کتاب نوروز آقای اسدی
معرفی کتاب نوروز آقای اسدی
کتاب نوروز آقای اسدی مجموعهای داستان جذاب است که محمد کلباسی نوشته است. کلباسی متولد ۱۳۲۲ از دوستان هوشنگ گلشیری در جنگ اصفهان بوده است. نثر او قوی کامل است. او در داستانهای بازگشت آناهیتا، ناظم موشی و حوض چوق انار، پرتره، آزار مراق، خواهرم لاله و پیرمرد و دریا روایتی دیگر خواننده را با خود به دنیای عجیب داستانهایش میبرد.
داستانهای کلباسی زبان خوش ساختی دارند و خواننده را از داستان جدا نمیکنند و او را با خود به دنیای کلمات و تجربیات تازه میبرند. نوروز آقای اسدی یک تجربه داستاننویسی نیست نتیجهی سالها نوشتن و تجربه است با قلمی بینظیر.
خواندن کتاب نوروز آقای اسدی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نوروز آقای اسدی
در آن بعدازظهر پاییزی میدان و پیادهرو حاشیهٔ پارک شاهد ازدحام بیهودهای بود. دستفروشها جنسهای بنجل خود را بر سنگفرش پیادهرو چیده بودند و فریاد میکردند. سوزی از بالای میدان کلیسا را دور میزد و پایین میآمد و برگهای خشک چروکیده را از شاخههای عریان درختهای پارک ملی جدا میکرد. کشیشهای جوان با لبادهٔ سیاه دراز، که تا زیر گلو بسته شده بود، از میان جمعیت میگذشتند و گاه برای پرسیدن قیمت اجناس رو به فروشندهای خم میشدند و تندتند به فرانسه حرف میزدند، بیآنکه بدانند فروشنده حرفهای آنها را درست فهمیده است یا نه. در آن عصر سوزدار آفتابی، من با پوستین گوسفندی بلندم، مقابل کلیسای ساکریکور، ایستاده بودم و خیره به تصویر غریبم در سنگ مرمر سفید نگاه میکردم. پشم سفید گوسفند و موی سیاه سرم، درست در تضاد بودند و نگاهم در سنگ، دور و غریبهوار. خط آفتاب زردی بر دیوارههای بلند کلیسا، که تا برجهای ناقوس برافراشته بود، بالا میرفت و کلیسا در انتهای خیابان، شکوهی غمانگیز داشت. سیگاری درآوردم و به لب گذاشتم و خواستم کبریت بکشم که ناگاه از پشت سر، کسی مچ دست مرا نرم گرفت و به انگلیسی گفت: » آقا...«برگشتم. بوم و چارپایهای بر شانهاش آویزان بود. معلوم بود تازه رسیده است. گفت:» آقا... آقای محترم، من پرترهٔ شما رو بکشم؟«استخوانی بود و بلندقد. اینبار به انگلیسی کلمهبهکلمه باز گفت:» من، باید پرترهٔ شما رو بکشم...«نفس بلندی کشید و باز تأکید کرد:» باید بکشم...«در طول پیادهروِ کنار پارک نقاشها بساطشان را علم کرده بودند و در مقابل چند فرانک پرترهٔ توریستها را میکشیدند.
حجم
۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه