کتاب راز اسب های توی آینه
معرفی کتاب راز اسب های توی آینه
کتاب راز اسب های توی آینه نوشته مگان شپرد و ترجمه محمدرضا شکاری است. کتاب راز اسب های توی آینه را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره کتاب راز اسب های توی آینه
امالاین دختری با یک توانایی منحصربه فرد است. او میتواند دنیای پشت آینهها را ببیند. او که به دلیل بیماری در بیمارستان بریار هیل بستری است، در آینههای بیمارستان، اسبهای بالداری میبیند که بلاخره یکی از آنها به دنیای بیرون پا میگذارد. اما آیا امالاین میتواند به دیگران درباره این موضوع چیزی بگوید؟
خواندن کتاب راز اسب های توی آینه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نوجوانان بالای ۱۲ سال مخاطبان این کتاباند.
درباره مگان شپرد
مگان شپرد یکی از نویسندگان پرفروش حوزه ادبیات کودک است که مدال کارنگی را نیز در کارنامه خود دارد. او کتابهای زیادی در حوزه کودک و نوجوان نوشته است و اکنون در کارولینای شمالی همراه همسر و پسرش زندگی میکند.
بخشی از کتاب راز اسب های توی آینه
دکتر ترنر هر چهارشنبه برای نظارت بر داروهایمان میآید توی اتاق کوچکی که زمانی گنجهٔ آشپزخانه بوده. بامحبت میگوید: «بهم بگو چه احساسی داری، اِمالاین.» همهچیز دکتر ترنر رنگ و بوی محبت دارد. این را میشود از اینجا فهمید که گوشی معاینه را اول گرم میکند و بعد میگذارد روی پوست تنمان، وقتی خواهر کانستنس حواسش نیست به ما شکلات میدهد، یا وقتی از زیر آن ابروهای پشمالویِ جوگندمیِ پرپشتش به من چشمک میزند.
دکتر ترنر مثل تامس است: سالم نیست. فقط آدمهای سالم میتوانند به جنگ بروند و با آلمانیها مبارزه کنند. اما ناسالم بودن دکتر ترنر به نداشتن دست و پا و حتی انگشت نیست. قضیه به بخشی از قلبش ربط دارد. او دختر و همسرش را در بمباران از دست داده. و این بخش ازدسترفته باعث میشود او موقع رعدوبرق بترسد. یک بار وقتی آذرخش به بام خورد، او خزید زیر میز آشپزخانه و مثل یک سگ نالهٔ عجیبی سر داد، تا اینکه خواهر کانستنس و خواهر ماریگریس با چایی کمرنگ او را قانع کردند از آنجا بیرون بیاید؛ زیربغلهای کت سفیدش خیس عرق شده بود.
دکتر ترنر گوشی طبیاش را روی پشتم میگذارد و به نفسهای من گوش میدهد. توی اتاق پر از قفسههایی است که قبلاً بشقابهای شیکی روی آنها بود، اما حالا پر شدهاند از قوطیهای قرص و پنبههای یددار و آبسلانگ.
«داروهات رو میخوری، اِمالاین؟»
توی آینهقدی مخصوص معاینه، اسب بالداری گوشش را با چارچوب پنجره میخاراند.
«بله، آقای دکتر.»
اخم میکند، انگار حرفم را باور ندارد، اما بعد کاغذ و مدادی درمیآورد و مداد را با نوک زبانش تر میکند. پشتش را به من میکند تا موقع نوشتن به قفسه تکیه بدهد و من برای اسب ادا درمیآورم؛ همینطور به خاراندن گوشش ادامه میدهد. نمیدانم وقتی رو به من به آینه نگاه میکند چه چیزی را میبیند. نمیدانم آیا دنیایتویآینه با دنیای ما فرقی هم دارد: نمیدانم آن طرف هم سرما همان سرما است و گرما همان گرما و آیا خطکشهای خواهر کانستنس به همان اندازه که اسبها نشان میدهند، خوشمزهاند یا نه؟
دکتر ترنر یادداشتش را تمام میکند، کاغذ را از وسط تا میکند و میدهد به من. «این رو بده به خواهر کانستنس تا برسونه دست داروساز شهر ویک.»
«باشه، آقای دکتر.»
«این رو هم بچسبون به پشت در اتاقت. دیدم اونیکی افتاده زمین.»
حجم
۷۲۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۷۲۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
نظرات کاربران
«امالاین» دختری است با یک ویژگی منحصر به فرد؛ او میتواند جهان پشت آینهها را ببیند! در واقع وقتی یکی از اسبهای بالدار توی آینه بیرون میآید، تنها امالاین است که میتواند آن را ببیند. این مسئلهای نیست که یک
کتاب راز اسب های توی آینه ، از یک طرف داستان کسانی که به بیماری آب های راکد مبتلا هستند رو روایت می کنه ؛ و از طرف دیگر جهانی فانتزی و جادویی رو به تصویر میکشه ... این کتاب ،
نمیدونم چی توی این کتاب بود که باعث شد قشنگ ترین کتاب عمرم برای من ۲۲ساله بشه. باورم نمیشه که چطور کارکتر تامس اینقدر دوست داشتنی بود. عاشق تک تک کارکترهای این کتاب غمگین شدم، امالاین، تامس ،آنا، حتی بنی.
واقعا کتاب جالب و قشنگی بود... نسخه چاپیشو دارم و هی ب مدرسه میبردم تا بخونمش...و همین الان تموم شد! بهتون توصیه میکنم بخونیدش^^🌷🌸 پی نوشت:تامس خیلی کیوت بود بنظرم:
این کتاب واقعا عالیه ، حس خوبی به آدم دست میده ، زیاد هیجانی نیست ولی حوصله سر بر هم نیست بلکه فوق العاده است ، از خوندنش اصلا پشیمون نمیشید ☺ من نسخه چاپیشو خوندم عالیه ☺👌👌💙💙
ای کتاب در رده خودش بی نظیر است
بد نبود.
این کتاب شما را در اعماق خود غرق میکند و اجازه میدهد همه چیز را مانند رویا ببینید! خیلی قشنگ بود چندسال پیش خوندمش و بدون مرور دوباره هنوز یادمه!!! جدا بخونیدش اگه نخونیدش از دستش دادین... پایانش واقعا...
من خیلی خوشم ازش اومد
عالی بود🏅💯