کتاب عباس کیارستمی
معرفی کتاب عباس کیارستمی
این کتاب مجموعه نوشتههای جاناتان رزنبام و مهرناز سعیدوفا درباره شخصیت و آثار کارگردان و نویسنده شهیر ایرانی، عباس کیارستمی است.
کیارستمی مهمترین فیلمساز ایرانی در سطح بینالمللی است. فیلمشناسان بسیار معتبری میگویند او سبک و زبان سینمایی خاص خود را به وجود آورده است. در ایران کسانی، آگاهانه یا ناخودآگاه، از سبک او پیروی یا تقلید میکنند و از سبک کیارستمیوار گفتوگو میشود. امروز بسیاری از اهالی کشورهای دیگر سینمای ایران و حتی کشور ایران را با او و با فیلمهای او میشناسند و کتابها و مقالات متعددی درباره او به زبانهای خارجی نوشته شده است.
درباره کتاب عباس کیارستمی
جاناتان رزنبام و مهرناز سعیدوفا در ان کتاب از کیارستمیای حرف میزنند که اصالت در اثار، افکار و کردارش پیدا بود. کیارستمی منحصربهفردی که با یگانگی همیشگی اندیشه خود این جنبه از شخصیت خود را به مخاطب یادآوری میکرد که او همیشه راسخ و پایبند به اصول خود است، تحسینها و انتقادها او را متزلزل نمیکند و جو زمانه در او بی اثر است.
نویسندگان و منتقدان زیادی تلاش کردهاند به واکاوی این بخش از شمایل کیارستمی بپردازند. اما کتاب جاناتان رُزِنبام و مهرناز سعیدوفا از این جهت دستاورد کامل و قابلاعتنایی است که علاوهبر مرور ویژگیهای تحسینبرانگیز کیارستمی، موقعیت او را به عنوان یک هنرمند بینالمللی بررسی میکند و سراغ مسیری میرود که کیارستمی در آن از یک فیلمساز حاشیهنشین و کارگردان فیلمهای «کانونی» به جایگاهی رسید که بزرگان سینمای جهان تحسینش کردند و فیلمسازان زیادی تحتتأثیرش قرار گرفتند.
رُزِنبام در مقام یکی از شاخصترین و مشهورترین منتقدان سینمایی و سعیدوفا به عنوان کارشناس و مدرس سینما با خاستگاهی ایرانی تلاش کردهاند اصالتی را تحلیل کنند که توانست با تکیه بر ریشههای بومی به زبانی جهانی برای ارتباط با مخاطب برسد و تحسین و اعتبار زیادی را متوجه خود کند. آنها مسیری را بررسی میکنند که در نتیجهاش فیلمسازی ایرانی با وجود همهٔ حواشی سیاسی گریبانگیر این کشور توانست در کنار بزرگان سینمای جهان قرار بگیرد و سرسختترین منتقدان و سختگیرترین داوران را خلعسلاح کند. ساختار جذاب و متفاوت کتاب هم دقیقاً در خدمت همین ایده است. در ابتدا رُزِنبام و سعیدوفا مقالههای مفصل و مجزایی با تمرکز بر کارنامهٔ کیارستمی نوشتهاند و در ادامه با مکالمهای دونفره دیدگاههای یکدیگر را بررسی و نقد کردهاند. بخش جذابتر هم به مکالمهٔ آنها با کیارستمی اختصاص دارد که به جامعتر شدن مباحث کتاب کمک زیادی کرده است. به همین دلیل حاصل کارشان به یکی از مهمترین کتابهای منتشرشده به زبان انگلیسی دربارهٔ کیارستمی تبدیل شده است.
خواندن کتاب عباس کیارستمی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران شخصیت و آثار عباس کیارستمی را به خواندن این کتاب جذاب دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب عباس کیارستمی
کیارستمی، که در اول تیرماه ۱۳۱۹ (بیست و دوم ژوئن ۱۹۴۰) در تهران متولد شده، وقتی در دبیرستان بود به نقاشی علاقهمند شد ــ زمانی که به قول خودش با هیچکس صحبت نمیکرد و دانشآموزی تنبل بود ــ و تا قبل از اینکه درگیر فیلمسازی شود با اشتغال به هنرهای تجسمی روزگار میگذراند، البته نقاشی و هنرهای تجسمی از همان زمان به سهم مهمی از زندگی او تبدیل شدند. کیارستمی امروز هم تقریباً همانقدر که برای سینما وقت میگذراند خودش را مشغول عکاسی از طبیعت میکند و شباهتهای عکسهای این سالهایش به عکسهای طبیعت اولیهاش کاملاً محسوس است (شباهتهای میان عکسهای اخیرش با عکسهایی که قبلاً از طبیعت گرفته به استدلال او دربارهٔ نبود تفاوت مشخص بین فیلم مستند و داستانی برمیگردد). کیارستمی بعد از ترک خانه در هجدهسالگی به عنوان پلیسِ ترافیک مشغول به کار شد. با اینکه یکبار از دانشکدهٔ هنرهای زیبا اخراج شد، در نهایت توانست در مدرسهٔ هنر دیگری ثبتنام کند و فارغالتحصیل شود. روزها درس میخواند و شبها به عنوان پلیس ترافیک یا مأمور پشتِ میزنشین کار قبلیاش را ادامه میداد. کمی بعد وارد کارِ تبلیغات شد. جلد کتاب و پوستر طراحی کرد و آرامآرام به سمت تبلیغات تلویزیونی کشیده شد: در فاصلهٔ سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۵ بیش از ۱۵۰ آگهی تبلیغاتی برای تلویزیون ساخت و در همین سالها تعداد زیادی عنوانبندی برای فیلمهای خوب کارگردانی کرد.
کیارستمی در آستانهٔ سیسالگی بود که فیروز شیروانلو، مالک شرکت تبلیغاتیای که برایش کار میکرد و یکی از دوستان خوبش و یکی از مدیران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در سال ۱۳۴۵ از او دعوت کرد به کانون بیاید و مرکز فیلمسازیاش را راه بیندازد. (۹) همانطور که کیارستمی در همین کتاب میگوید، آگهیهای تبلیغاتیاش به این خاطر که خوشسروشکل و مُد روز بودند به معنای مثبتش غربی به حساب میآمدند و شاید به همین دلیل او را به اولین فیلمسازی تبدیل کردند که با مرکز فیلمسازی کانون کار کرده است. او و شیروانلو بیش از شش ماه وقت صرف ساختن یک استودیو صوتی و آماده کردن تجهیزات دیگر کردند. بعد از این مدت بود که کیارستمی اولین فیلمش را ساخت (۱۰)، یک کمدی کوتاه ۱۰ دقیقهای سیاهوسفید به اسم نان و کوچه دربارهٔ پسربچهای که در راه خانه سعی میکند از مقابل یک سگِ عصبانی بگذرد. موسیقی فیلم که در عنوانبندی اشارهای به آن نشده ــ یک نسخهٔ جاز سرخوشانه از ریتم آهنگ ObLaDi, ObLaDa آلبومِ وایت گروه بیتلز است که پل دزموند یا کسی با صدای مشابه او آن را اجرا کرده ــ حالوهوای فیلم را بهخوبی توضیح میدهد.
حجم
۶۴۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۶۴۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه