دانلود و خرید کتاب مرد جعبه‌ای کوبو آبه ترجمه مرضیه طرلانی
تصویر جلد کتاب مرد جعبه‌ای

کتاب مرد جعبه‌ای

نویسنده:کوبو آبه
انتشارات:انتشارات خوب
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۱۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مرد جعبه‌ای

کتاب مرد جعبه‌ای، رمانی خواندنی از نویسنده‌ی مشهور ژاپنی، کوبو آبه است. مرد جعبه‌ای داستانی خواندنی درباره‌ی مردی است که در یک جعبه پنهان شده و مابا او همراه می‌شویم و به وقایع از دریچه‌ی نگاه او، می‌نگریم.

مرد جعبه‌ای را با ترجمه‌ی مرضیه طرلانی بخوانید و در یک داستان شگفت‌انگیز و عمیق، غرق شوید.

درباره‌ی کتاب مرد جعبه‌ای

کتاب مرد جعبه‌ای داستانی در باب هستی و وجود است. کوبو آبه در مرد جعبه‌ای نیز مانند آثار دیگرش، به موضوع هویت‌ها می‌پردازد. هویتی که هر فرد در رابطه با جامعه‌اش می‌سازد. چیزهایی که از آن فرار می‌کند. نگاهش به وقایع پیرامونش و پرسش‌هایی که درباره‌ی وجود، عدم وجود و ... از خود می‌پرسد. مرد جعبه‌ای، مردی که در یک جعبه پنهان شده و جامعه عملا او را نمی‌بیند، رواتیگر داستان است. اما جعبه به دست افراد دیگر می‌رسد و آن‌ها هم از زاویه‌ی نگاه خودشان، ماجراها را روایت می‌کنند. کوبو آبه در ضمن پیش بردن سیر داستان، سوالات فلسفی مطرح می‌کند که به جذابیت کتاب می‌افزاید. شخصیت‌ها، چالش‌هایی دارند که مطرح می‌کنند. باید دید که آیا تمام این شخصیت‌ها، اتفاقاتی که برایشان رخ می‌دهد و حتی خود راوی، واقعی هستند؟ آیا هنوز زنده هستند؟ 

کتاب مرد جعبه‌ای را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

دوست‌داران ادبیات ژاپن از خواندن کتاب مرد جعبه‌ای لذت می‌برند. اگر دوست دارید در قالب یک داستان خواندنی برای بسیاری از پرسش‌های فلسفی‌تان پاسخی پیدا کنید، کتاب مرد جعبه‌ای را بخوانید. 

درباره‌ی کوبو آبه

کوبو آبه، ۷ مارس ۱۹۲۴ در توکیو متولد شد. او نویسنده‌ی بلند آوازه‌ی ژاپنی است که بسیاری او را با ادگار آلن‌پو و کافکا هم‌طراز می‌دانند. آثار کوبو آبه پر از اشاره‌های متافیزیکی است. او شعر می‌سرود و اولین مجموعه شعرش را با هزینه‌ی شخصی منتشر کرد. به تئاتر علاقه داشت و نمایشنامه‌های جذابی می‌نوشت. به عکاسی می‌پرداخت و البته داستان‌ها و نوشته‌هایش حالا در سراسر دنیا طرفدار دارد. مشهورترین اثر کوبو آبه در ایران، زن در ریگ روان است. کوبو آبه در ۲۲ ژانویه ۱۹۹۳ در سن ۶۸ سالگی در توکیو چشم از دنیا فروبست. 

بخشی از کتاب مرد جعبه‌ای

نمی‌دانم چرا یک نفر عمداً می‌خواهد مرد جعبه‌ای باشد. شاید به‌نظرتان عجیب برسد، اما موارد جالبی وجود دارد که دلیل آن را توجیه می‌کند، انگیزه‌های پوچی که در نظر اول به‌هیچ‌عنوان انگیزه محسوب نمی‌شوند. مورد آقای الف مثال خوبی است.

روزی یک مرد جعبه‌ای دقیقاً زیر پنجرهٔ آپارتمان آقای الف را برای زندگی انتخاب کرد. آقای الف سعی کرد به او نگاه نکند اما کرد. هر چقدر با خودش کلنجار می‌رفت که به او توجه نکند برعکس، کاملاً حضورش را حس می‌کرد. حس عصبانیت و انزجار نسبت به بیگانه‌ای که خودش را تحمیل کرده بود اولین احساسی بود که به او دست داد، حس خشم و حیرت از اینکه به قلمروی شخصی‌اش تجاوز شده است. اما تصمیم گرفت موقتاً در سکوت منتظر بماند. به‌هرحال با خود فکر کرد آدم‌های فضول محله که مدام درمورد دفع زباله نق می‌زنند، کاری خواهند کرد. اما ظاهراً کسی قصد نداشت برای رفع این معضل کاری بکند. او که دیگر طاقتش طاق شده بود، به سرایدار ساختمان شکایت کرد، اما بیهوده بود. مرد جعبه‌ای فقط از پنجرهٔ آقای الف دیده می‌شد و کسی که بخواهد خودش را مخفی نگه دارد، عمداً تکان نمی‌خورد. همه سعی می‌کردند وانمود کنند او را نمی‌بینند.

بالاخره آقای الف خودش به پلیس مراجعه کرد. وقتی مأمور بی‌حوصله از او خواست برگهٔ گزارش خسارت را پر کند، آقای الف اظهار کرد که اولین‌بار حسی شبیه ترس را تجربه کرده است.

مأمور با عصبانیت گفت: «اینجا را نگاه کن، فکر می‌کنم به‌وضوح گفتی که باید از جعبه خارج شود.»

آقای الف چاره‌ای نداشت جز اینکه خودش آستین بالا بزند. در راه بازگشت از ادارهٔ پلیس، به خانهٔ یکی از دوستانش رفت و یک تفنگ بادی قرض گرفت. وقتی به خانه رسید سیگاری روشن کرد و کمی آرام شد، سپس به بیرون پنجره نگاهی انداخت، در همین موقع مرد جعبه‌ای شکافی را که از آن به بیرون نگاه می‌کرد به‌سمت او برگرداند. حدوداً سه یا چهار یارد بین آن‌ها فاصله بود. مرد جعبه‌ای جوری که انگار پریشانی درونی آقای الف را درک می‌کند، کج شد و پردهٔ نیمه‌شفاف وینیلی روی پنجره، عمودی باز شد. چشمانی سفید و نامشخص از داخل به او زل زده بود. آقای الف فشارخون را در سرش حس کرد. پنجره را باز کرد، تفنگ را پر کرد و به‌سمت او نشانه گرفت.

معرفی نویسنده
کوبو آبه

کیمیفوسا آبه که به نام کوبو آبه شناخته می‌شود نویسنده‌، شاعر، نمایش‌نامه‌نویس، موسیقی‌دان و عکاس ژاپنی است. کوبو آبه در هفتم مارس ۱۹۲۴ در توکیو متولد شد و در ۲۲ ژانویه ۱۹۹۳ درگذشت. مهم‌ترین اثر ادبی کوبو آبه رمان «زن در ریگ روان» است که در سال ۱۹۶۲ نگاشته شده است. کوبو آبه به دلیل سبک سورئال آثارش به کافکای ژاپنی معروف است.

kaveh
۱۳۹۹/۰۵/۱۳

عالیه

A. M. Sharabiani
۱۳۹۹/۱۱/۲۵

داستان پردازی جالبی داره اما متن آنچنان روان نیست که بتونه مخاطب رو همراه کنه. نتونستم ادامه اش بدم و نیمه کاره ولش کردم.

hamed sadeghpour
۱۴۰۰/۰۲/۱۲

ترجمعه ضعیفی داشت و روان نبود، خیلی طول کشید تا تمومش کردم، با وجود اینکه همیشه کتاب‌های کوبو آبه رو دوست داشتم و دنبال می‌کردم ولی اصن از این خوشم نیومد چون واقعا ترجمه‌ش ضعیف بود و متن گنگی داشت.

مهتاب
۱۴۰۳/۰۴/۱۹

چقدر لذت بردم از خوندنش. دو روزه تمومش کردم و باید بگم که ادبیات ژاپنی یه چیز دیگه‌ان.

elham.reader
۱۴۰۰/۰۳/۲۰

کتاب اولش خوب شروع میشه وسطاس خسته کننده میشه. نمیدونم ترجمه ایراد داشت یا ... در کل تلاش کردم تمومش کنم. برخلاف توضیحات جملات فلسفی خاصی نداره.چون کوبه‌آ بود خوندم.

دروغ خواننده را فریب می‌دهد و او را از واقعیت دور می‌کند اما تخیلات می‌تواند راه میان‌بری باشد و فرد را به حقیقت برساند.
مهتاب
من هرگز نشنیده‌ام که یک ماهی سقوط کند. حتی ماهی‌های مرده هم روی آب شناور می‌شوند. این مسئله از سقوط بادکنک در هوا هم پیچیده‌تر است. این یک سقوط معکوس است. یک سقوط معکوس...
مهتاب
تصویر نامفهومی که به‌تدریج ظاهر می‌شود... تصویری که از آن، تصویر دیگری ظاهر می‌شود... تصویری که روی یک تصویر دیگر قرار می‌گیرد... بعد از مدتی تصویر بدن برهنهٔ تو، مثل ردپای یک جنایت‌کار روی قلب من حک می‌شود...
مهتاب
جهان مثل یک قوری، درحال جوشیدن است. اگر حتی یک‌لحظه چشم از جهان بردارید ممکن است جهان تغییر کند.
مهتاب
می‌گویند حتی خرچنگ نرم‌شکم، وقتی زندگی داخل پوسته را شروع می‌کند، پشت بدنش که با لاک پوشانده شده نرم و تکه‌تکه می‌شود و خرچنگ اگر مجبور شود لاک را ترک کند می‌میرد. مرد جعبه‌ای هم نمی‌تواند جعبه‌اش را کنار بگذارد و به‌راحتی به دنیای عادی بازگردد. درآوردن جعبه برای مرد جعبه‌ای حکم وارد شدن به دنیای دیگری را دارد، درست مثل دگردیسی یک حشره.
مهتاب
می‌گویند وقتی یک پرندهٔ وحشی اسیر می‌شود، اعتصاب غذا می‌کند و از گرسنگی می‌میرد. اما مجرمی که محکوم شده از آخرین سیگارش هم لذت می‌برد.
مهتاب
می‌گویند وقتی یک پرندهٔ وحشی اسیر می‌شود، اعتصاب غذا می‌کند و از گرسنگی می‌میرد. اما مجرمی که محکوم شده از آخرین سیگارش هم لذت می‌برد.
مهتاب
از روز پنجم به بعد، موقعی که در اتاقش بود جز برای خواب، غذا خوردن، ادرار و مدفوع کردن، از جعبه بیرون نمی‌آمد.
کاربر حسن ملائی شاعر
درواقع جعبه در ظاهر یک حجم متوازی‌السطوح قائم‌الزاویه است، اما وقتی از داخل به آن نگاه می‌کنی هزارتویی از صدها حلقهٔ متصل‌به‌هم می‌بینی. هرچه بیشتر با آن سروکله می‌زنی، جعبه مثل پوست اضافه‌ای که روی بدن درحال رشد است، پیچ‌وتاب بیشتری به این هزارتو می‌دهد و اوضاع داخل آن را پیچیده‌تر می‌کند.
مهتاب
البته من هنوز جنازه نیستم. من آن‌قدرها شاد و سرزنده نیستم اما هنوز جسد هم نشده‌ام. علت حضور من که هنوز زنده‌ام در این سردخانه تجربه کردن رسیدگی‌های معمول به یک جنازه نیست بلکه خودم خواسته‌ام که اینجا باشم ـ به‌خاطر تو باید به این موضوع اشاره می‌کردم. من این اتاق را دوست دارم. اینکه هیچ پنجره‌ای در این اتاق وجود ندارد، بیشتر از هر چیزی مناسب روحیات فعلی من است.
مهتاب

حجم

۱۴۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۴۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۵۴,۵۰۰
تومان