دانلود و خرید کتاب شناخت سینما لوییس جانتی ترجمه ایرج کریمی
تصویر جلد کتاب شناخت سینما

کتاب شناخت سینما

معرفی کتاب شناخت سینما

لوئيس جانتی در این کتاب شما را با چیستی سینما و سازو کارش در انتقال مفاهیم به مخاطب آشنا می‌کند.

درباره کتاب شناخت سینما

شناخت سینما درباره اینکه فیلم‌ها چگونه به واسطه شبکه‌ای واحد از تکنیک‌ها و نظام‌های زبانی با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنند و به بیان و انتقال معنی می‌پردازند، دیدگاه‌های ارزشمندی ارائه‌ می‌دهد.

کتاب شناخت سینما با تمرکز بر عنصرهای کلیدی فیلم‌سازی، مثل فیلم‌بردای، میزانسن، حرکت، تدوین، صدا، بازیگری، انتخاب بازیگر و فیلمنامه‌نویسی، به روشی جذاب، همه‌فهم و گه‌گاه آمیخته به طنز، هنرآموزان را درگیر زبان شگفت‌انگیز فیلم می‌کند و به آنها یاری می‌رساند تا درک خود را در این باره که چرا و چگونه تماشاگران به فیلم‌های مختلف واکنش نشان می‌دهند ارتقا بخشند.

 خواندن کتاب شناخت سینما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه علاقه‌مندان به هنر سینما و متخصصان علوم ارتباطات و رسانه مخاطبان این کتاب اند.

 درباره لوئيس جانتی

 لوئیس جانتی، نویسندۀ کتاب شناخت سینما، استاد رشته‌های ادبیات و سینما در دانشگاه کیس وسترن ریزرو در کلیولند است که علاوه بر انتشار کتاب‌ها و مقالات زیادی در زمینۀ ادبیات، سیاست و هنرهای نمایشی، سال‌ها است که به عنوان منتقد فیلم به صورت حرفه‌ای فعالیت می‌کند.

بخشی از کتاب شناخت سینما

نقطهٔ دید

نقطهٔ دید در داستان ادبی از آن راوی‌ای است که داستان از چشم او دیده می‌شود. بدین معنا که ایده‌ها و رویدادها از غربال شعور (یا آگاهی) و زبان گویندهٔ داستان می‌گذرد. او ممکن است که خودش در ماجرا (اکسیون) شرکت داشته یا نداشته باشد، و همچنین ممکن است که برای خواننده، راهنمای قابل‌اعتمادی باشد یا نباشد. چهار گونهٔ اساسی از انواع نقطهٔ دید در داستان‌سرایی وجود دارد: نقطهٔ دید اول شخص، نقطهٔ دید دانای کل، نقطهٔ دید سوم  شخص، و نقطهٔ دید عینی یا بی‌طرف. در سینما، نقطهٔ دید به اندازهٔ ادبیات دقیق نیست، زیرا، اگرچه از هر چهار نوع نقطهٔ دید نمونه‌هایی سینمایی وجود دارد، گرایش طبیعی در فیلم‌های سینمایی به‌سوی داستان‌گویی «دانای کل» است.

راوی اول  شخص، داستان خودش را می‌گوید. در برخی موارد، او ناظر عینی یا بی‌طرفی است که برای ربط  دادن رویدادها به همدیگر قابل اعتماد است. «نیک کاراوی»‌ در گتسبی بزرگ۴۵۱ نوشتهٔ فیتزجرالد نمونهٔ خوبی از این‌گونه راوی است. گونهٔ دیگری از راوی اول  شخص به  گونه‌ای ذهنی در ماجرای اصلی درگیر است، و نمی‌توان به تمامی به او استناد کرد. مثلا هاک نوجوان در هاکلبری فین تمام رویدادها را آن‌گونه که خودش از سر گذرانده به‌هم مربوط می‌کند و آشکارا نمی‌تواند همهٔ آگاهی‌های موردنیاز خواننده را که خودش هم ندارد، تأمین کند. نویسندهٔ داستان در صورت به‌کارگیری این نوع از راوی اول  شخص، باید به  گونه‌ای به خواننده‌اش مجال آگاهی از حقیقت امر را بدهد بدون اینکه موجه‌نمایی راوی‌اش را از بین ببرد یا مخدوش کند. عموماً در این مورد، راه‌حل نویسنده چنین است که سرنخ‌هایی به خواننده می‌دهد تا او بتواند نگرش روشن‌تری از راوی به رویدادها داشته باشد. مثلا هنگامی که هاک با شور و حرارت از شکوه یک سیرک و «شیرین‌کاری‌های جالب» بازیگرانش تعریف می‌کند، خوانندهٔ هوشمند در آن سوی حرف‌ها و برداشت‌های هاک بازیگرانی ژنده‌پوش با نمایش‌هایی بی‌مقدار را می‌بیند.

بسیاری از فیلم‌ها از تکنیک‌های روایتی اول  شخص فقط به  گونه‌ای لحظه‌ای در اینجا و آنجا استفاده می‌کنند. معادل سینمایی «صدای» راوی ادبی، «چشم» دوربین است و این تفاوت از اهمیت برخوردار است. فاصلهٔ میان راوی و خواننده در داستان ادبی واضح است: مثل این است که خواننده دارد به داستانی که دوستش تعریف می‌کند گوش می‌دهد. ولی در سینما، تماشاگر با عدسی دوربین هم‌ذات‌پنداری می‌کند و در  نتیجه با راوی قاطی می‌شود. برای دستیابی به روایت اول  شخص در سینما، دوربین باید تمامی ماجرا را از چشم یکی از شخصیت‌های فیلم ببیند، که اساساً سبب خواهد شد تا تماشاگر بدل به «قهرمان فیلم» شود.

رابرت مونتگومری در بانوی دریاچه (۱۹۴۷) کوشش کرد تا از دوربین اول  شخص در سراسر فیلم استفاده کند. تجربه‌ای جالب و نوین بود ولی به دلایل گوناگون منجر به شکست است. اولا فیلمساز ناچار از کارهای بیهوده‌ای شده بود. اشارهٔ شخصیت‌ها به دوربین چندان مسئلهٔ مهمی نبود، زیرا نماهای نقطه‌نظر در بیشتر فیلم‌ها رایج است، بلکه کنش‌هایی در فیلم بود که این شگرد طی آنها به‌سادگی ناکام می‌ماند. مثلا هنگامی که دختر به‌سوی قهرمان می‌رفت تا او را ببوسد ناچار بود که زیرچشمی به‌سوی دوربین بیاید و بخواهد تا آن را در آغوش کشد، در  نتیجه صورتش به عدسی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. به همین صورت، وقتی که قهرمان درگیر مشت‌زنی می‌شد، ضدقهرمان عملا ناچار از حمله به دوربین بود، و آن‌گاه که ضربه‌ای حوالهٔ «راوی» می‌کرد، تصویر خودش دچار لرزه می‌شد!



رامتین یعقوبی
۱۴۰۰/۱۱/۰۳

این کتاب رو به شدت توصیه می‌کنم برای علاقه مندان به سینما و کسانی که خواهان یادگیری فرم در سینما هستند . نکات بسیار خوبی داره

Msn
۱۴۰۱/۰۹/۲۷

سلام کتابی با حجم متوسط و متن تقریبا روان در مورد جنبه های متفاوت فیلم. ابتدای کتاب درمورد میزانسن،فیلمبرداری،تدوین،صدا توضیحاتی همراه با مثال آورده شده که خلاصه ی خوبیه. بخش های بعدی کتاب برام جذاب تر بود چون تو کتاب های دیگه

- بیشتر
محسن
۱۴۰۳/۰۵/۳۱

به نظرم ترجمه خوبی نداره. و احتمالا برای کسانی که به عنوان اولین منابع آشنایی با سینما میخوان این کتاب رو مطالعه کنن این ترجمه میتونه گاهی گیج کننده هم باشه. البته در بعضی مطالب مثل اینکه سینما و ادبیات و

- بیشتر
کاربر navid mirkiani
۱۴۰۳/۰۳/۲۲

بسیار هم عالی 🙏👌

majid9299
۱۴۰۳/۰۳/۱۳

کتاب خوبی و دید مناسبی برای بررسی فیلم ها بخصوص فیلم های کلاسیک میده.

شیوهٔ بازگویی یک داستان، خود بخشی از آن داستان است.
آروین
اگر زاویهٔ دید دوربین جزئی باشد، می‌تواند در خدمت یک رنگ‌آمیزی عاطفی لطیف باشد
مهران
هرچه فراگیری یک نما از فضا بیشتر باشد، آن نما از لحاظ جزئیات کمتر دقیق است
مهران
مقدار تصویری که فریم در بر می‌گیرد پایهٔ نماهای مختلف سینمایی است.
مهران
هرچه فراگیری فضا کمتر باشد، جهات تصویر از لحاظ مؤلفه‌های فضا نامعین‌تر می‌شود.
مهران
پازولینی، تارکوفسکی، کوروساوا ، هیچکاک، فورد
کاربر ۵۹۰۷۶۸۴
«یک شعر نباید معنا بدهد، بلکه باید باشد».
" یک تکه تنهایی "
فرم، در تحلیل آخر، ... اهمیت تعیین‌کنندهٔ بیشتری از محتوا دارد
" یک تکه تنهایی "

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

قیمت:
۱۰۷,۰۰۰
تومان