دانلود و خرید کتاب بهتره با یکی حرف بزنی لاری گاتلیب ترجمه مریم ترابی‌نیا
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

نویسنده:لاری گاتلیب
انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز:
۴.۵از ۲۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

کتاب بهتره با یکی حرف بزنی نوشته لاری گاتلیب است. این کتاب یک رویکرد متفاوت به کسانی دارد که برای درمان اختلالات روانی خود به پزشک مراجعه می‌کنند. وقتی این کتاب را می‌خوانید از خودتان می‌پرسید من هم شبیه به این آدم‌ها هستم؟

این کتاب قصد دارد بپرسد «ما چگونه تغییر می‌کنیم؟» و این‌گونه پاسخ می‌دهد: «با برقراری ارتباط با دیگران.» روابطی که نویسنده اینجا دربارهٔ آن‌ها می‌نویسد، یعنی ارتباط بین بیماران و درمان‌گران، برای ایجاد هرگونه تغییر، مستلزم اعتمادی همه‌جانبه است.

این کتاب سعی دارد موردهای مشاوره‌ای را بررسی کند و خواننده را در این مسیر با خود همراه کند.

خواندن کتاب بهتره با یکی حرف بزنی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به روان‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

می‌گویم: «جان...» ولی او داستان بلندی را تعریف می‌کند که دربارهٔ همسرش است. با وجود اینکه پیش من آمده است تا کمکش کنم، حتی یک کلمه هم نمی‌توانم حرف بزنم.

در ضمن، من درمان‌گر جدید او هستم. (درمان‌گر قبلی‌اش که دیدارشان سه جلسه بیشتر دوام نیاورد «خوب بود، ولی احمق بود.»)

می‌گوید: «و بعدش مارگو عصبانی می‌شه... باورت می‌شه؟ ولی به من نمی‌گه که عصبانیه. فقط عصبانی رفتار می‌کنه و من باید ازش بپرسم که چی شده. ولی می‌دونم که اگه بپرسم سه بار اول رو جواب می‌ده: ‘هیچی.’ و بعدش واسه بار چهارم یا پنجم می‌گه: ‘خودت می‌دونی چی شده.’ و بعدش من می‌گم: ‘نه نمی‌دونم وگرنه نمی‌پرسیدم!’»

لبخند می‌زند. یک لبخند پت‌وپهن. سعی می‌کنم از لبخندش استفاده کنم. به هرچیزی متوسل می‌شوم تا صحبت یک نفرهٔ او را به یک مکالمهٔ دو نفره تبدیل و با او ارتباط برقرار کنم.

می‌گویم: «لبخندت الان برام عجیبه، چون داری می‌گی که همه، ازجمله مارگو، کلافه‌ت می‌کنن ولی باوجوداین لبخند می‌زنی.»

لبخندش پهن‌تر می‌شود. به عمرم دندان‌هایی به این سفیدی ندیده‌ام. مثل الماس می‌درخشند. «واسه این لبخند می‌زنم، شرلوک، چون دقیقاً می‌دونم چی زنم رو اذیت می‌کنه.»

جواب می‌دهم: «آها... پس...»

حرفم را قطع می‌کند: «صبر کن! صبر کن! دارم به قسمت خوبش می‌رسم. همون‌طور که گفتم من در واقع می‌دونم چی شده ولی چون خیلی دلم نمی‌خواد یه آه و نالهٔ دیگه بشنوم، این دفعه به‌جای پرسیدن تصمیم می‌گیرم که...»

حرفش را قطع می‌کند و به ساعت روی کتابخانهٔ پشت سرم خیره می‌شود.

می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم و به جان کمک کنم آهسته‌تر صحبت کند. می‌توانم دربارهٔ نگاه کردنش به ساعت نظر بدهم (آیا اینجا او را هول می‌کند؟) یا این موضوع که چرا من را شرلوک صدا کرد (آیا من ناراحتش کرده‌ام؟) یا اینکه می‌توانم بیشتر روی سطح آنچه ما «محتوا» می‌نامیم، یعنی همان ماجرایی که تعریف می‌کند، بمانم و سعی کنم که بفهمم چرا احساسات مارگو را آه و ناله می‌داند.

afagh merati
۱۴۰۱/۰۲/۰۸

لطفا به طاقچه بی نهایت اضافه اش کنین

sdfmz
۱۴۰۰/۰۱/۲۴

بعد از خوندن این کتاب چقدر جای خالی یک مشاور خوب رو تو زندگیم حس کردم! این کتاب با زبانی ساده و نثری روان شما رو با دنیای مشاورها و دغدغه های اونا و اتفاقاتی که توی اتاق مشاوره میفته آشنا

- بیشتر
محسن
۱۴۰۱/۱۰/۱۸

لارا گاتلیب نویسندهٔ کتاب، روان‌درمانگر است و قبلش در هالیوود کار می‌‌کرده و داستان‌نویس بوده. کتاب شبیه یک زندگی‌نامه است و همزمان ما را با مفهوم مشاوره و روان‌درمان‌گری هم آشنا می‌کند. در بعضی از فصل‌ها گاتلیب داستان‌ مراجعانش (در

- بیشتر
ن. عادل
۱۴۰۰/۰۷/۰۸

در یک بستر داستانی ظرافت های مشاوره و مشاور خوب رو نشون میداد.

samin
۱۴۰۱/۰۹/۰۷

سلام طاقچه این کتاب با ارزش و به طاقچه بی نهایت اضافه میکنی 🪴

paria
۱۴۰۱/۰۳/۱۹

من از این انتشارات نخوندمش اما این اصلا مهم نیست.مهم اینه که این کتاب به طرز خیلی خیلی دوستداشتنی ای،برام لذت بخش و پر از حس خوب بود.عمیقا عاشقش شدم وقتی خوندمش و واقعا با تک تک شخصیت هاش کیییف

- بیشتر
راد
۱۴۰۱/۰۹/۱۹

بی نظیر بود تاثیرش روی من این بود که من بلاخره از مشاور کمک گرفتم

شهاب
۱۴۰۳/۰۷/۱۹

من نخوندم ولی موضوع باحالی داره

«بسیاری از والدین، با تلاشی غیورانه برای آسان کردن زندگی فرزندانشان، زندگی را برای آن‌ها سخت می‌کنند.»
محسن
«سخته که ببینی زندگی جریان داره و به روی خودت نیاری که داری واسهٔ زندگی خودت سوگواری می‌کنی.»
faezeh
«توی هر آدمی یه خصلت دوست‌داشتنی پیدا می‌شه.»
محسن
آنچه در دل ما تاریکی شب را به وجود می‌آورد، ممکن است ستاره هم بر جای بگذارد. ویکتور هوگو
محسن
این جملهٔ معروف سارتررا به یاد دارید که گفته است: «جهنمْ دیگری است.»؟ حقیقت دارد! دنیا پر از آدم‌های ناسازگار (یا به قول جان، «آدم‌های احمق») است. شرط می‌بندم همین الان می‌توانید پنج نفر آدم واقعاً ناسازگار را نام ببرید که از بعضی از آن‌ها به‌شدت دوری می‌کنید و از بعضی دیگر هم اگر اعضای خانوادهٔ شما نبودند به‌شدت دوری می‌کردید. ولی گاهی اوقات، بیشتر از آنچه که فکر می‌کنیم، این آدم‌های ناسازگار، خودِ ما هستیم. بله حقیقت دارد، گاهی ما جهنم هستیم. گاهی اوقات خودمان دلیل مشکلاتمان هستیم. و اگر بتوانیم مسیرمان را تغییر دهیم، اتفاق حیرت‌آوری خواهد افتاد.
minw.h10
مردم معمولاً به این دلیل حرف از خودکشی می‌زنند که به رنجشان پایان بدهند، نه به زندگی‌شان.
hasan behjoo
یه وقت‌هایی، بزرگسالِ موفق بودن یعنی اینکه مسئولیت اتفاق‌های زندگی‌ت رو قبول کنی و این واقعیت رو بپذیری که دیگه مسئولیت تصمیم‌گیری‌های زندگی‌ت با خودته.
faezeh
فرانکل نوشته است: «همه‌چیز را می‌توانند از انسان بگیرند به‌جز یک چیز که آن آخرین آزادی انسان، یعنی اختیار انتخاب طرز فکر، در هر شرایطی است.»
javad hedayati
لمس شدن برای سلامتی ما در طول زندگی لازم است. لمس شدن باعث کاهش فشار خون و میزان اضطراب می‌شود و باعث بهبود خلق‌وخو و سیستم ایمنی افراد می‌شود. لمس نشدن نوزادان ممکن است باعث مرگ آن‌ها شود و برای بزرگسالان نیز همین‌طور است (بزرگسالانی که به‌طور مرتب لمس می‌شوند، عمر طولانی‌تری دارند.) حتی عبارتی برای توصیف این عارضه وجود دارد به نام عطش پوستی.
محسن
دلم می‌خواهد از نامزدم تشکر بکنم که با من قطع رابطه کرد و بیشتر از آن وقتم را هدر نداد.
hasan behjoo
«یاد انیمیشن معروفی افتادم دربارهٔ یه زندانی که میله‌ها رو تکون می‌داد و با ناامیدی می‌خواست بیاد بیرون... ولی سمت راست و چپش باز بود، میله‌ای در کار نبود.» مکث می‌کند تا تصویر در ذهنم نقش ببندد. «تنها کاری که زندانی باید انجام بده اینه که یک قدم بره اون‌طرف‌تر. ولی در عوض هم‌چنان میله‌ها رو دیوانه‌وار تکون می‌ده. اکثر ما همین‌طوری هستیم. احساس می‌کنیم که گیر افتادیم، توی سلولِ احساسات خودمون به دام افتادیم، ولی راه خروج وجود داره... تا زمانی که بخوایم اون رو ببینیم.»
نــے‌آیش🐋
داروی صداقت مؤثرتر از داروی دل‌سوزی است، دل‌سوزی ممکن است تسلی‌بخش باشد، ولی اغلب باعث کتمان واقعیت می‌شود. گرتل ارلیش
مژگان مقیمی
ما نمی‌توانیم بدون از دست دادن، تغییری ایجاد کنیم و به همین دلیل است که اغلب اوقات، افرادِ زیادی با وجود اینکه خواهان تغییر هستند، کوچک‌ترین تغییری نمی‌کنند.
محسن
دیدگاه مثبت بی‌قید و شرط لزوماً به این معنا نیست که مشاور باید مُراجع را دوست داشته باشد. بلکه به این معناست که مشاور باید صمیمی و بی‌طرف باشد و از همه مهم‌تر، باید واقعاً باور داشته باشد که مُراجع در صورتی که مورد تشویق قرار گیرد و پذیرفته شود، می‌تواند به رشد و بالندگی برسد
hasan behjoo
چهار نگرانی اصلی عبارت‌اند از: مرگ، انزوا، آزادی و پوچی. البته که مرگ یک ترس غریزی است که اغلب آن را سرکوب می‌کنیم؛ ولی معمولاً با بالا رفتن سن این ترس بیشتر می‌شود. چیزی که از آن می‌ترسیم، مردن در معنای لغوی آن نیست، بلکه به معنای نابود شدن، از دست دادن هویتمان و از دست دادن هویت جوان‌تر و بانشاط‌ترمان است.
faezeh
به گفتهٔ روان‌پزشک برجستهٔ سوئیسی کارل یونگ: «مردم برای پرهیز از رویارویی با ماهیت اصلی خود، دست به هرکار احمقانه‌ای می‌زنند.» ولی او هم‌چنین گفته است: «بیداری از آن کسی است که به درون می‌نگرد.»
javad hedayati
«حقیقت، بر اساس میزانِ تحمل ما در برابر آن، تغییر نمی‌کند.»
محسن
مردم معمولاً بی‌حس بودن را با بدون احساس بودن اشتباه می‌گیرند، ولی بی‌حسی نتیجهٔ نبود احساسات نیست، بلکه واکنشی است که وقتی به شدت تحت تأثیر احساسات هستیم، نشان می‌دهیم.
محسن
دارم یاد می‌گیرم که وقتی حالم کاملاً خوب نیست چطور حالم را خوب نگه دارم
hasan behjoo
مردم گاهی اوقات باید خودشان و بقیه را همان‌طور که هستند بپذیرند. ولی گاهی وقت‌ها برای اینکه حالتان بهتر شود باید یک آینه در برابرتان بگیرند، آن هم نه آینه‌ای که شما را قشنگ‌تر نشان می‌دهد
javad hedayati

حجم

۵۰۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

حجم

۵۰۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان