استفان کاوی
استیون ریچارد کاوی (استفان کاوی) متولد اکتبر ۱۹۳۲ در شهر salt lake در Utah به دنیا آمد و در در خانوادهای هفت نفره بزرگ شد. پدر و مادرش همواره او را برای کارهایی که انجام میداد تشویق و تائید میکردند. اجداد او در برخی از تحولات مهم جوامع آمریکایی سهیم بودند.
استیون جوانی ورزشکار بود. با این حال، او در نوجوانی به یک اختلال مفصل سر استخوان ران دچار شد؛ بنابراین مجبور شد توجه خود را به سمت مطالعات معطوف کند. او در دوره دبیرستان متوجه علاقهاش به مباحثه و سخنرانی شده، در شانزده سالگی وارد دانشگاه Utah و در رشتهی مدیریت کسب و کار مشغول به تحصیل شد. پس از آن، برخلاف آنچه که انتظار میرفت، استیون تجارت موفق پدربزرگش را در زمینه هتلداری و کامیونداری را ادامه نداد. او و برادرش هر دو به حوزه آموزش علاقه نشان دادند و در نتیجه کسب و کار خانوادگی فروخته شد.
بعد از آن استیون از اعضای اصلی تمرینی کلیسا شد. بعد از یک ماموریت دو ساله تحت عنوان «آموزش روسای شاخههای جماعت جدید»، در کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه هاروارد ثبتنام کرد و بعد از دریافت مدرک MBA خود، مجددا شروع به خدمت در کلیسا کرد. سپس در دانشگاه یوتا دستیار رئیس دانشگاه و استاد مدیریت بازرگانی شده و همزمان روی دکترای آموزش مذهبی خود کار میکرد. او در سال ۱۹۵۶ با ساندرا مریل ازدواج نموده و صاحب نه فرزند شدند.
پس از آن همه موقعیتهای شغلی که برای استفان کاوی پیدا میشدند، اغلب پژوهشی بودند و این باعث شد که استیون ارتباطی قوی با اساتید و دانشجویان پیدا کرده و چندین دکترای افتخاری و همچنین جوایز و افتخارات متعددی از سازمانهای مختلف دریافت کرد. از جمله دکترای افتخاری دانشگاه ایالتی یوتا. همچنین جوایز متعددی را از سازمانهای مختلف به خاطر فعالیتهایش در زمینه رهبری دریافت کرد، از جمله جایزه مرد بینالمللی سیک صلح و جایزه بینالمللی کارآفرین سال. همچنین مدرسه بازرگانی هانتسمن، او را در آوریل ۲۰۰۲ به آکادمی شینگو معرفی کرد. سپس در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹ به تالار مشاهیر انجمن کارآفرینی دره یوتا معرفی شد. همچنین در سال ۲۰۰۳ جایزه پدری را از ابتکار ملی پدری دریافت کرد. استیون کاوی (استفان کاوی) یک مرد خانواده فداکار، پدر نه فرزند و پدربزرگ پنجاه و دو نفر بود. به گفتهی دخترش، او متاسفانه در جولای سال ۲۰۱۲، در اثر عوارض ناشی از اصابت سر با زمین در پی افتادن از دوچرخه و سُر خوردن کلاه کاسکت جانش را در زادگاهش از دست داد.
با توجه به کارهای پژوهشی و کتب متعدد نویسنده، در ادامه به بررسی برخی از معروفترین کتاب های استیون کاوی میپردازیم.
استفان کاوی شهرت خود را مدیون انتشار کتاب هفت عادت مردمان موثر در سال ۱۹۸۹ بود. این کتاب یکی از تاثیرگذارترین کتابهای حوزه تجاری و کسب و کار قرن بیستم بود و تبدیل به یک موفقیت بسیار بزرگ برایش شد و بیش از ۲۵ میلیون نسخه در ۳۸ زبان دنیا در سراسر جهان به فروش رسید! همچنین نسخه صوتی آن پرفروشترین کتاب صوتی تاریخ شد و بیش از یک میلیون نسخه به فروش رسید.
تکنیک این کتاب شامل پیشرفت وابستگی استقلال به وابستگی متقابل است؛ این عادات از سطح شخصی به سطح روابط بین فردی با خانواده، دوستان، همکاران، و در نهایت تجارت و ارگانهای دیگر اجتماع میرسد. بخش اول کتاب بر روی گذر از این تغییر تمرکز کرده و خواننده را برای یافتن مکانی در شیکاگو به چالش میکشد. سپس به این استدلال میرسد که مردم با نقشهای ناصحیح به زندگی نزدیک میشوند و فقط با تغییر یک الگو میتوانند به استفاده از یک نقشهی درست دست پیدا نموده و سرانجام موفق شوند.
هفت عادت ذکر شده در کتاب هفت عادت مردمان موثر عبارتند از:
عادت اول: پویا باشید
عادت دوم: از اول به فکر نتیجه باشید.
عادت سوم: اول کارهایِ دارای اولویت را انجام دهید.
عادت چهارم: برد-برد فکر کنید
عادت پنجم: ابتدا به دنبال درک دیگران، سپس به دنبال تفاهم باشید
عادت ششم: نیروی جمعی به وجود بیاورید
عادت هفتم: اره را تیز کنید
استیون کاوی در این کتاب به شما میگوید که اگر برای تغییر آماده باشید و با رهنمونهایش پیش بروید، میتوانید به رشد تکاملی و انقلابی بالقوه خودتان برسید. در این سیر، مسیری که در گذشته رفتهاید را بررسی نموده و با مطالعه دقیق آن میتوانید متوجه درست و غلط رفتارهای خود بشوید. آنگاه با صبر و سعی، منتظر پاداشهایی که از تغییر به دست میآورید، باشید.
کتاب عادت هشتم در تکمیل کتاب هفت عادت مردم موثر، در سال ۲۰۰۴ به چاپ رسید و استیون کاوی در این کتاب به این مساله پرداخته است که دسترسی به درجات بالای هوش انسانی و انگیزه در دنیای واقعی امروز، نیازمند نوع جدید تفکر و مهارت و ابزار است و در کل سلسله عادات جدیدی میطلبد. ما باید به دنبال صدای درونی خود بوده و به یکدیگر نیز کمک کنیم که صدای خود را بیایند. این کتاب نگاه ما به خودمان، هدف زندگی و مفهوم انسانیت را در ذهن ما تغییر میدهد.
همچنین کتاب مربی نامرئی درجهت ایجاد تغییرات مثبت در روال زندگی سال ۲۰۰۴ به عنوان تمرینهایی تکمیلی برای کتاب هفت عادت مردم موثر به چاپ رسید.
کتاب رهبر درون من در سال ۲۰۰۸ در جهت استفاده والدین، مربیان و مسئولین مدارس چاپ شده و معتقد است که خواندن، نوشتن و حساب لازم است اما کافی نیست. کودکان احتیاج به یادگیری مسئولیتپذیری، خلاقیت و تحمل تفاوتها دارند. این کتاب به پرورش مهارت کودکان در خصوص کنار آمدن با دیگران، توانایی حل مساله و... با روشهای ساده میپردازد.
در کتاب راه حل سوم چاپ سال ۲۰۱۱ نویسنده راه حلهایی قوی و نو برای حل مشکلات شخصی و حرفهای در چالشهای جدی زندگی ارائه میکند. منظور از راه حل سوم ایجاد راه جدیدی است که نه پیشنهاد نویسنده و نه راه رفته قبلی خواننده کتاب است. در این کتاب دست کشیدن از هدف و رها کردن آن گزینه هیچکس نیست و همه برندهاند.
موضوع کتاب اولویت دادن به اولویتها، که در سال ۱۹۹۴ چاپ شده است، اولویتبخشی و نظمدهی به روال زندگی و ورود پرقدرت به دنیای اهداف خود است. این کتاب کمک میکند تا به جای فرار، با ذهنی آزاد به سوی آینده قدم برداشته و اولویتهای خود را شناسایی نماییم.
کتاب نتایج قابل پیشبینی در موقعیتهای غیر قابل پیشبینی یا موفقیت در بحران، چاپ سال ۲۰۰۹، برای بیرون آمدن از شرایط حساس و بحرانی شرکتهای در حال شکست نوشته شده است. اما باید توجه داشت که موفقترین شرکتها، هیچوقت در طولانی مدت در ناحیه امن خود باقی نمیمانند و احتیاط شرایط بحران را همیشه در سیاست خود لحاظ میکنند. شعار این کتاب این است: اگر در کار و تجارت یک چیز قطعی باشد، آن غیر قطعی بودن است!