دانلود و خرید کتاب برتری خفیف جف اولسون ترجمه حمید کلایی‌راد
تصویر جلد کتاب برتری خفیف

کتاب برتری خفیف

معرفی کتاب برتری خفیف

کتاب برتری خفیف اثری از جف اولسون، مدیر فرودگاه شهر آلبوکرکی و یکی از ۵ مدیر برتر آمریکایی است. جف اولسون در این کتاب از تبدیل رفتارهای ساده به موفقیت و شادی نامحدود سخن می‌گوید.

درباره کتاب برتری خفیف

جف اولسون در کتاب برتری خفیف یک ایده جالب را با شما به اشتراک می‌گذارد. او می‌گوید شکست‌ها یا موفقیت های ما ناشی از عادات کوچکی است که در زندگی داریم و کارهای کوچگی که هر روز انجامشان می‌دهیم. پس اگر طالب موفقیت هستیم باید روی عادات کوچکمان تمرکز کنیم. عادات خوب را تقویت و عادات بد را با نوع خوب آن جایگزین کنیم.

جف اولسون در این کتاب جذاب و کاربردی با شما همراه است و راهکارهایی را ارائه می‌کند تا با کمک انها بتوانید به این مهم رسید.

این کتاب اولین بار در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید و بر خلاق انتظار ناشر و نویسنده به فروش بالایی دست یافت. جف اولسون خیلی زود هزاران نامه و ایمیل از خوانندگانی دریافت کرد که کتابش را خوانده و آن را بی‌نظیر یافته بودند.

کتابی که هم‌اکنون در اختیار شماست، آخرین ویرایش برتری خفیف است که در سال ۲۰۱۱ به چاپ رسیده است.

تحسین برخی خوانندگان کتاب برتری خفیف

به عنوان مدرس واحد مدیریت در دورهٔ کارشناسی‌ارشد دانشگاه نیویورک، کتاب برتری خفیف را جزء کتاب‌های مورد نیاز معرفی کردم. این کتاب برای پایهٔ سایر دوره‌ها مفید است، چون معتقدم فلسفه کلید درک موفقیت است.

دیوید جی. روزنتال، عضو هیئت‌مشاور، عضو کمیتهٔ برنامه‌ریزی درسی، استاد حق‌التدریس، مدیر اجرایی گروه ارتباطات شپرد.

کتاب برتری خفیف تأثیرگذاری دیگر کتاب‌های رشد فردی را افزایش می‌دهد و این همان راز اصلی است!

جس مکفرسون، لس‌آنجلس، کالیفرنیا.

برتری خفیف سازنده‌ترین تأثیر را در شغل، سلامتی و نشاطم داشت. آن‌قدر آن را مطالعه کرده‌ام که کتابم کهنه و پاره شده است.

رید هرید، مینیاپولیس، مینه‌سوتا.

کتاب برتری خفیف من را از فشار عصبی ناشی از مستمر نبودن پیشرفتم نجات داد. به عنوان مثال، تمام سال‌هایی که تلاش می‌کردم وزنم را کم کنم و همان‌طور بمانم، وزنم همیشه مثل ترن هوایی بالا و پایین می‌رفت و هیچ ثباتی نداشت. درست همان موقع برتری خفیف به دستم رسید. این کتاب دیدگاهم را نسبت به همه‌چیز عوض کرد. حالا می‌توانم به دنبال هرچیزی که می‌خواهم بروم و مطمئنم موفق خواهم شد و این دیدگاه فقط به‌خاطر این کتاب به وجود آمد.

جیمی ویلیامز، آستین، تگزاس.

دیدگاهی بی‌نظیر وجود دارد که به ما می‌گوید تغییرات و اقدامات کوچک مستمر چگونه می‌توانند زندگی فردی، خانوادگی و کاری ما را دگرگون کنند؛ راهبردی شگفت‌انگیز و ساده که هرکس بخواهد، می‌تواند آن را به کار ببندد.

پیر راتینی، ساحل شمالی میرت، کارولینای جنوبی.

پیش از این، کتاب‌های خودیاری بسیاری را مطالعه کرده بودم که دستاوردی برایم نداشتند. ابتدا فکر می‌کردم این کتاب هم تفاوتی با آن‌ها ندارد، ولی اشتباه می‌کردم. برتری خفیف قدرت پذیرش شکست‌های زندگی‌ام را به من داد و به این ترتیب، توانستم فرسنگ‌ها دورتر را ببینم. قبل از خواندن این کتاب فکر می‌کردم متوسط‌بودن، بیماری و اضافه‌وزن بخشی از سرنوشتم هستند، ولی این درست نبود. این کتاب طوری من را دگرگون کرد که هرگز تصورش را نمی‌کردم. ای‌کاش زمانی‌که هفده‌ساله بودم این کتاب را می‌خواندم.

تیرا اسنیدر، کانن سیتی، کلرادو.

این کتاب در مسیر رشد و پیشرفت‌مان در زندگی به ما احساس آرامش و امنیت می‌دهد، صبور بودن را به ما می‌آموزد و یادمان می‌دهد هرچند کم، همیشه به دنبال پیشرفت باشیم. برتری خفیف به ما یاد می‌دهد نتایج مثبت و منفی از به کار بردن روش‌های سادهٔ روزانه طی یک دوره به دست می‌آیند، نه درعرض یک شب.

هاس و طاهره خاکو، آناهیم هیلز، کالیفرنیا، نویسندهٔ همکار، قدرت معلم در قرن بیست‌ویکم.

خواندن کتاب برتری خفیف را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های رشد و توسعه فردی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم. اگر به کتاب‌های صوتی علاقه دارید می‌توانید کتاب صوتی برتری خفیف را نیز بشنوید.

درباره جف اولسون

جف اولسون، جوان‌ترین مدیر فرودگاه آلبوکرکی بزرگترین شهر ایالت نیومکزیکو آمریکا و یکی از مدیران برتر در یکی از شرکت‌های بزرگ در حوزه تکنولوژی و همچنین نویسنده‌ای چند میلیون دلاری است.

اولسون با یک تیم کوچک توانست درآمد یک شرکت بزرگ را تا چهارصد درصد افزایش دهد و یکی از بزرگترین شبکه‌های توسعه فردی دنیا را تاسیس کند. او با ایده‌ برتری خفیف، توانسته به بسیاری از انسان‌ها کمک کند و باور دارد که جایگاهی که امروز دارد، مدیون برتری خفیف است.

بخشی از کتاب برتری خفیف

می‌خواهم دربارهٔ دو نفر از دوستانم که از زمان کودکی آن‌ها را می‌شناسم با شما صحبت کنم؛ دوستانی که در نیومکزیکو در همسایگی من زندگی می‌کردند. این دو نفر با هم بزرگ شدند، با هم به مدرسه رفتند، با هم فارغ‌التحصیل شدند و در دانشگاه نیز هم‌اتاقی بودند. هر دو افرادی باشخصیت بودند و من گاهی کنارشان بودم. آن‌ها دوران کودکی مشابهی داشتند، گرچه در دوران دبیرستان به عنوان افرادی شرور شناخته شده بودند. با این حال، انگیزه و جاه‌طلبی کافی برای ایستادگی در برابر مشکلاتِ پیش روی‌شان را داشتند. وقتی به مهارت و استعدادهای نهانی‌شان فکر می‌کردم، متوجه شباهت‌شان می‌شدم. در واقع آن‌ها از هر نظر به جز یک مورد شبیه هم بودند و آن یک مورد مسیرهای متفاوتی بود که در پیش گرفتند و جایی‌که سرانجام به آن رسیدند.

دوست اول دانشگاه را ترک کرد و از نیومکزیکو به ساحل دیتونا در فلوریدا، پایتخت تعطیلات بهاری جهان رفت. در آنجا به ولگردی ساحلی تبدیل شد. سرگرم بدن‌سازی شد و با موهای بلوندِ فرفری و بلندش دنبال خوش‌گذرانی با دخترها بود. به علت شباهتی که به ورزش‌کار مشهور کشتی‌کچ داشت، کسی که کشتی حرفه‌ای را وارد خانهٔ آمریکایی‌ها کرد، او را جُرجِ جذاب صدا می‌زدند. دوست من مثل ماهی کوچک جذابی در حوضچه‌ای بزرگ بود، اما او در واقع ولگرد ساحلی‌ای بود که برای امرارمعاش، چمن زمین‌های گلف را کوتاه می‌کرد و عرق‌ریزان زیر آفتاب داغ، کیف‌های گلف‌بازان ثروتمند را بر دوش می‌کشید. عاقبت با سرخوردگی ساحل دیتونا را ترک کرد و به نیومکزیکو برگشت و کاری برای خود دست‌وپا کرد، ولی در نهایت چه اتفاقی افتاد؟ کسب‌وکارش با شکست مواجه شد و جرج جذاب همه‌چیزش را از دست داد.

حالا نوبت به دوست قدیمی من و جرج جذاب می‌رسد. او در بزرگ‌سالی به زندگی‌ای رؤیایی دست پیدا کرد. بعد از اینکه به عنوان دانشجوی موفق از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد، به آموزشگاه کسب‌وکار رفت و با رتبهٔ برتر فارغ‌التحصیل شد. سپس یک شرکت فناوریِ بسیار بزرگ او را استخدام کرد. به رزومهٔ درخشانی دست پیدا کرد و در زمینهٔ کارآفرینی سرمایه‌گذاری‌های بسیاری کرد که یکی از دیگری موفق‌تر بودند. در حال حاضر، زندگی‌اش از هر لحاظ عالی است. او دختری زیبا و فوق‌العاده و هزاران دوست در سراسر جهان دارد. صاحب شرکتی بسیار موفق است و خوشبختی‌اش فراتر از حد تصور است. با این حال، هنوز هم با دوست دوران کودکی‌اش، ولگرد ساحلی، در ارتباط است.

در حقیقت آن‌ها ارتباط بسیار نزدیکی با هم دارند.

من اغلب به این دو نفر فکر می‌کنم، چون می‌دانم می‌توانستم جای هریک از آن‌ها باشم، که در واقع بودم، چون بخشی از داستان را نگفته‌ام: علت اینکه این دو نفر آن‌همه سال هم‌اتاقی بودند و علت اینکه هنوز هم با هم در ارتباط‌اند، این است که آن‌ها یک نفرند.

هر دو نفرِ آن‌ها من هستم.

در واقع آن شخصی که دانشگاه را ترک کرد به ولگرد ساحلی تبدیل شد و در نهایت کسب‌وکارش را راه انداخت، ولی در آن شکست خورد، خودِ من بودم.

آن دانشجوی ممتازی که کارهای موفقش را یکی پس از دیگری راه انداخت و به میلیونری با خانواده‌ای افسانه‌ای تبدیل شد و دوستانی در سرتاسر جهان پیدا کرد و زندگی بسیار شادی به دست آورد هم خودم بودم.

من در زندگی موفقیت‌های زیادی به دست آورده‌ام، اما قطعاً زندگی‌ام با این سبک شروع نشد. من با شخصیتِ جرجِ جذاب شناخته شدم؛ دانشجوی انصرافی دانشگاه که شغلش کوتاه‌کردن چمن‌های زمین گلف بود. می‌خواهم رازی را برای‌تان فاش کنم: امروز همان فردی هستم که در گذشته بودم. این به آن معنا نیست که تجربه‌هایم در زندگی‌ام تغییری ایجاد نکرده‌اند. همهٔ ما دچار تغییر می‌شویم. منظورم این است که در عمق وجودم چندان فرقی با گذشته نکرده‌ام. این‌طور نبوده که یک‌شبه دچار تغییر و تحول شده باشم. هرگز تا قلهٔ یک کوه نرفته‌ام، تجربه‌ای روشنگر یا تجربه‌ای شبیه به مرگ هم نداشته‌ام که حقیقتِ جهان را نشانم بدهد (گرچه شکست‌های وحشتناک زیادی را تجربه کردم که برایم چیزی شبیه به تجربهٔ مرگ بودند).

شخصیتی را که داشتم، به‌اندازهٔ کارهایی که انجام دادم تغییر ندادم.

معرفی نویسنده
عکس جف اولسون
جف اولسون

جف اولسون کارآفرین، ناشر، مدیر فروش و نویسنده‌ی آمریکایی است که در ایران با دو کتاب مشهور و پرفروش برتری خفیف و قدرت مداومت شناخته می‌شود. او در این دو کتاب هر چه که در سال‌ها تحصیل و کار فراگرفته را در اختیار خواننده می‌گذارد و خواننده‌ی کتاب‌های او می‌تواند به جای عبور از یک راه مال‌رو از یک جاده‌ی ساخته‌شده و راحت به مقصد خود برسد.

sina
۱۴۰۰/۰۲/۲۰

کتاب بی نظیریه توصیه میکنم تو قفسه مطالعاتیتون بذارید لحظه لحظه کتاب برای خواننده هیجان انگیز خواهد بود .کتابیه که به شما میگه چطور رفتار هایی که اصلا حواسمون بهش نیست باعث پیشرفت و یا عقب افتادگیمون میشه رفتارهایی که

- بیشتر
آیهان
۱۴۰۰/۰۲/۱۸

این کتاب ، راهکارهای بسیار عملی و بسیار دقیق و کاربردی برای رسیدن به اهداف رو ارائه میکنه . از کلیات فراتر میره و جزئیات مهم و ساده ای که به راحتی نادیده می گیریم اما بیشترین اهمیت رو دارن

- بیشتر
زهرا
۱۴۰۰/۰۵/۲۹

تنها کتابی که موقع خوندنش زجر کشیدم و حتی نتونستم تمومش کنم. نویسنده هر جمله ای رو بارها و بارها و بارها توی پارگراف های متوالی بیان می‌کرد. بیش از حد یه چیزی رو توضیح می‌داد و واقعا اذیت کننده

- بیشتر
ن. عادل
۱۴۰۰/۰۹/۲۱

خیلی تکرار مکررات بود. می تونست او حجم کمتر کل موضوع رو مطرح کنه. البته که ایده ی کلی خوب بود ولی اگر بخوام در این زمینه کتاب به کسی معرفی کنم عادت های اتمی خیلی بهتره

엘판
۱۴۰۰/۰۵/۲۹

سلام این کتاب بهترین کتاب موفقیتی هست که تا به حال خوندم.خلاصه این کتاب داره میگه چجوری با کار های کوچک و پیش افتاده ی روزانه که خیلی ها به آن اهمیت نمی دهند،به موفقیت در زمینه های مختلف برسیم.و

- بیشتر
Mash
۱۴۰۰/۰۱/۱۱

بسیار عالیست و به همه پیشنهاد می‌کنم.

بامداد
۱۴۰۰/۰۵/۱۹

کتاب پیشنهادهای خوبی هم داره ولی وقتی مدام تو کتاب داستان هایی رو تکرار می کنه که من بدبخت و بیچاره بودم و حالا بعد این کتاب خوشبخت و پولدار و موفق هستم، حس میکنم مخاطب رو ساده فرض کرده، یا

- بیشتر
Taaghche User Y1401
۱۴۰۱/۰۱/۱۵

من بعد از خوندن حدود ۱۰۰ صفحه پی بردم که موضوع این کتاب اصلا «تکنیک» های تداوم و عمل به عادات کوچک نیست. این کتاب بیشتر در مورد روانشناسی عادات و موفقیت صحبت می‌کنه تا تکنیک ها. کتاب عادت های

- بیشتر
کاربر ۳۷۵۷۲۱۲
۱۴۰۰/۱۱/۰۱

کتاب فوق العاده بعضی ها با اثر مرکب مقایسه می کنند که اشتباهه، نویسنده اثر مرکب کاسب رسانه و قلم هست و شغلش پول در آوردن از کتاباشه و کلی مقاله و اثر و اثر مرکب برای کسایی خوبه که باید

- بیشتر
ارمین عبدلی
۱۴۰۰/۰۶/۲۴

عالی قدرت تکرارکارهای ساده و کم اهمیت در زمان طولانی وصبور بودن و به وضوح نشون میده.پر از مثال ها و داستانهای جالب و واقعی . من طرز فکرم به نویسنده خیلی خیلی نزدیک بود. با این کتاب عشق کردم. فهمیدم

- بیشتر
حتی زمانی‌که کسی شما را نمی‌بیند، کارهایی را که متعهد به انجام‌شان هستید، انجام دهید.
AMIN
هرچیزی قابل‌دستیابی است، اگر هر روز در انجامش استمرار داشته باشم.
Hossein shiravand
زندگی یعنی عمل. اگر کاری انجام نمی‌دهید، یعنی دارید می‌میرید.
hamid
«از آرام حرکت کردن هراسی نداشته باشید. فقط از متوقف‌شدن بترسید.»
میم‌ بانو
تمام تلاشم را به کار بسته بودم و سخت کار می‌کردم.
بلاتریکس لسترنج
موفقیت یک فرایند است، نه یک مقصد؛
امیرحسین حیدری
کارهای روزمره‌ای که مرتباً تکرار می‌شوند + زمان = نتایج شکست‌ناپذیر
امیرحسین حیدری
تنها کسی که سرنوشتِ شما را مشخص می‌کند کسی است که تصمیم گرفته‌اید باشید. رالف والدو امرسون
isaharshams
«سخت چیزی است که کمی زمان می‌برد. ناممکن چیزی است که کمی بیشتر زمان می‌برد.»
hadi
«عمل بکارید، عادت درو کنید. عادت بکارید، شخصیت درو کنید. شخصیت بکارید، سرنوشت درو کنید.»
محسن
حقیقت این است که آنچه انجام می‌دهید اهمیت دارد. آنچه امروز انجام می‌دهید اهمیت دارد. آنچه هر روز انجام می‌دهید اهمیت دارد.
امیرحسین حیدری
«خوش‌حال باش، دلیل پیدا می‌شود.»
کاربر ۵۶۸۵۴۱۲
«عمل بکارید، عادت درو کنید. عادت بکارید، شخصیت درو کنید. شخصیت بکارید، سرنوشت درو کنید.» چارلز رید
Mina
افراد موفق کارهای ساده‌ای انجام می‌دهند که افراد ناموفق فقط نظاره‌گر آن‌ها هستند، بدون اینکه انجام‌شان بدهند.
امیر
زندگی یعنی عمل. اگر کاری انجام نمی‌دهید، یعنی دارید می‌میرید.
میم‌ بانو
زندگی لینکی نیست که بتوان روی آن کلیک کرد.
امیرحسین حیدری
«سخت چیزی است که کمی زمان می‌برد. ناممکن چیزی است که کمی بیشتر زمان می‌برد.»
hossien
در جهانی که همه‌چیز به سرعت فراهم می‌شود، مثل قهوهٔ فوری، صبحانهٔ فوری، اعتبار فوری، خرید فوری، اطلاعات فوری، اخبار هر روز هفته، این خطر وجود دارد که ارتباط‌مان را با دنیای واقعی از دست بدهیم و به این باور برسیم که می‌توانیم به زندگی‌ای «فوری» دست پیدا کنیم.
گنگ خواب دیده
«فرمول موفقیت بسیار ساده است: میزان شکست‌های‌تان را دو برابر کنید.»
realarezu
مردم می‌خواهند روی زغال راه بروند، با دستان‌شان تخته بشکنند، داد و فریاد راه بیندازند و تمام زندگی‌شان را تغییر دهند، فقط به این دلیل که روی تکه‌ای کاغذ در سمینار آخر هفته، جملات انگیزشی نوشته‌اند، اما کارها با این روش انجام نمی‌شوند.
کاربر ۳۱۹۰۳۸۳

حجم

۳۵۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۳ صفحه

حجم

۳۵۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۳ صفحه

قیمت:
۸۳,۰۰۰
۲۴,۹۰۰
۷۰%
تومان