آدمهای ساکت رازی توی وجودشون دارن. آبهای راکد جریان عمیقتری دارن.
کاربر ۲۰۳۸۸۰۵
میتوانم رازی را به شما بگویم؟
حالا میدانم چرا شهریار اسبها به دنیای ما آمد و اسم خودش را گذاشت تامس و توی یک کلبه زندگی کرد. چون دنیای ما که آن پایین امتداد دارد ـ تپهها و درختها و آفتاب روی پشتبامها ـ فقط خاکستری و قهوهای نیست. آن پایین کلی رنگ هست؛ سبزها و قرمزها و آبیهایی به عمق دریا.
فقط باید بدانید کجا را نگاه کنید.
کاربر ۲۰۳۸۸۰۵
روی نیمکتی مینشست و بین گلهای بهاری همینطور کتاب میخواند. اما بارش بارانهای تابستانی که شروع شد، آبهای راکد عود کرد و در ماه اوت بستری شده بود. دیگر نمیتوانست گلها را ببیند. دکتر ترنر مدادها را برایش آورد تا بتواند نقاشی بکشد. فکر نمیکنم کسی تا حالا به او گفته باشد که مدتهاست تمام گلها خشک شدهاند.
Nazanin