کتاب زنان در تاریخ اندیشه سیاسی
معرفی کتاب زنان در تاریخ اندیشه سیاسی
کتاب الکترونیکی «زنان در تاریخ اندیشه سیاسی» نوشتهٔ آرلین ساکسونهاوس با ترجمهٔ نرگس تاجیک نشاطیه و ویراستاری رهام برکچی زاده در نشر ثالث چاپ شده است. این اثر نقش زنان در تاریخ اندیشهٔ سیاسی را از یونان باستان تا ماکیاولی بررسی میکند.
درباره کتاب زنان در تاریخ اندیشه سیاسی
زنان دائماً در سراسر تاریخ اندیشهٔ سیاسی حضور داشتهاند و غیبت ظاهریشان ریشه در تمایل ما برای محدودکردن بیش از حد معنای اندیشهٔ «سیاسی» دارد. نویسندگان مورد بحث در کتاب زنان در تاریخ اندیشهٔ سیاسی تصور بسیار گستردهتری از زندگی سیاسی داشتهاند و دنیای خود را صرفاً به این دو حوزه تقسیم، آنگاه از حوزهٔ دوم غفلت نکردهاند، بلکه عمدتاً به وابستگی متقابل این حوزههای زندگی انسان و از این رو، به وابستگی متقابل مرد و زن پرداختهاند. این کتاب صرفاً تا آغاز قرن شانزدهم را پوشش میدهد و با فصلی دربارهٔ ماکیاولی به پایان میرسد؛ کسی که سعی کرد معنای سیاست و جایگاه زنان را در دنیای جدیدی که معتقد بود کشف کرده است، بازتعریف کند.
کتاب زنان در تاریخ اندیشه سیاسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به دوستداران علوم سیاسی و مطالعهٔ نقش زنان در تاریخ و سیاست پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب زنان در تاریخ اندیشه سیاسی
«نظریهٔ پدرسالاری، در تعریف پدر به عنوان فرمانروای طبیعی، اقتدار طبیعی و نیز اجتماع طبیعی را پیشفرض میگیرد و هبچ مجالی را برای عدم پذیرش آن و چونوچرا در آن قایل نیست. خانواده و جایگاه فرد در آن تعیینکنندهٔ جایگاه او در طرح سلسلهمراتبی جهان است. در مجموعه روابطِ از پیش تعریفشده، فرد یا پدر است یا پسر یا شوهر یا زن. در این نظریه، فرد نخست و پیش از هر چیز، موجودی اجتماعی است و مستقل بالذات نیست. اما در مقابل، مبنای نظری لیبرالیسم و عدم پذیرش اقتدار طبیعی در آنْ فرد خودآیین۱۲ و آزاد از هر نوع روابط محدودکنندهای است که جایگاه انسان، اعم از زن و مرد را در جهان تعریف میکند. همین فرد است که با دیگران، به عنوان افرادی که به همراه او اقتدار سیاسی را تأسیس میکنند، قرارداد منعقد میکند.
گرچه فردی با چنین استقلال بینظیری (برخوردار از حقوق، تعیینکنندهٔ ارزشها و داور همان نظام سیاسی که خودش عضو آن است) هرگز نمیتواند وجود داشته باشد، لیبرالهای اولیه در چالش نظری با پدرسالاری وجود این افراد مستقل را مسلم فرض میکردند. از نظر آنها، اجتماع به طور طبیعی وجود ندارد، بلکه بر اساس رضایت افراد مستقلی ساخته شده است که در کنار هم قرار گرفتهاند تا محیطی را برای سعادت۱۳ فردی یکدیگر ایجاد کنند. این افراد اجتماع سیاسی را بر اساس این ارزیابی میپذیرند که آنها را سعادتمند میکند یا خیر. آنها به طور طبیعی عضوی از آن اجتماع نیستند. آنها نه به طور طبیعی اجتماعات سیاسی را تشکیل میدهند، و نه برای زندگی کردن نیاز به تشکیل آن دارند __ آنطور که برای مثال، نیاز به خوردن و نوشیدن دارند. آنها، مانند زنبورها یا مورچهها، حیوانات اجتماعی ناتوان از ادامهٔ زندگی به طور مستقل نیستند، بلکه به عنوان انسان انتخاب میکنند __ یا به زبان نظریهپردازان اولیهٔ لیبرالیسم اولیه قرارداد میبندند __ که عضوی از نظام سیاسی باشند.
ما به عنوان افراد لیبرال چنین قراردادی را منعقد میکنیم و وارد اجتماع سیاسی میشویم تا سعادت فردی را جستجو کنیم. اجتماع سیاسی ایجاد میشود تا ثبات و امنیت فیزیکی را تأمین کند و از آن طریق «جستجوی سعادت» را ممکن سازد. ماهیت سعادتِ مورد جستجو را افراد مشخص میکنند، نه دولت یا شهری که فرد، اعم از زن و مرد، عضوی از آن است. چنین سعادتی سوبژکتیو است؛ یعنی فرد تعیین میکند که چه چیزی موجب سعادت و چه چیزی مانع آن خواهد بود. حمایت از اجتماع سیاسی بستگی به این ارزیابی دارد که سعادت مذکور با عضویت در یک اجتماع سیاسی مشخص حاصل خواهد شد یا خیر. در الگوی پدرسالاری، نه افراد، بلکه حاکمان و دارندگان اقتدارند که اهداف واحد سیاسی۱۴ را تعیین میکنند.»
حجم
۳۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۳۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه