دانلود و خرید کتاب صوتی زندگی دومت زمانی آغاز می شود که در می یابی فقط یک زندگی داری
معرفی کتاب صوتی زندگی دومت زمانی آغاز می شود که در می یابی فقط یک زندگی داری
کتاب صوتی زندگی دومت زمانی آغاز می شود که در می یابی فقط یک زندگی داری نوشتهٔ رافائل ژیوردانو و ترجمهٔ زهرا اسکندری است. غزاله پورمحمد گویندگی این رمان صوتی را انجام داده و رمانو آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی زندگی دومت زمانی آغاز می شود که در می یابی فقط یک زندگی داری
کتاب صوتی زندگی دومت زمانی آغاز می شود که در می یابی فقط یک زندگی داری، دربارهٔ زندگی زنی به نام «کامیل» است که شاد نیست، اما غمگین هم نیست. او شور زندگی را از دست داده است. این کتاب صوتی برای جوابدادن به این پرسش نوشته شده است که چگونه میتوان شادی را در زندگی پیدا کرد. کامیل، زنی است که اگر به زندگی او نگاه کنید، خوشبختی را در آن میبینید؛ همسر خوب، فرزندان و کار دلخواه. احساس سرخوردگی و ناکامی کامیل در چه ریشه دارد؟ او در زندگی کاری و شخصیاش موفق است، اما احساس پوچی میکند؛ نه خوشحال است و نه ناراحت؛ گویی شور زندگی را از دست داده است. یک شب، تصادفش در یک جادهٔ بارانی، زندگیاش را نجات میدهد. موبایلش آنتن نمیدهد. بهسراغ خانهای میرود. از افراد داخل خانه کمک میگیرد. مردی به نام «کلود» و همسرش رفتار گرمی دارند. کامیل، جذب این رفتار میشود و از زندگیاش برای کلود میگوید.
شنیدن کتاب صوتی زندگی دومت زمانی آغاز می شود که در می یابی فقط یک زندگی داری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان با درونمایههای روانشناسانه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی زندگی دومت زمانی آغاز می شود که در می یابی فقط یک زندگی داری
«- میدانید، در نگاه اول روزمرگی اختلال بیخطری به نظر میرسد، اما میتواند صدمههای واقعی ایجاد کند؛ صدمههایی مانند شیوع پارانوئید، سونامی نارضایتی، خلأهای روحی و طوفانهای مصیبتبار سودازدگی. خیلی سریع لبخندزدن را فراموش میکنیم. نخندید، این واقعیت دارد. صرفنظر از اثر پروانهای، این رویداد هرچه بیشتر شیوع پیدا کند، به افراد بیشتری صدمه میزند... اختلال روزمرگی اگر درست کنترل نشود، میتواند باعث افت سطح اخلاق و رفتار یک کشور شود.»
*
«وقتی زنگ در آپارتمان کوچکی را زدم که در آن بزرگ شده بودم، مادرم با لبخندی گشاده به استقبالم آمد. در آغوشم گرفت. به دلیل چیزی که قرار بود به او بگویم دلهره داشتم و از خودم میپرسیدم که چه واکنشی ممکن است نشان بدهد. خوب میدانستم که تا چند لحظهی دیگر، این تفاهم شیرین از هم پوکیده میشود.
- بیا بنشین عزیزم. الان میآیم فقط یک لحظه بروم به خورشت گوشت گوسالهام سری بزنم ببینم جا افتاده.
- مامان نیازی نبود انقدر به خودت زحمت بدهی و تدارک ببینی. من که گفتم شام سادهای درست کن.
- نه عزیزم، چه زحمتی. من عاشق پختن این جور غذاها هستم.
مثل همیشه تسلیم شدم. روی مبل اتاق نشیمنِ کوچکش نشستم در حالی که پا روی پا انداخته بودم و ضربان قلبم با حرکات ساعت بزرگ دیواری تنظیم شده بود که روی دیوار اتاق جا خوش کرده و سوغات سفری از نیویورک بود. مادرم پیشم آمد و خوشحال از این دورهمی زنانه گفت:
- بفرمایید. من در خدمتم.
گلویم را صاف کردم. متوجه معذب بودنم شد و سایهای از نگرانی از چهرهاش گذشت.»
زمان
۷ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۵۹۴٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۷ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۵۹۴٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
من خیلی دوسش داشتم..هم محتوا هم کتابخوان عالی🔥
گویش خواننده کتاب عالی 👍 محتوا بسیار مفید
صدایی بسیار رسا و عالی . خیلی ممنون از گوینده و روان خوانیِ ایشان