دانلود و خرید کتاب صوتی صدای افتادن اشیا
معرفی کتاب صوتی صدای افتادن اشیا
کتاب صوتی صدای افتادن اشیا، رمانی جذاب از خوآن گابریل واسکس دربارهی تجارت و قاچاق مواد مخدر است. ونداد جلیلی این اثر را به فارسی ترجمه کرده است و نسخه صوتی آن با صدای میلاد فتوحی در اختیار شماست.
خوآن گابریل واسکس جوایز بسیاری از جمله آلفاگوآرا (اسپانیا)، جایزه روژه کایوا (فرانسه)، جایزه انجمن قلم (انگلیس)، جایزه گرهگور فون رتسوری (ایتالیا)، و جایزه دوبلین (ایرلند) را برای نوشتن کتاب صدای افتادن اشیا از آن خودش کرد.
دربارهی کتاب صوتی صدای افتادن اشیا
ماجرای کتاب صدای افتادن اشیا در زمان ورود بحران دهه شصت آمریکا به آمریکای لاتین، از جمله کلمبیا میگذرد. خوآن گابریل واسکس با مهارتی بینظیر خوانندگان را در مسیر داستان با خودش همراه میکند و با استفاده از سبک رئالیستی ناتورالیستی دنیای روز کلمبیا را به تصویر میکشد. داستان کتاب صدای افتادن اشیا با ماجرای آنتونیو یامارا مردی کلمبیایی و اهل بوگوتا آغاز میشود. او یک روز مقالهای درباره فرار چند اسب آبی از باغ وحشی متروک را میخواند که زمانی متعلق به پابلو اسکوبار، رئیس افسانهای گروههای قاچاق مواد مخدر کلمبیا بوده است، این ماجرا ناخودآگاه او را به یاد مرگ شخصی به نام ریکاردو لاورده میاندازد که ذهنش را بینهایت به خود مشغول میکند.
ریکاردو یکی از دوستان یامارا بوده که در جریان جنگ بین کارتل اسکوبار و نیروهای دولتی کشته شده است...
کتاب صوتی صدای افتادن اشیا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به رمانهای خارجی علاقهمندید، از شنیدن نسخه صوتی کتاب صدای افتادن اشیا لذت میبرید. دوستداران تاریخ و فرهنگ آمریکای جنوبی نیز کتاب صدای افتادن اشیا را کتابی جذاب مییابند.
دربارهی خوآن گابریل واسکس
خوآن گابریل واسکس در سال ۱۹۷۳ در بوگوتا، پایتخت کلمبیا به دنیا آمد. او در دانشگاه سوربن به تحصیل در رشته ادبیات آمریکای لاتین پرداخت. او پیش از انتشار رمان معروفش خبرچینان که شهرتش را دو چندان کرد، از طریق نوشتن مقالهها و ترجمههای آثار نویسندگانی چون ویکتور هوگو، جان هرسی و فاستر چهرهای شناخته شده بود. در سال ۲۰۱۱ اثر مشهورش صدای افتادن اشیا که درباره تجارت مواد مخدر در کلمبیاست، جایزه ادبی "پرمیو آلفا گووارا ده نوولا" را نصیب او کرد. او کار نوشتن کتاب صدای افتادن اشیا را در سال ۲۰۰۸ آغاز کرد و بعد از دو سال در دسامبر ۲۰۱۰ به پایان رساند. در سال ۲۰۱۴ نیز همین اثر، جایزه ادبی ایمپک بینالمللی که از گرانترین جایزههای دنیاست را از آن او کرد. واسکس اولین نویسنده آمریکای لاتین است که برنده این جایزه میشود.
خوآن گابریل واسکس پس از ۱۶ سال زندگی در فرانسه، بلژیک و اسپانیا در حال حاضر در بوگوتا زندگی میکند
بخشی از کتاب صوتی صدای افتادن اشیا
لاورده مثل سربازی که تفنگاش را بهنشانهی تسلیم واگذار میکند نوار را به او داد. لکههای گچ چوب بیلیارد بر انگشتهاش کاملاً هویدا بود. رفت و پشت میزی نشست که زن به او نشان میداد. هیچوقت او را اینقدر حرفشنو و فروتن ندیده بودم. هدفون بر گوش گذاشت، تکیه داد و چشمهاش را بست. من هم در این میان پی چیزی بودم که مشغولش شوم تا زمان بگذرد. دستانم چنان مجموعهی اشعار سیلوا را برگزید که انگار هیچ قصدی در انتخاب آن نداشتم (شاید جشن سالگشت به شکلی خرافاتگونه بر من اثر گذاشته بود). نشستم، هدفون برداشتم و با حس عبور از زندگی حقیقی یا نزدیکتر شدن به زندگی حقیقی، حس آغاز زندگی در بعدی دیگر، آن را بر گوشم گذاشتم. وقتی «شبانه» شروع شد، وقتی صدایی ناشناس ـ صدایی باریتون که با اجرای نمایشی پهلو میزد ـ اولین خط شعر را بازخواند که همهی کلمبیاییها دستکم یکبار خواندهاند، متوجه شدم ریکاردو لاورده گریه میکند. صدای باریتون با همنوازی پیانو گفت «شبی عطرآگین» و ریکاردو لاورده که اینها را نمیشنید در چندقدمی من پشت دستش را و بعد کل آستینش را به چشمش کشید، «با زمزمهها و آوای موسیقی پرواز بالها». شانههای ریکاردو لاورده لرزیدن گرفت و سرش فرو افتاد، دستانش را مثل کسی که دعا میکند بههم جفت کرد. سیلوا به صدای باریتون نمایشی گفت «سایهی تو، سست و نزار، سایهی من، قامتگرفته از نور ماه». نمیدانستم به لاورده نگاه بکنم یا نکنم، او را در غمش تنها بگذارم یا بروم و جویای احوالاش شوم. یادم هست بهخودم گفتم خوب است دستکم هدفون را از گوشم بردارم و با این کار، مثل بقیهی اتفاقاتی که آشنایی من و لاورده را رقم زده بود، بیحرفزدن او را به گفتوگو با خودم وا دارم. یادم هست این کار را نکردم...
زمان
۱۰ ساعت و ۱ دقیقه
حجم
۵۵۲٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۰ ساعت و ۱ دقیقه
حجم
۵۵۲٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
چرت ترین رمانی ک خوندم بی سرو ته با داستانی خسته کننده و ملال اور ممکنه برای یک کلمبیایی چیزهایی داشته باشه اما برای مخاطب خارجی هیچ