دانلود و خرید کتاب صوتی پول و شیطان
معرفی کتاب صوتی پول و شیطان
کتاب صوتی پول و شیطان نوشته لئو تولستوی و ترجمه رضا علیزاده شامل دو داستان به نامهای پول و شیطان است. نسخه صوتی این اثر را با صدای میلاد تمدن میشنوید.
درباره کتاب صوتی پول و شیطان
لئو تولستوی کتاب پول و شیطان را در سالهای آخر عمر خود نوشت. در این کتاب دو داستان پول و شیطان را میشنویم که به خوبی نماینده نگاه انتقادی تولستوی به جامعه پیرامون خودش است. او از دغدغههایش در این کتاب به خوبی صحبت کرده است که این را هم میتوان در جای جای داستان به خوبی مشاهده کرد.
کتاب صوتی پول و شیطان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به ادبیات داستانی روسیه و دوستداران کارهای لئو تولستوی از شنیدن این اثر لذت میبرند.
درباره لئو تولستوی
لئو نیکلایِ ویچ تولستوی ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پالیانا متولد شد.او فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده روسی بود. لئو تولستوی از نویسندگان نامی تاریخ معاصر روسیه بهشمار میآید. رمانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا تولستوی از بهترینهای ادبیات داستانی جهان هستند که بارها مورد اقتباسهای سینمایی قرار گرفتهاند. تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکه طلای یادبود به احترام وی ضرب شدهاست. او در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به سادگی زندگی میکرد. یکی از فعالیتهای مهم تولستوی اهمیت بسیار زیاد او به تعلیم و تربیت کودکان و ساختن مدارس در روستاها است.
لئو تولستوی در روز ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.
بخشی از کتاب صوتی پول و شیطان
لیکن من به شما میگویم، هر کس به زنی نظر شهوت اندازد، هماندم در دل خود با او زنا کرده است.
پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز: زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد تا آنکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود.
و اگر دست راستت تو را بلغزاند، قطعش کن و از خود دور انداز: زیرا تو را مفیدتر آن است که عضوی از اعضای تو نابود شود، از آنکه کل جسدت در دوزخ افکنده شود.
( متی باب پنجم، ۲۸ تا ۳۰ )
شغل درخشانی پیش روی یوگنی ایرتنوف بود. تمام چیزهای لازم را داشت: تحصیلات خوب نزد معلمهای سرخانه، دانشنامه درجه یک از دانشکده حقوق سنت پترزبورگ، ارتباطهایی که از طریق پدر مرحومش در محافل عالی اجتماع به دست آورده بود و حتی طلیعه گرفتن مقام در یکی از وزارتخانه ها، تحت سرپرستی شخص وزیر. یوگنی درآمد غیردولتی نیز داشت؛ درآمدی گزاف، با این حال نه چندان مطمئن. پدرش که در هنگام حیات بخشی از سال را در خارج و باقی اوقات را در سنت پترزبورگ به سر میبرد، مقرری سالانه ای به مبلغ شش هزار روبل برای هر یک از پسرانش، یوگنی و آندره ئی (که اندکی بزرگ تر از او بود و در سواره نظام خدمت میکرد) ، اختصاص داده بود. پدر یوگنی به همراه زنش، مادر او ثروتی را به باد داده بودند. هر تابستان تنها دو ماه برای سرکشی به املاکش می رفت و هرگز خود را با اداره آن مشغول نمی کرد و تمامی امور را بر عهده مباشری شکم سیر سپرده بود که او نیز به امور املاک نمیرسید، اما از هر جهت مورد اعتماد ایرتنوف بود.
برادران آنگاه که پس از مرگ پدر بر سر تقسیم ارثیه نشستند، معلوم شد که بدهیهای معوقه بسیاری هست، چنانکه وکیل خانواده توصیه کرد از میراث چشم بپوشند و به مرده ریگ مادربزرگ خود بسنده کنند که بالغ بر یکصدهزار روبل بود. اما یکی از همسایگان ملک، زمین داری که با ایرتنوف پیر معامله میکرد و یکی از سفتههای او را در دست داشت و به قصد رسیدگی به این حساب به سنت پترزبورگ آمده بود، به مردان جوان گفت که علی رغم این همه بدهی، فرصت خوبی است تا سر و سامانی به وضع کار و کسب خود بدهند و در عین حال سرمایه کلانی را حفظ کنند. تنها باید جنگل و چند قطعه از زمینهای بایر را بفروشند و « معدن طلا » ، یعنی سمیونووسکویه را، با چهارهزار دسیاتین خاک سیاه و کارخانه قند و دوهزار دسیاتین مزارع آبی برای خود نگاه دارند. فقط کمی پشتکار لازم بود. برای شروع ابتدا باید به طور دائم در روستا ساکن می شدند و املاکشان را عاقلانه و با تدبیرهای اقتصادی صحیح اداره می کردند.
از این رو یوگنی بهار آن سال (پدرش در چله روزه درگذشته بود) سفری برای سرکشی به زمینهایش کرد و تصمیم گرفت که سِمَت دولتیاش را رها کند و با مادرش در روستا ساکن شود و زندگیاش را یکسره وقف کسب درآمد بیشتر کند.
زمان
۶ ساعت و ۲ دقیقه
حجم
۳۳۳٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۶ ساعت و ۲ دقیقه
حجم
۳۳۳٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
داستان شیطان نگاه موشکافانهای به رابطه عشق، جذبه و دشواری انتخاب اخلاقی در این بین داشت. داستان پول به خاطر تعدد شخصیت، داستان های موازی و پس و پیش شدن زمان، کمی سردرگمکننده بود اما برام جالب بود که متوجه شدم
هر دو داستان بسیار تاثیر گذار بودند. داستان پول کمی پر شخصیت بود و با توجه به ریتم بسیار تند داستان ممکن است باعث سردرگمی در یادآوری شخصیت ها شود. گوینده هم بسیار خوب بود.
امروزه با پول حتی انسانا هم میشه خرید🙃 به معنی واقعی کلمه