کتاب چهارهزار هفته
معرفی کتاب چهارهزار هفته
کتاب چهارهزار هفته نوشتهٔ الیور برکمن است و با ترجمهٔ کیمیا فضایی در انتشارات میلکان منتشر شده است. این کتاب به مدیریت زمان از دیدگاه متفاوتی میپردازد.
درباره کتاب چهارهزار هفته
میانگین طول عمر انسان بسیار کوتاه است. اگر ۸۰ سال عمر کنید، فقط حدود چهارهزار هفته زندگی خواهید کرد. نام این کتاب هم به همین دلیلی انتخاب شده است. فیلسوفان، از یونان باستان گرفته تا به امروز، کوتاهی عمر را مشکل اصلی زندگی انسان دانستهاند. آنها همیشه به دنبال راهی بودند که انسان از زندگیاش بیشتر استفاده کند. به همین دلیل مدیریت زمان باید دغدغهٔ اصلی همهٔ انسانها باشد. اصلاً میتوان گفت کل زندگی مدیریت زمان است. با وجود این، رشتهٔ علمی نوین مدیریت زمان، مانند برادر امروزیتر خود «بهرهوری» بسیار کوتهفکرانه و ساده است و فقط بر نحوهٔ پیداکردن راهی برای انجامدادن هرچه بیشتر کارها و وظایف مختلف یا برنامهریزی منظم صبحگاهی بینقص یا پختن تمام شامهای طول هفته در یک قابلمهٔ بزرگ در آخر هفتهها تمرکز دارد. بیشک این چیزها تا حدی مهم است، اما چیزهای مهم دیگری هم هست. جهان مملو از شگفتی است. با وجود این، ظاهراً فقط پیشوایان استثناییِ مکتب بهرهوری این احتمال را در نظر گرفتهاند که هدف غایی جنبوجوشهای ما ممکن است فقط تجربهکردن شگفتیهای بیشتر و بیشتر باشد.
رابطهٔ ما با زمان محدودمان همیشه رابطهٔ پُردردسری بوده، اما اتفاقات اخیر این دردسرها را دوچندان کرده است. این کتاب سعی دارد راه متفاوتی برای مدیریت زمان متناسب با شرایط امروز جهان در اختیار خواننده قرار دهد.
خواندن کتاب چهارهزار هفته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که میخواهند از زندگی بیشتر لذت ببرند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چهارهزار هفته
«حالا وقتش رسیده ماجرا را بشکافیم و به قلب داستان وارد شویم که بیانکردنش دشوار است؛ بیان این احساس که، با وجود این فعالیتها، حتی افراد نسبتاً مرفه هم بهندرت کارهای درست انجام میدهند. همه احساس میکنیم که راههای مهم و رضایتبخشی برای گذراندن زمان وجود دارد. حتی اگر دقیق هم ندانیم چه راههایی، وقت خود را روشمندانه صرف انجامدادن کارهایی بهجز آنها میکنیم. میل به زندگی پُرمعناتر خود را به اَشکال گوناگون نشان میدهد. مثلاً، در شوق وقفکردن خود در امری مهم، در داشتن این احساس که در این نقطهٔ خاص در تاریخ با تمام بحرانها و بلایا مسئولیت شما بیشتر از پول درآوردن و خرجکردن است. اما همین میل باعث بروز احساسهای آزاردهندهای نیز میشود، از قبیل احساس اجبار برای داشتن شغل تا بتوانیم برای انجامدادن کار محبوبمان یک ذره وقت بخریم، برای وقتگذراندن با فرزندان در این کرهٔ خاکی یا گشتوگذار در طبیعت زمان کافی داشته باشیم یا دستکم در مسیر رفتوآمد بین خانه و محل کار عمر خود را هدر ندهیم. چارلز آیزنشتاین، حامی محیطزیست و نویسندهٔ کتابهای خودشناسی، به یاد دارد که اولین بار احساس «اشتباهبودن» طریقهٔ استفادهمان از زمان را در زمان کودکی و بزرگشدن در رفاه مالی در دههٔ ۱۹۷۰ امریکا احساس کرد:
میدانستم زندگی باید لذتبخشتر، واقعیتر و پُرمعناتر و جهان باید زیباتر از این حرفها باشد. ما نباید از دوشنبهها متنفر و به امید آخرهفتهها و تعطیلات زنده باشیم. نباید مجبور باشیم برای دستشویی رفتن دست بلند کنیم و اجازه بگیریم. نباید در روزهای زیبا و دلانگیز در خانههایمان حبس باشیم.»
حجم
۲۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۲۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
نظرات کاربران
اگر که تازه دنبال ترفندهای مدیریت زمان و بهره وری یا کتابهای غلبه بر تنبلی می گردید، مطمئنا این کتاب برای شما نیست. گول اسمش رو که درباره ی زمانه نخورید. ولی اگه که به قول نویسنده "خوره ی بهره
این کتاب تمام ترفندها و عقاید رایج درباره مدیریت زمان و به چالش می کشه و هر چیزی که تا به حال درباره این موضوعات که چطور برنامه ریزی کنیم و چطور در طول روز کارهای بیشتر و بیشتر انجام
کتاب رو به بقیه هم توصیه میکنم شاید یک مقدار ترجمه میتونست بهتر باشه و در مجموع کتاب کتاب خیلی سخت خوانی نیست و من که خیلی از خوندنش لذت بردم در واقع از شدت اشتیاق توی چهار پنج روز
ترجمه خوب نیست
سلام دوستان. من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم. (به پیشنهاد دکتر مجتبی شکوری.) این کتاب رو به کسانی که دستاورد محور یا به قول نویسنده خورهی بهرهوری هستند و از جمله افراد کمال گرا (مثل خودم) توصیه میکنم. تمام کسانی
باید مدیران دولتی قبل از بدست گرفتن امور و والدین قبل از فرزندآوری، این کتاب رو بخونن زمانی که بچه ها به بلوغ فکری می رسند دو هزار هفته شون بدست والدین و دولت ها به هدر رفته
کاش قبل از چاپ کتاب کمی برای ویراستاری وقت میگذاشتین. ترجمه خیلی بده
کتاب درباره «زمان» صحبت کرده و عقاید رایج و دیدگاه های عمومی مدیریت زمان رو نقد کرده. اما الان که ۶۰ درصد از کتاب رو خوندم، نمیدونم که همچنان باید ادامه بدم یا نه. همچنان فصل به فصل داره درباره
ترجمه کتاب و ساختار جمله بندی بسیار نامناسب است.
برای من کتاب مفیدی بود خصوصا اخرای کتاب ، پیوست و سخن پایانی خیلی کاربردی بودن