کتاب فرمهای فروپاشیده
معرفی کتاب فرمهای فروپاشیده
کتاب فرمهای فروپاشیده نوشته ال وایس است که با ترجمه سدنا پرنی و پویا غلامی منتشر شده است. این کتاب هنر خام، فانتاسمها و مدرنیسم میپردازد و هنر دنیای امروز را به نگاهی دیگر بررسی میکند.
درباره کتاب فرمهای فروپاشیده
با اصطلاح [هنرِ خام]، آثاری را میفهمیم که به دست کسانی ساخته شدند که از فرهنگ هنری در امان ماندند (برخلاف فعالیتهای روشنفکران)، اینجا تقلید یا اَدا هیچ نقشی ندارد یا نقشِ کمی ایفا میکند، اینجا شاهد نوعی عملیاتِ هنری کاملاً ناب هستیم، عملیاتی خام و ناآزموده که در همه مراحلش صرفاً به وسیله تکانههای خود هنرمند و تماماً بازابداع شده است. ین آثار که هنر بیگانه۱۰ نیز خوانده شدهاند باید از هنر قومی، هنر عامهپسند، هنر الهامیِ دینی، آفرینشهای ملهم از هنردرمانی، و به همین ترتیب همهٔ آثار مشتق از هنجارهای فرهنگیهنری متمایز شوند. بااینحال، دبوفه با پی بُردن به ناممکنیِ نهاییِ گریز از تأثیر فرهنگ، حتا در جداافتادهترین انزوا، حتا در محرمانهترین اندیشه، و در نهانیترین قلمروهای تخیل، با تصدیق اینکه چنان آثاری به وسیلهٔ بیشمار اختلافهای جزئیِ هیبریدی مشخص میشوند، و با نگاه اینکه انگاره «هنرِ خام» بیشتر اشتیاق است تا تعریف، گرایش است تا سبک یا دستهبندی، و جهت است تا جایگاهْ موضعش را اصلاح کرد.
این کتاب با رویکردی تازه نوع دیگری از هنر را بررسی میکند و نگاهش را در اختیار خوانندگان میگذارد.
خواندن کتاب فرمهای فروپاشیده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به هنر مدرن پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب فرمهای فروپاشیده
در اینجا نوعی میل زیباییشناختی وجود دارد که علیه خودش کار میکند، به سوی نوعی رویهٔ پادزیباشناسی ـ یا شاید خیلی دقیقتر نوعی روند ضدزیباییشناسی حرکت میکند. به عبارت دیگر، دبوفه آن چیزی را پیشنهاد میکند که به یک زیباشناسیِ والایشزدا میرسد، آن هم در تقابل با اقتضائات والایشی آنچه او «هنرهای فرهنگی» میخواند (و این هنرها قطعاً سوررئالیسم را شامل میشوند). این والایشزدایی در تجلیلش از خودِ مادهٔ زندهٔ ناب مشهود است.
این زیباییشناسیِ مادهشناختی، و در واقع مدفوعشناختی، فهمِ روانکاوانه دربارهٔ خاستگاههای اثر هنری را به یاد میآورد. ملاحظات واژگانی در این خصوص عمیقاً مکاشفهآمیز هستند: نسخهٔ جیبی لغتنامهٔ روبرت به ما میگوید که ماده به «زمینهٔ نامتعینِ هستی» به مایهٔ آشوبناک و بیسامانِ وجود دلالت دارد؛ و با حذف به قرینه ماده میتواند به مادهٔ دفعی دلالت کند؛ (۶) این استحالهٔ واژگانیِ دوم، یا پنهانکاری ناشی از ادب [...]، تمثیلی برای خودِ فرآیند والایش است. نظریهٔ روانکاوی مجموعهٔ پیچیدهٔ نسبتهای نمادین ناخودآگاه را تشریح میکند که به موجبشان نوزاد مدفوعات را با هدیه، کودک، و احلیل یکی میگیرد. مدفوع ــ به عنوان مادهٔ بیشکلِ ناب، به منزلهٔ بدنِ ناب ــ همچون هر دو اُبژهٔ خوب و بد، همچون هدیه یا سلاح عمل میکند. بازی بچگانه با مدفوع پیشاپیش فعالیت هنری تولید مجسمهوار را نشان میدهد. در این فرآیند، که کودک به کمک آن اجتماعی میشود، اولین دفع که سیاستِ بدن آن را از بدن فرد مطالبه میکند، دفع مدفوع است: توأمان نشانهٔ گناه ما (اُبژهٔ بد، سلاح، لکهٔ ننگ) و نشانهٔ قدرت ما (اُبژهٔ خوب، هدیه، طلسمِ جادویی، اثر هنری). در اینجا هرگونه هزینهٔ غیرتولیدی در ماشینِ نمادینِ فعالیتِ فرهنگی فسخ و پنهان میشود. این حذف، این تخریب شهریاریِ آغازینمان همان خاستگاهِ والایش است.
حجم
۶۶۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
حجم
۶۶۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه