کتاب قصه ها عوض می شوند؛ دیو و دلبر
معرفی کتاب قصه ها عوض می شوند؛ دیو و دلبر
کتاب قصهها عوض می شوند؛ دیو و دلبر یکی از کتابهای مجموعه قصهها عوض میشوند نوشته سارا ملانسکی است که با ترجمه سارا فرازی در انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره مجموعه قصهها عوض میشوند
مجموعه قصهها عوض میشوند داستان یک خواهر و برادر است که یک آینه جادویی دارند. پریای که در آینه زندگی میکند هربار آنها را به درون یک قصه قدیمی میفرستد. هربار هم بچهها قصه را تغییر میدهد.
پری توی آینه این بار برای آنها قصه دیو و دلبر را آماده کرده است و بچهها قرار است اینبار پا به دنیای این قصه بگذارند و آن را زندگی کنند.
خواندن مجموعه قصه ها عوض میشوند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم
درباره سارا ملانسکی
سارا ملانسکی، متولد ۴ ژانویه ۱۹۷۷، نویسنده کانادایی است. سارا، دختر نویسندهای مشهور به نام الیسا آمبروز است. پدر و مادرش از هم جدا شدهاند و او همواره همراهی یک خواهر و یک خواهرخوانده را در زندگی احساس میکرد. ملانسکی، در دانشگاه در رشته ادبیات انگلیسی در دانشگاه مکگیل تحصیل کرد. او پس از تحصیل به تورنتو نقل مکان کرد و اولین رمان خود را نوشت که در شانزده کشور منتشر شد و به فروشی بیش از ششصد هزار نسخه رسید. ملانسکی پس از انتشار دومین رمانش به نیویورک رفت و نویسنده تمام وقت شد.
بخشی از کتاب قصه ها عوض می شوند؛ دیو و دلبر
«کتونیهات رو بپوش.»
جونا، برادرم، زیر پتو قایم میشود. «وای نه اِیبی! باز شروع کردی؟ نصفهشبه ها!»
میگویم: «بعله بعله، دوباره شروع کردم. بعدشم، هنوز نصفهشب نشده؛ سه دقیقه وقت داریم.»
«ولی من دلم نمیخواد دوباره یواشکی بریم تو زیرزمین. میخوام بخوابم.»
میپرسم: «هنوز چیزی دربارهٔ آینهٔ جادوییمون یادت نیومده؟»
زیر لب میگوید: «نه، هیچی!»
«پس نباید بخوابی. پاشو... یالّا!»
داستان از این قرار است که ما یک آینهٔ جادویی توی زیرزمین داریم. نصفهشبها اگر سهبار به آن ضربه بزنیم، آینه ما را میبلعد و با خودش به سرزمین قصهها میبرد. درواقع اول بنفش میشود، بعد هیسهیس میکند و میچرخد؛ بعد هم ما را قورت میدهد و با خودش میبرد.
حالا مشکل اینجاست که برادرم باور نمیکند آینهٔ توی زیرزمین، جادویی است. این خیلی مسخره است، چون تا الان ششبار همراهِ من به دنیای قصهها سفر کرده! اما دفعهٔ آخری که به سفر جادویی رفتیم، پری جادویی که توی آینه زندگی میکند و اسمش ماریرُز است، جونا را اتفاقی هیپنوتیزم کرد.
جونا الان همهچیز را دربارهٔ زندگیاش به یاد میآورد؛ مثلاً اسمش، اسم من، اینکه توی اِسمیتویل زندگی میکنیم و... اما هیچکدام از سفرهایمان را یادش نمانده!
حتی یکذرّه هم چیزی یادش نمیآید.
واقعاً غمانگیز نیست؟
ما اینهمه کارهای باحال کردیم و چیزهای جدید دیدیم، اما او هیچکدامشان را به یاد نمیآورد. ما با سفیدبرفی زندگی کردیم؛ با سیندرلا براونی پختیم؛ حتی جونا توی داستان ملکهٔ برفی، طلسم شده بود... اما هیچی یادش نیست؛ هیچی!
اینطوری من خیلی احساس تنهایی میکنم.
فریاد میزنم: «زود باش! بیا بریم.» البته من نباید زیاد بلند حرف بزنم؛ چون مامان و بابا خوابند و اصلاً دلم نمیخواهد الان بیدار شوند.
از تهِ دلم امیدوارم وقتی ببیند آینه چطوری کار میکند، همهچیز یادش بیاید.
تا الان هر کاری کردم، فایدهای نداشته. یکبار مجبورش کردم کفشهای فوتبالیاش را توی خانه بپوشد. امیدوار بودم یادش بیاید چطوری با آن کفشهای لعنتی، موهای راپونزل را خراب کرده بود و من مجبور شده بودم موهایش را کوتاه کنم.
به او سیب دادم که شاید یادش بیاید سفیدبرفی را دیده بودیم.
حجم
۴۶۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۴۶۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
بی نهایت ستاره هم براش کمه👏💜 دم سارا ملانسکی گرم🌈❤️
اگر نخونی بزرگ ترین ضرر عمرت رو کردی همچنین جلد های بعدی و قبلی💎💎🔮🔮🔥️🔥️🔥😇😄😍😘😙💋💋💋👱♀️(=^・ェ・^=))ノ彡☆💖💖💖💖💖💖💙💙💜💜🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉 🍥🎈🍥🎈🍥🎈🍥 🍥🎀🎀🍥🎀🎀🍥 🎀💝💗🎀💗💝🎀 🎀💗👻💗👻💗🎀 🎀💝🎃👻🎃💝🎀 🍥🎀💗🎁💗🎀🍥 🎈🍥🎀💝🎀🍥🎈 🍥🎈🍥🎀🍥🎈🍥 🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی و عالی من جلد های ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۱۰ و ۱۱ رو خوندم خیلی باحال بود
خیلی خوب بود💜💜💜💜💜💜💜💜😘😘😘🌹🌹🌹🌹🌹⭐
حرف نداشت خیلی خوب بود
من این داستان و می دونم وخیلی خوبه👌👌 اما کارتونش از این بهتر 😍😍😍😍
مث بقیه جلدها جذاب و دوست داشتنی💛🌻 خیلی خوشحال شدم ک دوباره خاطرات جونا یادش اومد و ماری رز هم مشکوک میزنه همینطور جونا !🦖
مگه قشنگ تره این کتاب هم هست؟ عاللی بود. ✔️✔️✔️
عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی
از نظر من این داستان زیبا شخصیتای و خوب و بد و تا حدودی نشون میده . دوست داشتن مهم بودن و حتی عشق اینا. ی حسین که من تو این داستان زیبا حس کردم. به نظرم واقعا داستان. زیبا و دوست