کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۶
معرفی کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۶
کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۶ نوشتهٔ کارلو گولدونی و ترجمهٔ داریوش مودبیان است. نشر گویا این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی متن دو نمایشنامهٔ سهپردهای به نامهای «نوکر دو ارباب» و «مدیرهٔ مهمانخانه» بههمراه نقد آنها.
درباره کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۶
مجموعهٔ طنزآوران جهانِ نمایش، حاصل کوششها و پژوهشهای علمی و عملی ــ پنج دههٔ اخیرِ ــ یکی از پژوهندگان و دستاندرکاران راستین هنر نمایش در عرصهٔ کمدی در ایران است. هنرِ نمایش، از روزگار دیرین، بخشی از فرهنگِ جهانیست که دور از هر رنگ و هر تعلقی میتواند ناشر اندیشههای بالا و والای انسان در میان انسانها و سرزمینهای گوناگون باشد. هنر نمایش، این رسانهٔ قدرتمند گروهی و جمعی، زبانِ جهانی گفتوگوی فرهنگها است. در این هنر طنز و کمدی جایگاه ویژهای دارد.
در تعریفی کلی، کمدی به معنای تقلید از کردار، رفتار و حتی باورهای محیط پیرامون نوع بشر برای اصلاح امور اجتماعی است، آریستوفانس ــ پدر کمدینویسی در یونان باستان ــ به طرح موضوعهای عصر خود با زبانی هجوگونه، استهزاآمیز و گاه خشن میپرداخت و پس از او کمدینویسان دوران میانه ــ رم باستان ــ (پلوتوس، ترنس و مناندر) در کمدیهای خود بیشتر زبان فراواقعیت را به کار میگیرند و به نقدِ جامعه خویش و مناسبات اجتماعی آن دوران میپرداختند. اما با دگرگونیهای فکری در دوران پس از آن و تغییر و تحول در نظام اجتماعی و سیاسی اروپا و پیشرفت علوم به ویژه جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی، عناصر واقعگرا چه در مضامین و چه در زبان و حتی ساختار کمدی رونق گرفت. با پایان جنگ جهانی دوم جریانهای تازه در عرصهٔ اندیشههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی در اروپا آغاز میشود و در این میان «تئاتر» بیشترین بهره را میبرد.
با آغاز قرن هیجدهم و جریان عصر روشنگری، تئاتر «کمدی ایتالیایی» دیگر پاسخگوی نیاز نسلِ جوانِ نیست،؛ چراکه برخی از فرهیختگان و ادیبان نوخاسته با مطالعۀ دقیق آثار ادبی و هنری بیگانه و پیشرو در صدد یافتن راهی برای دگرگون ساختن و جان دادن دوباره به سنتهای ملی از جمله کمدیا دلآرته میشوند. در همین دوران است که کارلو گولدونی با مطالعۀ دقیق نظریه و کمدیهای پیشینیان بهویژه آثار مولیر پای در راهی مینهد که به تحولی عمیق در عرصۀ کمدینویسی در ایتالیا منجر میگردد. آثار بیشمار او که به سه زبان ایتالیایی، ونیزی و فرانسوی نگاشته شدهاند، در پایان قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم خود موجب دگرگونیهای بنیادین نه فقط در ایتالیا که در دیگر کشورهای اروپا از جمله فرانسه، در عرصۀ کمدینویسی میشوند. کمدیهای گولدونی را به دو دسته تقسیم میکنند؛ کمدیهای برگرفته از سنت کمدیا دلآرته که مشهورترین آنها «آرلکینو، نوکر دو ارباب» (۱۷۴۵) است و دستۀ دوم کمدیهای اجتماعی او که شاید محبوبترین آنها «میراندولینا، مدیرۀ مهمانخانه» (۱۷۵۳) باشد. بسیاری کارلو گولدونی را یکی از برجستهترین نمایندگانِ کمدینویس ایتالیایی میدانند که دو نمایشنامهٔ «نوکر دو ارباب» و «مدیرهٔ مهمانخانه» از او در کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۶ آورده شده است.
خواندن کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۶ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان و فعالان عرصهٔ هنرهای نمایشی به خصوص دوستداران آثار طنز و کمدی پیشنهاد میکنیم.
درباره کارلو گولدونی
کارلو گولدونی زادهٔ ۱۷۰۷ و نمایشنامهنویسی ایتالیایی بود. او در ونیز به دنیا آمد و از کودکی به تئاتر علاقهمند شد. پدرش او را در سال ۱۷۲۳ در مدرسهای در پاویا ثبتنام کرد که با مقررات سختگیرانهٔ مذهبی و رهبانی اداره میشد. گولدونی که در این سالها نوشتن را آغاز کرده بود، دو سال بعد از واردشدن به این مدرسه، هجویهای نوشت که در آن به استهزای دختران پاویا پرداخته بود. او بهدلیل نوشتن این هجویه از مدرسه اخراج شد و شهر را ترک کرد. گولدونی به اودینه رفت و در آنجا به تحصیل در رشتهٔ حقوق پرداخت و سرانجام در مودنا فارغالتحصیل شد. سرانجام به ونیز بازگشت و برخلاف انتظار همه، بهجای اینکه در رشتهٔ تحصیلیاش، یعنی حقوق کار کند، به تئاتر روی آورد و به نوشتن نمایشنامه پرداخت. گولدونی که بسیار پرکار بود، با آثارش خشم سنتگرایان را برانگیخت و انتقادهای تندوتیز آنان را متوجه خود کرد. مباحثههای تئوریک و مخالفت شدید «کارلو گوتزی» با اصلاحات گولدونی موجب رنجش خاطر او شد و آزرده از قدرنشناسی مردم ونیز، این شهر را ترک کرد. گولدونی به پاریس رفت و در سال ۱۷۹۳ در فقر و تنگدستی درگذشت. «یک نوکر و دو ارباب»، «دروغگو»، «قهوهخانه»، «مهمانخانهچی»، «رسم زنداری» و «بیمار قلابی» از جمله نمایشنامههای این نویسندهٔ ایتالیایی هستند.
بخشی از کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۶
«شوالیه، خدمتکار، و میراندولینا که با بشقابی در دست وارد میشود.
میراندولینا: اجازه هست بیام تو؟
شوالیه: بفرمائید! آهای، تو!
خدمتکار: در خدمتم قربان.
شوالیه: بشقاب رو از دست خانم بگیر.
میراندولینا: خواهش میکنم. اجازه بدید، افتخار داشته باشم، بشقاب رو سر میز شما بگذارم. (بشقاب را روی میز میگذارد.)
شوالیه: آخه، این که کار شما نیست.
میراندولینا: اوه، قربان! مگه من کیام؟ از طبقهٔ اشرافم؟ نه، من در واقع خدمتکار کسایی هستم که قدمرنجه میکنند، به مهمانخانهٔ من میآند.
شوالیه: (با خودش) چه تواضعی!
میراندولینا: راستش من مشکلی ندارم که برای همهٔ مهمونهام خودم غذا ببرم. اگه این کار رو نمیکنم، خُب اینم دلیل داره... نمیدونم منظور من رو فهمیدید یا نه. اتاق شما و خود شما فرق میکنه، بدون نگرانی این کار رو میکنم، بدون رودربایستی.
شوالیه: من از شما تشکر میکنم. این غذا چیه؟
میراندولینا: خوراک راگو مخصوص، خودم پختمش.
شوالیه: باید خوشمزه باشه. همین که شما پخته باشیدش هرچی هم که باشه، خوشمزه میشه.
میراندولینا: اوه، لطف دارید عالیجناب. راستش چیز زیادی بلد نیستم درست کنم، اما دلم میخواست برای عالیجناب که اینقدر حقشناسند یک چیزی درست کنم که امیدوارم خوششون بیاد.
شوالیه: (با خودش) فردا، حرکت، لیورنو! (به میراندولینا) اگه کاری دارید مزاحمتون نباشم، به خاطر من ...
میراندولینا: بههیچوجه، عالیجناب: آشپزها و خدمتکارها به کارها میرسند. خوشحال میشم ببینم از غذا خوشتون اومده یا نه ... بفرمائید!»
حجم
۳۲۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۳۲۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه