کتاب تصویر دوریانگری
معرفی کتاب تصویر دوریانگری
رمان تصویر دوریان گری شاهکار و تنها داستان بلند اسکار وایلد، نویسنده و شاعر ایرلندی است. وایلد که متولد ۱۸۵۴ دوبلین بود، در دوران کوتاه زندگیش آثار ادبی جاودانهای را خلق کرد. سخنان قصار زیبای اسکار وایلد در کنار کتابهایش از دلایل شهرت و محبوبیت او هستند. اسکار به خاطر سبک نوشتاری متفاوت، خیلی زود مشهور شد و این شهرت با وجود یکبار محکومیت در دادگاه به خاطر مسایل اخلاقی و درگذشت زودهنگام وی جاودانه ماند. این کتاب با ترجمه خسرو آقائی شبانکاره منتشر شده است.
درباره کتاب تصویر دوریان گری
این رمان سمبلیک داستان جوان زیبارو و لذتجویی به نام دوریان گری است که آرزوی جوانی ابدی و جاودانگی میکند. دوریان وقتی پرتره خودش را که دوست نقاش زبردستش کشیده، میبیند. همان جا آرزو میکند که او همیشه جوان بماند و پیری به آن تصویر بنشید. آرزوی محال دوریان برآورده میشود و او زمانی که پی به این موضوع میبرد به تحریک یکی از دوستانش، دست به هرگونه خوشگذرانی اخلاقی و غیراخلاقی و هر گونه فسادی حتی قتل میزند، مطمئن از این که برای همیشه جوان خواهد ماند و معصومیت چهرهاش نخواهد گذاشت درونش آشکار شود. اما تصویر دوریان هر روز پلیدتر میشود تا این که این مسئله دوریان را بسیار آزرده میکند. او تصمیم میگیرد تصویر را نابود کند. وایلد با این اثر تمثیلی میخواست به دنیا نشان دهد که تغییر شکلی که از هنر پدید میآید تا چه حد میتواند نیرومند، نافذ و تاثیرگذار باشد. تصویر دوریان گری برای بار اول در مجله لیپینکوت به صورت پاورقی منتشر شد و پس از ویرایش دوباره و با تأخیر یک ساله، به صورت کتاب چاپ شد. وایلد در این کتاب با ترکیب سبک گوتیک (ترکیب وحشت و مضامین عاشقانه) و عوامل ماوراء طبیعی، رمانی بسیار زیبا را خلق کرد که از زمان انتشار، مورد علاقه همگان قرار گرفته و به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
خواندن کتاب تصویر دوریان گری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به داستانهای پرتنش و هیجانانگیز با درونمایه فلسفی اخلاقی علاقهمند هستید شاهکار اسکار وایلد، تصویر دوریان گری را بخوانید.
درباره اسکار وایلد
اسکار فینگال ولیز وایلد، معروف به اسکار وایلد، نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس ایرلندی است.
پدر و مادر وایلد، از طبقه روشنفکر و تحصیلکرده ایرلند بودند و این زمینهای شد تا او به سرعت و در کودکی، آلمانی و فرانسوی را نیز به خوبی انگلیسی بیاموزد. او در جوانی به کالج ترینیتی در دوبلین رفت و پس از آن در دانشگاه آکسفورد انگلستان، در رشته ادبیات کلاسیک تحصیل کرد. او پس از دانشآموختگی، مدتی را در انگلیس، فرانسه و آمریکا گذراند. اسکار وایلد چاپ اشعار و نوشتههایش در مجلات دانشگاهی را از دوران دانشجویی آغاز کرده بود.
اسکار وایلد دارای گرایشهای جنسی متفاوتی بود و به همین سبب دو سال را در زندان سپری کرد و سالهای پایانی عمرش، از انگلستان اخراج و به فرانسه رفت. وایلد در سال ۱۹۰۰ و در سن ۴۶ سالگی، در حالی که از بیماری مننژیت و تنهایی و انزوا رنج میبرد، در پاریس درگذشت.
آلپاچینو، بازیگر و کارگردان مشهور آمریکایی، با الهام از یکی از نمایشنامههای اسکار وایلد، به نام «سالومه» که در زمان زندگی وایلد، اجازه انتشار در انگلیس را نیافت، یک مستند-درام به نام «وایلد سالومه» درباره زندگی وی ساخت که در جشنواره ونیز، جایزه گرفت.
جملاتی از کتاب تصویر دوریان گری
نقاش رو به خدمتکارش که آنجا ایستاده بود و زیر نور آفتاب پلک میزد نگاهی کرد و گفت: «پارکر، از آقای گری بخواهید منتظر باشند، به زودی پیش او خواهم بود.» خدمتکار تعظیمی کرد و به طرف خانه برگشت. سپس نگاهی به لرد هنری انداخت و گفت: «دوریان گری گرانبهاترین، مهمترین، و عزیزترین دوست من است. او سرشتی ساده و زیبا دارد. هر چه عمهات در بارهٔ او گفته درست است. خرابش نکن. سعی نکن او را تحت تأثیر قرار دهی تأثیر بدی خواهد بود. دنیا بزرگ است و آدمهای زیبایی در آن وجود دارد. این تنها کسی را که به هنر من تمامی جاذبههای ممکن را میبخشد، از من مگیر، زندگی من در مقام یک هنرمند به او وابسته است. مواظب باش هاری. بگذار بهت اعتماد کنم.»
بسیار آهسته سخن میگفت و به نظر میرسید کلمات به زور و برخلاف میلش از دهانش خارج میشوند. لرد هنری در حالی که لبخند میزد و بازو به بازوی هالوارد انداخته بود و او را کمابیش به طرف خانه میکشاند، گفت: «چه مزخرفاتی میگویی باسیل.»
حجم
۶٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
حجم
۶٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
نظرات کاربران
کتاب برای دسته بندی کودکدو نوجوان مناسب نیست. بهتره برای جوانان یا حداقل بالای بیست سال معرفی بشه
رواج روانپریشی و همجنس بازی (و در عین حال بزدل بودن)، ظلمیست در حق بشریت. جالب این است که چرا این ها فقط در کمونیست ها این قدر زیاد ه. هری پاتر،مارسل پروست.........جدا که ما راه گم کردیم.
واقعیت من از ناشر دیگه ای خوندم کتاب رو اما باید بگم برای کسایی که کمی عصبی مزاج هستن خوب نیست چون دیوانه کننده اس به نظر من میشه از دید فلسفی بهش نگاه کرد چون معانی قشنگی توی داشتان
اسم کتاب و شخصیت اصلی هست دوریان گِرِی یه موقع اشتباه نخونیدش، داستان سمبلیک جالبی بود و چند تا اقتباس سینمایی هم داره که من خودم هنوز ندیدم ولی رمان، ماجرای قشنگی داشت
چقدر این کتاب خلاصه شده،..
خیلی جالب بود
کتاب چالشی خوبی بود با رویکرد لذت گرایی و پوچی این فلسفه
کتاب خوبی بود