کتاب چکیده رمان دیوید کاپرفیلد
معرفی کتاب چکیده رمان دیوید کاپرفیلد
کتاب حاضر چکیدهای است از رمان دیوید کاپرفیلد اثر چارلز دیکنز که از مجموعه انگلیسی «چکیده پنجاه رمان کلاسیک» در انتشارات شکیب به چاپ رسیده است.
«چکیده پنجاه رمان کلاسیک»، مجموعهای برای معرفی شاهکارهای ادبی کلاسیک است، از «دل تاریکی» کنراد گرفته تا «آنا کارنینا» اثر تولستوی.
چکیده رمانها معمولاً در کتابخانهها بهصورت مجموعههای چند جلدی در دسترس هستند؛ در دنیای مجازی نیز نسخههای گیجکنندهای از چکیده رمانها وجود دارد. افزون بر این، در دانشگاهها و دیگر مؤسسهها مقالاتی به قلم کارشناسان درباره نقد و بررسی رمانها در قالب «راهنمای آموزشی» نوشته میشود؛ اما این مجموعه کاملاً متفاوت است. خواننده در اینجا، با ارائهای منظم از چکیده رمانهای برگزیده روبرو میشود. این چکیدهها بهصورت جامع و با نگارشی متناسب برای همه خوانندگان نوشته شدهاند. تعداد واژگانِ چکیدهها در متن اصلی از ۱۱۴۰ واژه برای رمان «عمارتهای سبز» تا ۷۰۰۰ واژه برای «جنگ و صلح» متغیر است.
درباره کتاب چکیده رمان دیوید کاپرفیلد
دیکنز دیوید کاپرفیلد را در سال ۱۸۵۰ و در دوران اوج پختگی آثار هنریاش نوشته و دربارهاش گفته است: «بین کتابهایم، بهترینشان است».
چارلز دیکنز در کتاب محبوبش، دیوید کاپرفیلد ماجرای زندگی کسی را نوشته است که شخصیت محبوب او میان همهی کتابهایش است. بسیاری از وقایع کتاب را از زندگی خودش الهام گرفته است و کتاب از جهات بسیاری به یک اتوبیوگرافی شباهت دارد. دیوید کاپرفیلد شش ماه بعد از مرگ پدرش به دنیا میاید. با این حال تا هفت سالگی زندگی آرام و خوشی را در کنار مادر و خدمتکارشان به سر میبرد. وقتی به هفتسالگی میرسد مادرش با ادروارد موردستون ازدواج میکند. این ازدواج نحسی را به زندگی او میاورد و ماجراهای کتاب را رقم میزند. چون موردستون برای آنکه از شر دیوید خلاص شود او را نزد خانواده خدمتکارشان میفرستد. داستانهای دیوید و درگیریهای او با پدرخواندهاش افت و خیزهای بسیاری را با خود به همراه دارد.
خواندن کتاب چکیده رمانهای مجموعه چکیده پنجاه رمان کلاسیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این مجموعه به دوستداران ادبیات جهان تقدیم شده است تا بیش از پیش، عشق به خواندنِ ادبیاتِ کلاسیک را برانگیزاند.
بخشی از چکیده رمان دیوید کاپرفیلد
دیوید کاپرفیلد، شش ماه پس از مرگ پدرش، در بلاندرستون در سافولک متولد میشود. بتسی تراتوود، عمهٔ پدرش، درست وقتی کلارا کاپرفیلد میخواهد وضع حمل کند از راه میرسد و اصرار دارد که بچه دختر خواهد بود. وقتی دکتر به او میگوید بچه پسر است، با سرعت آنجا را ترک میکند و دیگر هرگز برنمیگردد. دیوید دوران کودکی را در کنار مادرش و خدمتکار خود (پگوتی) با شادی سپری میکند. وقتی به سن مدرسه میرسد، پگوتی او را با خود به یارموث میبرد تا با برادر مجردش (دَن) و کسانی که با او زندگی میکنند آشنا شود: بیوهٔ شریکش (خانم گامیج)، برادرزادهٔ دَن (هَم) و خواهرزادهٔ دَن (امیلی کوچولو)؛ آنها قایقی را به یک خانه تبدیل کردهاند و در ساحل اقیانوس در آن زندگی میکنند.
وقتی دیوید به خانه برمیگردد، متوجه میشود که مادرش با آقای مردستون ازدواج کرده است، مردی که مدتها با او رابطه داشته است. دیوید و پگوتی از آقای مردستون خوششان نمیآید.
جین، خواهر آقای مردستون، میآید تا با آنها زندگی کند و در اولین فرصت به کلارا میگوید از پسرها خوشش نمیآید. آقای مردستون پس از شش ماه سرزنش کردن دیوید به خاطر درس نخواندن، بالاخره او را با عصا تنبیه میکند و به مدرسهٔ شبانهروزی سیلم هاوس در لندن میفرستند.
دیوید وقتی میرسد که همه، از جمله آقای کریکل، مدیر مدرسه، برای تعطیلات به خانههایشان رفتهاند. آقای مل۳۵، یکی از معلمان مدرسه که برای همراهی او آمده است، به او میگوید که باید هر جا میرود پلاکاردی را به گردن داشته باشد که مخصوص او ساخته شده است. روی پلاکارد نوشته شده است: «مراقب او باشید. گاز میگیرد.» او و آقای مل یک ماه در آنجا تنها هستند تا اینکه آقای کریکل بازمیگردد و دیوید را برای یک مصاحبه به دفترش فرا میخواند. مصاحبه بهگونهای پیش میرود که ترس آینده را به جان دیوید میاندازد. او با این ترس به اتاقش برگشته و به خواب میرود.
اولین پسری که از تعطیلات برمیگردد تامی ترادلز است. دیوید از او خوشش میآید، چون او در جمع بقیهٔ پسران در مورد پلاکارد دیوید شوخی میکند و بدین ترتیب خجالت او را از به تن داشتن آن کم میکند. دیوید علاقهٔ خاصی به یکی دیگر از پسران به اسم جی. استیرفورث پیدا میکند که شش سال از او بزرگتر است و دانشآموزی ممتاز است. او دیوید را تحت حمایت خود در میآورد و پشتیبان و راهنمای او میشود. مهمترین مشخصهٔ این مدرسه، ظلم است: دیوید که جوانترین پسر در آنجاست و ترادلز بیش از آنچه استحقاق آن را دارند تنبیه میشوند، اما آقای کریکل هیچوقت روی استیرفورث دست بلند نمیکند (مادر او ثروتمند است).
با اینکه استیرفورث به دیوید محبت دارد، اما دیوید میداند که او روی تاریکی هم دارد؛ او مرتباً با ترادلز بدرفتاری میکند و در برکناری آقای مل از پستش در مدرسه همدست مستقیمی داشته است. یکی از اتفاقات مهم این شش ماه اول این است که دَن پگوتی و هَم به دیدن دیوید میآیند و این موقعیتی میشود که او آنها را به استیرفورث معرفی کند.
حجم
۱۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه
حجم
۱۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه
نظرات کاربران
من نسخه چاپی این کتاب رو دارم و باید بگم که عالی بود نه تنها خیلی جذاب بود بلکه از نظر من این کتاب بهترین کتاب چارلز دیکنز بود این کتاب درمورد پسر بچه ای است که پدر ندارد و