کتاب برتری خفیف (خلاصه کتاب)

جف اولسون در کتاب برتری خفیف به ما یاد می‌دهد چگونه با انجام دادن کارهایی کوچک، می‌توانیم تغییراتی بزرگ در زندگی‌مان ایجاد کنیم. برتری خفیف به ما کمک می‌کند بتوانیم زندگی را با دیدگاهی متفاوت ببینیم و همان‌گونه که دوست داریم آن را بسازیم.

درباره کتاب برتری خفیف

برتری خفیف کاری می‌کند که زندگی و خودتان را با دیدگاهی متفاوت ببینید و آن را همان‌طوری بسازید که می‌خواهید. در این کتاب متوجه می‌شوید که چرا بعضی از افراد موفق هستند و بعضی انسان‌ها با اینکه هر روز تلاش می‌کنند اما باز هم درنهایت هیچ‌وقت موفق نمی‌شوند. در سال ۲۰۰۵ اولین نسخه برتری خفیف اثر جف اولسون چاپ شد و ۸ سال بعد از آن نویسنده نسخه جدیدی را ارائه داد. جف اولسون با برتری خفیف توانسته به میلیون‌ها نفر کمک کند، او باور دارد جایگاهی که امروزه دارد را نیز مدیون برتری خفیف است. جف اولسون، جوان‌ترین مدیر فرودگاه آلبوکرکی است، او هم‌چنین در حوزه‌ی تکنولوژی یکی از ۵ مدیر برتر است. او نویسنده‌ای چند میلیون دلاری است. جف اولسون با یک تیم کوچک موفق شد درآمد یک شرکت بزرگ را تا ۴۰۰ درصد زیاد کند و یکی از بزرگترین شبکه‌های توسعه فردی در دنیا را تاسیس کند.

برای کسانی که به خواندن کتاب‌هایی در این زمینه علاقه دارند و قبلا کتاب‌هایی با این موضوع خوانده‌اند، قسمت‌هایی از مطالب این کتاب امکان دارد تکراری باشد. این مطالب تکراری را می‌توان در هر کتابی با موضوع موفقیت پیدا کرد. اما چیزی که این کتاب را با بقیه‌ی کتاب‌ها متمایز می‌کند، سبک بیان و گفتار جف اولسون و تلاش او برای ایجاد یک دید جدید است. جف اولسون همیشه سعی داشته تا تجربیات خودش را با مردم به اشتراک بگذارد و در مسیر موفقیت آن‌ها را راهنمایی کند. او برنامه‌ی تلویزیونی با نام شبکه‌ مردم برای آموزش ملی تاسیس کرد. یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های آموزش پیشرفت شخصی «شبکه‌ی مردم» بود. جف اولسون با همکاری «برایان ترسی»، «جیم ران» و «لس براون» برنامه‌های تلویزیونی بسیاری در زمینه‌‌های مختلف روان‌شناسی تولید کرد.

جف اولسون سمینارهای زیادی درباره‌ی موفقیت در فروش، بازاریابی و خوش‌بختی نامحدود برگزار کرده است، او هم‌چنین به یکی از محبوب‌ترین سخنران‌های انگیزشی تبدیل شده. بعد از همه‌‌ی این فعالیت‌ها او تصمیم گرفت تا تجربیات خودش را بنویسد تا افراد بیشتری در سراسر جهان بتوانند از آموزه‌های او استفاده کنند. جف کتاب برتری خفیف را که با استقبال زیادی روبرو شد در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد. بعد از چاپ این کتاب، جف اولسون تصمیم گرفت مطالب کتاب برتری خفیف را با کمک تجربیاتی که داشت برای نوجوانان در قالب کتاب دیگری بنویسد. او در سال ۲۰۰۸ کتاب «موفقیت برای نوجوان‌ها: نوجوان‌های واقعی از برتری خفیف می‌گویند» را منتشر کرد. در این کتاب علاوه بر رعایت زبان ساده و قابل فهم برای نوجوانان، اولسون چندین داستان از موفقیت نوجوانان را به کتاب پیوست کرده است.

چرا باید کتاب برتری خفیف را مطالعه کنیم؟

انسان‌های زیادی بعد از خواندن کتاب برتری خفیف با ارسال نامه به نویسنده گفته‌اند که با این کتاب توانسته‌اند زندگی‌شان را تغییر دهند و به آرزوهایشان برسند. تفاوتی نمی‌کند که این رویا داشتن خانه‌ای بزرگ، درآمد عالی یا سلامتی باشد!

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

برای کسانی که قصد دارند کسب و کاری راه بیاندازند کتاب برتری خفیف بسیار مفید است. این کتاب از جف اولسون می‌تواند منبعی مهم برای معرفی و آموزش رسیدن به موفقیت جهت استفاده همگان باشد. به همین دلیل حتی اگر کتاب‌های زیادی در حوزه موفقیت و خودسازی نیز خوانده‌اید باز هم این کتاب برای شما مفید خواهد بود.

فهرست کتاب برتری خفیف

درباره کتاب درباره نویسنده فصل اول: عملکرد برتری خفیف فصل دوم: آهسته‌تر بروید تا سریع‌تر برسید فصل سوم: با سکه یک سنتی شروع کنید فصل چهارم: یادگیری از منتورها

تکه هایی از کتاب برتری خفیف

بیشتر مردم وقتی با مشکلات و مسائلی مواجه می‌شوند که بزرگ‌تر یا متفاوت با چیزهایی است که تاکنون با آن‌ها سروکار داشته‌اند فورا احساس شکست می‌کنند و از تلاش کردن دست می‌کشند. بسیاری از مردم این گونه‌اند که مشکلات بزرگ‌تر یا متفاوت را بد و منفی می‌بینند و زندگی‌هایشان را با منفی‌گرایی آلوده می‌کنند. چیزی که آن‌ها درک نمی‌کنند این فلسفه است که: اندازه مشکلات اندازه شخص را تعیین می‌کند. شما می‌توانید با توجه به اندازه مشکلاتی که هر نفر را افسرده و غمگین می‌کند محدودیت‌های زندگی او را تخمین بزنید. همچنین می‌توانید با توجه به اندازه مشکلاتی که هر شخص حل می‌کند میزان موثر بودن زندگی او را اندازه‌گیری کنید. هر چه بتوانید مشکلات بزرگ‌تری را حل کنید، دستمزد بیشتری به شما پرداخت می‌شود؛ زیرا اندازه درآمد شما با اندازه مشکلاتی که حل می‌کنید تعیین می‌شود. چیزی که بسیاری از مردم به آن می‌گویند «مشکل» در واقع یک فاصله و شکاف بین نقطه الف و نقطه ب است. اگر ذهنتان را باز نگه دارید، می‌توانید روی آن شکاف پل بزنید. دلیل این که وقتم را صرف توضیح و توصیف این فاصله می‌کنم این است که بدانید این فاصله می‌تواند علیه شما یا به نفع شما عمل کند. فاصله بین نقاط الف و ب همیشگی نیست و باید رفع شود؛ و البته رفع خواهد شد؛ حالا یا به نفع شما یا علیه شما. این قانون طبیعت است و شما نمی‌توانید جلو آن را بگیرید. اما انتخاب نحوه رفع این فاصله به عهده شماست. اولین راه برای رفع این کشش این است که نقطه الف را به طور پیوسته به نقطه ب نزدیک و نزدیک‌تر کنید. اجازه دهید که آهنربای تصوراتتان شما را به سوی خودش و به سوی آینده بکشد. آیا یادتان هست اشخاص ساکن منحنی شکست با چه چیزی کشیده می‌شدند؟ با نیروی گذشته. و چه چیزی افراد ساکن منحنی موفقیت را به سوی خود می‌کشید؟ نیروی آینده.