دانلود و خرید کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی رافائل ژیوردانو ترجمه صدف محسنی
تصویر جلد کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی

کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی

معرفی کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی

کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی نوشته رافائل ژیودانو و ترجمه صدف محسنی، داستانی از عشق و تلاش برای پیدا کردن توانایی عشق ورزیدن به دیگران است. 

درباره‌ی کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی

رافائل ژیوردانو در کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی از عشق صحبت می‌کند. او تلاش می‌کند داستان‌هایش را با آموخته‌هایش از علم روان‌شناسی درهم بی‌آمیزد و اثر نهایی‌اش، راهگشای مردم باشد. در داستان الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی از عشق می‌خوانیم و تلاشی که باید بکنیم تا در نهایت، توانایی عشق ورزیدن را پیدا کنیم.

 مردیت عشق را پیدا کرده است. اما برای اینکه بتواند او را دوست داشته باشد و با او رابطه‌ای آغاز کند، باید ابتدا خودش را پیدا کند. او تلاش می‌کند تا نگذارد آتش عشقش خاموش شود و بعدا به تیر جفا تبدیل شود. برای اینکار دوری خودخواسته‌ای را تحمل می‌کند. سفری که امیدوار است توانایی او را برای عشق ورزیدن، بیشتر و بیشتر کند...

کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

دوست‌داران رمان‌های خارجی و ادبیات داستانی از خواندن کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی لذت می‌برند. 

بخشی از کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی

سال کوچک است اما با دکوراسیون دقیق، با ذوق و ظرافتش به جعبهٔ جواهری وقف‌شده، برای آسایش و راحتی می‌ماند. دختری به نام لامایی مرا به طرف کابین مراقبت راهنمایی می‌کند. مجسمهٔ سرِ بودا، شمع‌ها، موسیقی، فضا و نور کم محیط چیزی است که در دقایق اول نظرم را به‌خود جلب می‌کند. روحم از دعوت به این سفر برای دستیابی به آرامش استقبال می‌کند. به سرعت آماده می‌شوم. لامایی به در ضربه می‌زند. ملایمت صدایش، مهربانی نگاه و ارتباطش همان دم آرامم می‌کند. عطر روغن‌های اتاق هیجان‌زده‌ام می‌کند. همزمان که لامایی به من آرامش می‌رساند، هوشمندانه کلماتم را نیز آزاد می‌کند.

شنیدم که به او می‌گویم: دیگر نمی‌دانم کجا هستم. روزهای بسیار سختی را می‌گذرانم...

جریان کلمات در ابتدا با دشواری همراه بود، اما بعد دچار خلسه شده از آرامش، شروع به صحبت می‌کنم.

ـ من... مردی را دوست دارم. اما... کمی عجیب است که نمی‌توانم به‌رغم تمام اتفاقات خوب، احساس خوشبختی کنم. با این حال او مرا دوست دارد. عشقی دوجانبه خیلی نادر است، به نظر شما این‌طور نیست؟

لامایی سکوت کرده و اعترافات مرا با کلمات بیهوده و غیرضروری قطع نمی‌کند. بی‌تردید به شنیدن توضیح حالات روحی افراد ناشناس عادت دارد. من هم خودم را به محبتش می‌سپارم.

ـ متوجه هستید... من هیچ دلیلی ندارم که به خودم افتخار کنم. احساس می‌کنم که کسی نیستم...

لامایی سرش را بلند می‌کند و می‌پرسد:

ـ یعنی چه که کسی نیستید؟

ـ خب، او جایگاه خودش را پیدا کرده و فرد موفقی شده است. اما من تازه در ابتدای کارم هستم. معلوم هم نیست که روزی بتوانم از سایه بیرون بیایم.

ـ اما به‌نظر من شما برای خودتان کسی هستید.

از اعماق وجود دردمندم آهی می‌کشم:

ـ بله، ولی نه آن کسی که دلم می‌خواست باشم. احساس می‌کنم یک چرکنویس، یک طرح اولیه از خود واقعی‌ام هستم. متوجه هستید؟

در تاریک روشن اتاق احساس می‌کنم که روان درمانگر جوانم لبخند می‌زند.

ـ در آسیا ما به طلسم کارهای ناتمام اعتقاد داریم...

گفتن، همیشه آسان‌تر از عمل کردن است. من نمی‌خواهم که فقط برای او وجود داشته باشم. به‌هیچ عنوان دلم نمی‌خواهد برای احساس زنده بودن به او وابسته باشم.

ـ تا زمانی که خودمان را پیدا نکرده باشیم، دوست داشتن دیگری مشکل است.

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۳۹۹/۱۱/۲۵

رمانی روانشناسانه و احساسی از فرازوفرود های یک زندگی و ارزش یه بار خوندن رو داشت 😶👌

نعیمه
۱۴۰۰/۰۳/۳۱

من به شخصِ عاشق این نویسنده هستم،جوری با ابتکار و عشق و سرزندگی مینویسه که حس خوبش رو توی زندگیتون میتونید حس کنید

2574327
۱۴۰۰/۰۱/۲۴

من دوسش نداشتم. یه چیزای رو یاد میده از این لحاظ خوبه ولی نمیشه اسم داستان روش گذاشت. ترجمه و اصلاحات کتابم دوست نداشتم.

کمیابند انسان‌هایی که با آن‌ها می‌توانم نقاب از چهره بردارم و خود واقعی‌ام باشم. و این حالت چه آرامش‌بخش است!
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
دیگری تا همیشه دیگری می‌ماند. هیچ‌کس ما را کامل نخواهد کرد. تکامل راهی است که باید به تنهایی طی شود.
ریحانه
تا زمانی که خودمان را پیدا نکرده باشیم، دوست داشتن دیگری مشکل است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
گفتن، همیشه آسان‌تر از عمل کردن است.
Hossein shiravand
«آرزوهای کوچک نداشته باش. رسیدن به آن‌ها خیلی سخت‌تر از رسیدن به آرزوهای بزرگ است.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
زندگی هنوز آخرین حرف‌هایش را به ما نزده است... اطمینان داشته باش و هرگز تسلیم نشو. گاهی، بی‌آنکه بدانیم در دو قدمی معجزه هستیم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کی می‌خواهی سیگار را ترک کنی؟ با تأکید بسیار می‌گویم: «زمانی که واقعاً احساس خوشبختی کنم.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
باید خطر گم کردنت را به‌جان بخرم تا خودم را پیدا کنم و بعد تو را بهتر به‌دست آورم.
Parinaz
آیا با شناختن احساسات، شهامت آن را داریم که بار دیگر آن‌ها را تجربه کنیم؟
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
افسوس که احساس زنانه خیلی اسرارآمیزتر از معبد اینکاهاست و کاشفان حقیقی آن بسیار نادرند!
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
پذیرفتن خطر دوست داشتن، درواقع دنبال رنج دویدن است، اما در عین حال شانس خوشبختی را یافتن است
kimia
«صرف فعل دوست داشتن مشکل است: زمان گذشته‌اش، ماضی ساده نیست، زمان حال آن فقط در وجه اخباری است، و زمان آیندهٔ آن شرطی است.» ژان کوکتو
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
عشقِ به دیگری هرگز نباید عشق به خود را از بین ببرد.
Parinaz
سرنوشت محتوم عاشق، انتظار کشیدن است
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در یک رابطه، در ابتدا شخصیت طرف مقابل به وسیلهٔ نوری فریبنده، بخش‌های جذاب‌تر را با آب‌وتاب بیشتری ظاهر می‌کند. ـ یعنی نقاط قوت را؟ ـ دقیقاً! می‌بینید، هر ساختار شخصیت مشابه یک تابلوی نقاشی است. همان‌طوری که در انسان‌ها «خطوط غالب
کاربر ۱۱۷۱۰۴۷
حضورِ غیبت. من رفتم. اما تو همه‌جا هستی. تو در هر لحظه و هر دم اینجا در کنار من حضور داری.
Hossein shiravand
زندگی هنوز آخرین حرف‌هایش را به ما نزده است... اطمینان داشته باش و هرگز تسلیم نشو. گاهی، بی‌آنکه بدانیم در دو قدمی معجزه هستیم.
Hossein shiravand
واضح است که برای دوست داشتن دیگری، ابتدا باید خودم را دوست داشته باشم.
Hossein shiravand
دلم می‌خواهد تمام کتاب‌ها را بخرم
Parinaz
کسی مالک کسی نمی‌شود. وقتی عشق، به قفسی حتی از جنس طلا مبدل شود، پرنده، آرام و به‌تدریج می‌میرد. آزادی در اعتماد است. هر فرد باید روی استقلال عاطفی‌اش کار کند. تنها آزادی است که بال‌های قدرتمندی به احساسات می‌دهد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

حجم

۳۳۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۳۳۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۱۲۷,۰۰۰
تومان