کتاب قصه ها عوض می شوند؛ شاهزاده نخودفرنگی
معرفی کتاب قصه ها عوض می شوند؛ شاهزاده نخودفرنگی
کتاب قصهها عوض می شوند؛ شاهزاده نخودفرنگی یکی از کتابهای مجموعه قصهها عوض میشوند نوشته سارا ملانسکی است که با ترجمه سارا فرازی در انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
درباره مجموعه قصهها عوض میشوند
مجموعه قصهها عوض میشوند داستان یک خواهر و برادر است که یک آیینه جادویی دارند. پریای که در آینه زندگی میکند هربار آنها را به درون یک قصه قدیمی میفرستد. هربار هم بچهها قصه را تغییر میدهد.
پری توی آینه این بار برای آنها قصه شاهزاده نخودفرنگی را آماده کرده است و بچهها قرار است اینبار پا به دنیای این قصه بگذارند و آن را زندگی کنند.
خواندن مجموعه قصه ها عوض میشوند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قصه ها عوض می شوند؛ شاهزاده نخودفرنگی
بعداز خواب ملوکانه و خوردن بستنی شاهانه، در اتاق کار همایونی و پشت میز سلطنتی و روی صندلیای که کوسن آبی درباری دارد نشستهام.
مینروا میپرسد: «دوست داری چهجور اسموتیای توی مهمونی سرو بشه؟ بلوبری یا توتفرنگی؟» مقداری از هر کدام به من میدهد تا بچشم.
اول یکی و بعد دومی را مینوشم.
میگویم: «نمیدونم. هردوتاش خوشمزهست. میشه هر دوتا رو بدیم؟»
میگوید: «حتماً.» و چیزی را در دفترچه یادداشتش مینویسد.
کسی در میزند.
روی صندلی میچرخم. یوهوو! میگویم: «بیا تو.»
بلی با یک سینی وارد میشود. «برادرتون گفت که این نونهای گرد، ماهی سالمون دودی و پنیر خامهای رو دوست دارین. فکر کنم شاید دوست داشته باشین اونارو با کمی شیرکاکائو به عنوان میانوعده بخورین.»
میگویم: «وای! برنامهریزی برای برگزاری مهمانی باعث میشه شاهزادهخانم گرسنه بشه. ممنون بلی.»
سینی را میگذارد و میرود.
آرزو میکردم کاش میتوانستم دوستهام ـ و پنی ـ را به مهمانی دعوت کنم. دوست داشتم پنی را ببینم که به من ادای احترام و تعظیم میکند. هاها!
به گفتهٔ مینروا، باید خانوادههای سلطنتی قلمروهای همسایه را دعوت کنیم: حشره، اقیانوسیه و تالاب. شاه و ملکهٔ ''حشره'' یک پسر دارند: شاهزاده میچا که بلی قبلاً دربارهاش به ما گفته بود. ملکهٔ بیوهٔ اقیانوسیه سهتا پسر کوچولوی سهقلو دارد. شاه و ملکهٔ تالاب هم دوتا پسر جوان دارند. هیچ شاهزادهخانمی هم اینطرفها دیده نشده.
پس شاهزادهخانم داستان واقعی از کجا میآید؟ در داستان او توی باران ظاهر میشود. اما در این داستان، تنها دختری که توی باران ظاهر شد... من بودم! یعنی من شاهزادهخانم واقعی هستم؟ نه، من نمیتوانم باشم!
مینروا تعدادی دعوتنامه هم برای اهالی دهکده فرستاده. همه میآیند.
حجم
۳۶۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۳۶۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
نظرات کاربران
مثل همیشه بی نظیر بود
این کتاب هم مثل بقیه کتاب های قصه ها عوض میشوند و کتاب های نشر پرتقال عالی و ماجراجویانه بود من خیلی دوست داشتم ⭐🌺🙏🏻
عالی
واقعی کتاب قشنگ و عالی بود🌸 من نسخه چاپی این کتاب رو دارم🌈 برای سرگرمی خیلی کتاب خوبیه و اگه کتالش رو بخونی دوست داری ادامهش رو هم بخونی ، من این کتاب رو هم توی دو سه روز تموم کردم☺💕🍓
بی نظیر و عالی💚
خیلی کتاب خوبی هستش من خیلی دوستش دارم شما هم این کتاب را بخرید
خیلی خوب بود💙💙💙💙💙💙💙💜💜💜💜💜💟💟💟💟
بسیار عالی و جذاب و از نویسنده ی خوبش تشکر میکنم💙💙💙💚💚💛💛🧡🧡💜💖💖
عالی 💜💙💚💛مرسی طاقچه
من این داستان و دوست دارم 👌👌اما میخام به زودی کارتونش رو ببینم 😍😍😍