دانلود و خرید کتاب صوتی راننده شب
نویسنده:روبم فونسکا
گوینده:میلاد تمدن
انتشارات:انتشارات ماه آوا
دسته‌بندی:
امتیاز:
از ۳۹۳ رأیخواندن نظرات
۳٫۲
(۳۹۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب صوتی راننده شب
داستان کوتاه «راننده شب» نوشته «روبم فونسکا»، نویسنده برزیلی برنده جایزه معتبر ادبی «خوان رولفو» است.
راننده شب، با صدای آشنا و گرم «میلاد تمدن» داستانی فوق‌العاده را روایت می‌کند که در انتها شنونده را شگفت‌زده می‌کند. روبم فونسکا، زندگی ماشینی و خشم مخفی شده درون انسان معاصر را به سادگی، در داستانی کوتاه اما پرمحتوا و عمیق به چالش می‌کشد.
در قسمتی از داستان می‌شنویم: «یک مرد، یا یک زن؟ چه فرقی میکرد واقعاً! کسی با ویژگی‌های مدنظر وارد نمی‌شد. داشتم عصبی می‌‌شدم. همیشه همان اتفاق می‌‌افتاد و من هم دوست داشتم، چون حس آرامش بیشتری داشت. بعد آن زن را دیدم، می‌‌توانست خودش باشد. هر چند یک زن هیجانش کمتر بود... چون راحت‌تر بود.»
زمان
۷ دقیقه
حجم
۷٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ دقیقه
حجم
۷٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
قیمت:
۱۵,۶۰۰
۱۰,۹۲۰۳۰%
تومان
نظرات کاربران
منظور نویسنده: قشری از جامعه وجود دارند که دیگه پول و لذت شهوانی واسشون چیز خیلی کمیه همونطور که وسط داستان شنیدیم زن به مرد میگه:انگار دیگه واسمون لذت های مادی معنی نداره این قشر مجبورن برای ارضای روح خودشون دست به کارهای غیر
روزمرگیهای یک قاتل زنجیره ای 😓 آگه کمی عمیقتر شد میشه یه این فکر کرد که روزها و در اجتماع انسانها نقاب به چهره میزنند و نقش بازی میکنند و شب هنگام تنهایی و انزوا خود اصلیشان میشوند با تمام خصوصیات
عالی در هفت دقیقه(تازه صوتیش) شکمبارگی روحی که عاقبت تفکر لیبرالیستی هست رو کاملا به درک مخاطب میرسونه برا اونایی که منظور نویسنده رو نفهمیدن اشاره کنم که شخصیت داستان یه آدم ثروتمند و همچی داره که ملاک های یه آدم
با نظرات قبلی دوستان بیشتر درکش کردم و هدف نویسنده رو فهمیدم 😉 جالب بود 👌 ارزش چند دقیقه گوش دادن رو داشت تا به مفهوم خوب برسید 😃 پول همه چیز نیست ، یک انسان مرفه که پول راضی اش نمی کند
استنباط من از داستان جریان مردی بود که در خانه و خانواده جایگاهی نداشت و آسیب دیدگی خود را با آسیب زدن جبران میکرد....وتحلیل دوستان هم برای من جالب بود و مورد قبول.
اولش نظراتو دیدم انقد گفتن بده گفتم بزار گوش بدم ببینم چیه انقد همه بدشو میگن بعد گوش دادن فهمیدم به نظرات زیاد نباید اعتنا کرد هر کسی سلیقه خودشو داره. برای من جالب بود
داستان خوبی بود ، اتفاقی که دیر یا زود تو ایران هم میوفته ، اشرافی گری و آقازادگی ، همین چند وقته پیش تو اصفهان یه پورشه زد یه جوون 21 ساله رو کشت و عین خیالشم نبود ، تازه
یه داستان عجیب و کوتاه که به احتمال زیاد شوکه میکنه شما رو صدا برداری هم عالی موسیقی هم خیلی مناسب بود. درباره ی انسان های خیلی پول دار و مرفه... ولی به خاطر اینکه یه جای داستان اذیتم کرد چهار دادم (البته
تشکرازطاقچه ، من خوشم اومد گرچه قهرمان داستان روانپریش بود.
شخصیت داستان فردی ثروتمند و خانواده دار اهل مطالعه که از درون پوچ و بی ارزشه و سادیسم داره یعنی از درد و رنج دیگران لذت میبره, . نتونستم با داستان ارتباط برقرار کنم,وهیچ نتیجه ی درستی ازش نگرفتم.....