کتاب نظریه فمینیستی
معرفی کتاب نظریه فمینیستی
کتاب نظریه فمینیستی نوشته جوزفین دانون است که با ترجمه فرزانه راجی منتشر شده است. فمینیسم مجموعهای از فعالیتهای سیاسی، ایدئولوژیها و اجتماعی است که به دنبال تعریف، برقراری و دستیابی به حقوق برابر جنسیتی در مسائل سیاسی، اقتصادی، شخصی و اجتماعی است.
درباره کتاب نظریه فمینیستی
در سوم ژانویهٔ ۱۷۹۲ مری ولستونکرافت اولین اثر مهم نظریه فمینیستی در تاریخ را کامل کرد؛ استیفای حقوق زنان. این نظریه بر تفکر فمینیستی بعد از خود غالب شد. چهار ماه قبل از آن، سپتامبر ۱۷۹۱، در اولین مراحل انقلاب فرانسه، اولیمپ دو گوژ جزوهای به نام «حقوق زنان» در پاریس چاپ کرد. او بعدها با گیوتین اعدام شد.
نظریهپردازان فمینیست در سنت حقوق طبیعی کوشیدهاند استدلال کنند که زنان شهروندند، «اشخاصی» هستند مستحق همان حقوق اساسی مردان. کتاب نظریه فمینیستی سعی دارد با پرداختن به ریشههای فمنیسم تمام ابعاد نظریهها و موجهای این جریان فکری را بررسی کند.
خواندن کتاب نظریه فمینیستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره جوزفین دانون
جوزفین دانون متولد سال ۱۹۴۱، استاد ادبیات تطبیقی، پروفسور ممتاز بازنشسته انگلیسی در دانشگاه ماین، اورنو است. تخصص او نظریه فمینیستی، انتقاد فمینیستی، رفتار با حیوانات و ادبیات اوایل مدرن و امریکایی با تمرکز ویژه بر آثار سارا جوهت است. او ۹ کتاب، پنج ویراستاری، پنجاه مقاله و پنج داستان کوتاه دارد.
زنان و پیدایش داستان و عرفان در ادبیات مدرن دو کتاب دیگر از این نویسندهاند.
بخشی از کتاب نظریه فمینیستی
ولستونکرافت دیدگاه روشنگریِ تقسیم شخص به عقل و احساسات را میپذیرد. زندگی نیز به همین شکل تقسیم میشود: امور مهم جهان در سپهر عمومی صورت میپذیرد که در اختیار عقل است، درحالیکه لذتهای سبکسرانه و بیاهمیت به سپهر خصوصی تعلق دارد، یعنی جایی که زنان زندگی میکنند. بنابراین یگانه هدف زنان پرورش وجه ناعقلانی و عاطفی زندگی برای لذت مردان است. چنین نقشی به نظر ولستونکرافت فاقد شأن و بزرگی است.
مطمئناً زن روحی جاودانه ندارد که بتواند زندگیاش را فقط برای آراستن خود هدر دهد، که فقط در اوقات کسلکننده سرگرم شود، و مشغول خدمات نرمونازک به همنوعی شود که دلش میخواهد بعد از پایان کارهای جدی زندگی، خندهها و فوتوفنهای زن او را سرحال بیاورد. (۱۱۳)
این نوع هستی نهفقط فاقد شأن و مقام است، بلکه مانع این میشود که زنان قوهٔ انتقادی خود، یعنی تحملشان را رشد دهند، یعنی تنها وسیلهای که با آن باید روح جاودانهی خود را بپرورانند.
ولستونکرافت اعتقاد دارد که آموزش مطلوب و تربیت مناسب برای اندیشهٔ انتقادی، مهمترین موضوع در دستور کار فمینیستی است. به نظر او آموزش مطلوب دو فایده دارد؛ اول اینکه زنان را قادر میسازد دربارهٔ شرایط خود بهروشنی و با حساسیت بیندیشند که این امر باعث میشود کمتر فریب بخورند، منافع خود را کمتر فراموش کنند و به روسپیانی بردهوار تبدیل نشوند.
ذهن زنان را با رشد آن توانمند سازید، آنگاه اطاعت کورکورانه پایان خواهد گرفت؛ اما از آنجا که قدرت همواره طالب اطاعت کورکورانه است، جباران و طرفداران امیال نفسانی درست میاندیشند که میکوشند زنان را در تاریکی نگه دارند، زیرا اولیها فقط طالب بردهاند و دومیها یک بازیچه میخواهند. (۱۰۷)
حجم
۴۲۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه
حجم
۴۲۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه