دانلود و خرید کتاب صوتی وانیل و شکلات
معرفی کتاب صوتی وانیل و شکلات
کتاب صوتی وانیل و شکلات نوشتهٔ ازووا کاساتی مودینیانی و ترجمهٔ لیلا صدری است. رضا عمرانی و راضیه هاشمی گویندگی این رمان صوتی ایتالیایی را انجام داده و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی وانیل و شکلات
رمان صوتی وانیل و شکلات فضای دلنشین و آشنایی دارد و با جملههای روان و کوبنده پیش میرود. ما در این رمان از زمان کودکی با «پنلوپه» یا «پنی» همراه میشویم و تغییرات او در مسیر زندگی را میبینیم، ولی اوج داستان جایی است که پنه ناگهان میایستد و به خودش نگاه میکند. تصمیم شجاعانهٔ او برای ترک همسر و فرزندانش، چالشهای بسیاری برایش ایجاد میکند و او را در موقعیت عجیبی قرار میدهد. زندگی پنی از دور بسیار آرام و موفق به نظر میرسد؛ زنی شاد، مردی موفق، فرزندهایی دوستداشتنی و یک زندگی آرام و بیحاشیه؛ بااینحال زندگی در این چیزها خلاصه نمیشود؛ پنی هم یک روز بهصورت اتفاقی حس میکند زندگیاش بهشدت درگیر ملال شده و دیگر نمیتواند مشکلات زندگی زناشوییاش را حلوفصل کند. او حس میکند باید از زمانهای باقیماندهٔ زندگیاش استفاده کند و طعم هیجان و شور را بچشد، دایرهٔ امنش را ترک کند، سختی و خطرات را به جان بخرد و تحت هیچ شرایطی به ملال و روزمرگی تن ندهد. رمان صوتی «وانیل و شکلات» یکی از پرفروشترین رمانها در ایتالیا و سرتاسر دنیا بوده است.
شنیدن کتاب صوتی وانیل و شکلات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایتالیا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی وانیل و شکلات
«مجادله سختی میان آندرِئا و پنلوپه به خاطر استفانیا خبرنگار خبرهای مربوط به برنامههای تلویزیونی درگرفت. علت دعوا درواقع ربطی به حسادت نداشت، بلکه خشم پنلوپه برای قدرت بیپایان شوهر در دروغ گفتن بود که هربار بیوفایی خود را حتی در مقابل آشکارترین دلایل انکار میکرد. آندرِئا همیشه به او خیانت میکرد و همیشه خود را بیگناه میدانست.
پنلوپه اینطور شروع کرده بود: «بله، فکر کن درست امروز صبح چند ساعت پس از اینکه با تو عشقبازی کردم، با همکار زیبای تو به بار رفتم که یک قهوه بنوشم. در نهایت دخترک با اشکهایی مهارنشدنی در حالیکه از من طلب بخشش میکرد، در آغوشم افتاد.»
آندرِئا جواب داده بود: «داری یکدستی میزنی.»
«ببین، خود او به دنبال من آمد و همه چیز را تعریف کرد.»
چشمهای آندرِئا از تعجب گشاد شد: «شما دو تا دیوانه هستید.»
ترسیده بود و پنلوپه که او را خوب میشناخت، میدانست که ممکن است هرلحظه منفجر شود و چیزی را بشکند.
این صحنهها بارها او را کمک کرده بودند تا خود را تبرئه کند.
پنلوپه گفت: «آندرئا، تو یک احمقی. نمیتوانی تصور کنی که ما زنها تا چه حد میتوانیم با هم همدست باشیم. استفانی نه تنها همه چیز را در حالیکه گریه میکرد برای من تعریف کرد، بلکه در انتها هر دوی ما به حقههای مضحکی که برای باز نشدن دستت نزد من میزنی تا میتوانستیم خندیدیم.»
حال آندرئا با چشمانی سرد و بیروح به قصد تکرار صحنههای همیشگی به پنلوپه خیره شده بود. اما پنلوپه بدون ترس ادامه داده بود: «حالا که بحث به اینجا کشیده، باید به تو بگویم که نمیتوانی به توهین کردن به هوش و شعور عزیز من ادامه بدهی. تو به عنوان شوهر و پدر فقط مایه ویرانی هستی. از تو خسته شدهام. این بار بین ما واقعآً همه چیز به پایان رسیده.» و بیتوجه به این واقعیت که پریشیلا، مستخدمه خانه، از در پذیرایی در حال جاسوسی کردن است و بچهها در اتاقهایشان همه چیز را شنیدهاند، بحث را پایان داد.»
زمان
۱۶ ساعت و ۲۲ دقیقه
حجم
۹۰۸٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۶ ساعت و ۲۲ دقیقه
حجم
۹۰۸٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
سلام و درود. اجرای کتاب عالی و سبگ نگارش و ترجمه خوب اما به نظرم محتوا و پیام کتاب مناسب نبود ...شاید هم عادی سازی خیانت و حتی زیبا و توجیه پذیر دانستن آن هنوز برای بعضی افراد مثل من
به دوستداران کتابهای عاشقانه توصیه میکنم
گوش بدید پشیمون نمی شید قطعن لذت خواهید برد👍
سلام ، کتابی فوق العاده زیبا ، با خوانش عالی ، من از شنیدنش بسیار لذت بردم . از نظر من نویسنده توانسته مشکلات زوج ها در عصر حاضر را به درستی به تصویر بکشد . شاید حتی در برخی از
خیلی واقعی ودوست داشتنی بود
داستان جذابی نداره و بنظرم صدای آقای عمرانی مناسب برای این کتاب نبود
بهناز برگزیده عزیزم 💖 ممنونم که همچنین کتاب معرکه ای رو معرفی کردی جونم 💞😘 امیدوارم که هر کجا هستید همیشه در آرامش خیال باشید