کتاب قهوه خانه
معرفی کتاب قهوه خانه
نمایشنامه کمدی قهوهخانه یکی از مهمترین آثار کارلو گولدونی، درامنویس مشهور ایتالیایی است که همیشه مورد توجه منتقدان بوده و تاکنون و در طول دو قرن اجراهای زیادی از آن به زبانهای گوناگون به روی صحنه رفته است.
درباره کتاب قهوهخانه
ماجرا در قهوهخانهای در ونیز میگذرد و میدانگاهی که محل اصلی وقوع ماجراست. ریدولفو صاحب اصلی قهوهخانه و مراودات اهالی محل با او و یا با همدیگر نقاط پیشبرد قصه هستند.
مارتزیو یک اشرافزاده خسیس و فضول است که به شایعهپراکنی علاقه زیادی دارد و اوجینو تاجری خوشگذران است که با وجود علاقه زیاد به همسرش، به خوشگذرانی با زنان دیگر میپردازد و باقی وقتش را در بازیخانه پاندولفو هدر میدهد.
ریدولفو صاحب قهوهخانهای که ماجراها در آن میگذرد، مردی درستکار است که به خاطر دینی که به پدر اوجینو دارد، سعی میکند او را به راه راست هدایت کند و خانوادهاش را از فروپاشی نجات دهد.
قهوهخانه را میتوان یکی از شانزده شاهکار گولدونی به شمار آورد.
خواندن کتاب قهوهخانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همه علاقهمندان به نمایشنامهخوانی به ویزه دوستداران کمدی پیشنهاد میکنیم.
درباره کارلو گولدونی
کارلو گولدونی درامنویس و نمایشنامهنویس ایتالیایی قرن هیجدهم است. امروز منتقدان هنری گولدونی را از بزرگترین نمایشنامهنویسان اروپا میدانند. تعدادی از آثار گولدونی در لیست بهترین نمایشنامههای کمدی جهان جای دارند. مشهورترین کمدی گولدونی، «نوکر دو ارباب» نام دارد که به زبانهای گوناگون ترجمه و اجرا شده است.
بزرگترین تاثیر کارلو گولدونی بر تئاتر ایتالیا اصلاح کمدیا دلارته (تئاتر کمدی بداهه) بود. در دورهای که کارلو گولدونی آثارش را مینوشت، کمدیا دلارته دیگر خلاقیتی نداشت و به تکرار و ابتذال افتاده بود. کارلو گولدونی اصلاح کمدیا دلارته را با جدیت دنبال کرد و به موفقیتهایی دست یافت.
او دریافته بود که بداههگویی عامل اصلی سقوط کمدی است و تصمیم گرفت عادت بداههگویی را از سر بازیگرها بیندازد؛ پس شروع به نوشتن متن برای کمدی کرد. در گامهای بعدی او شخصیتهای کلیشهای و ماسکها را در کمدی کمتر کرد و کمدی موقعیت،شخصیت و خلقیات را خلق کرد.
گولدونی معتقد بود نزدیکی زبان صحنه به گفتگوهای رایج میان مردم حسن کمدیا دلارته است. او سادگی و واقعی بودن را از بازیگرها میخواست. به این ترتیب، کمدیا دلارته ناگهان خود را در لباس جدیدی از قواعدی یافت که گولدونی برایش دوخته بود و به سادگی این شکل جدید را پذیرفت.
بخشی از کتاب قهوهخانه
ریدولفو: پسر جانم خوب ببین چی میگم، اینا همه نکتهست که میگم. آدم تو این کار باید حواسش شش جفت جمع باشه. باید خواست مشتری رو حدس بزنه. باید همیشه آماده و حاضر به یراق تا مشتری دهن باز کرد، سفارشش رو تو هوا زد. منتهای ادب رو باید به کار گرفت. خب چی مشتری رو جَلدِ یه قهوهخونه میکنه؟ ادب و مدارا...
تراپولا: خیالتون راحت پدر جان... یه کاری میکنیم که مردم بهترین ساعتهای روزشون رو اینجا سر کنن.
ریدولفو: ما باید تو این شهر از همه بهتر باشیم. خوشرویی و مردمداری ما باید آوازهش تا همه جا بپیچه... خوشبختانه داریم راه میافتیم. این یعنی تا همین جاش کارمونو خوب انجام دادیم. مسافرا، کرجی رانها، ملوانها، دریانوردها همه باید بیان و اینجا رو پاتوق کنن... ما نباید غره بشیم. یعنی میخوام جوری بشه که مردم صبح، به عشق قهوه خونهٔ ما از خواب پاشن.
تراپولا: ما اینقدر تو این شهر شُهره میشیم که حتی باربرها هم بیان اینجا تا طعم قهوهٔ جادویی شما رو بچشن پدر جان.
ریدولفو: قدیم ندیما همه دنبال آب زندگانی بودن... الان ولی در به در دنبال قهوهٔ ریدولفو ان...
تراپولا: همین خانمی که هر روز براش قهوه میبرم، مدام التماس میکنه ازش هیزم بخرم تا با پولش بتونه عوض یکی، دوتا قهوه بخوره...
حجم
۷۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۷۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
نظرات کاربران
نمایشنامه خوبیه قسمتا جذابی داره توی طاقچه یجا اسم نویسنده رو کارلو نوشتن یجا کالو بخاطر همین اگر روی اسم نویسنده بزنید همهی کتاباش رو نشون نمیده دوتاشون توی دستهی کالو هستن. خخخخخ
خیلی دوستش داشتم، یه نمایشنامه ایتالیایی قاعدتاً شلوغ پلوغ ترجمه هم خیلی خوب بود