کتاب فرسودگی

کتاب فرسودگی، اثری لطیف و خواندنی از کریستین بوبن درباره‌ی دغدغه‌های ذهنی خودش از مرگ، زندگی، نوشتن و ... است. کتابی که بوبن در آن با لحنی شاعرانه به بیان عقایدش می‌پردازد.

درباره‌ی کتاب فرسودگی

فرسودگی اثری جذاب و خواندنی از کریستین بوبن است. کریستین بوبن همانطور که در داستان‌هایش شعر و عشق و زندگی را درهم می‌آمیزد، در فرسودگی هم همین‌کار را کرده است.

 قلم او در کتاب فرسودگی برای نوشتن افکار، عقاید و نگاهش به زندگی به رقص درآمده است. اگر به نوشته‌ها و آثار کریستین بوبن علاقه داشته باشید، حتما دوست دارید دلیل او را برای نوشتن بدانید، اینکه چطور آغاز به کار می‌کند و ... این همان چیزی است که در فرسودگی از آن صحبت کرده است.

کتاب فرسودگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر دوست دارید با عقاید، طرز تفکر و بینش کریستین بوبن نسبت به مسائل مختلف زندگی آگاه شوید، کتاب فرسودگی را بخوانید.

درباره‌ی کریستین بوبن

کریستین بوبن ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ در فرانسه متولد شد. آثار او عموما درباره‌ی عشق و تنهایی هستند. بوبن بیش از شصت اثر دارد که همگی آن‌ها به شناخت بهتر افکار او کمک می‌کنند. اگر آن‌ها بخوانیم و مانند قطعات پازل در کنار یکدیگر قرار بدهیم، به منظری کلی از آثار او دست پیدا می‌کنیم. زبان و سبک نوشتاری او بسیار لطیف و شاعرانه است. کریستین بوبن در ایران با کتاب غیرمنتظره شناخته و مشهور شد. برخی از آثار بوبن عبارتند از: فرسودگی، ژه، دی‍وان‍ه‌ب‍ازی‌، دی‍وان‍ه‌وار،(همان اثر با ترجمه‌ای متفاوت) ابله محلّه، زن آینده و دلباختگی.

بخشی از کتاب فرسودگی

حادثه‌ای رخ داده است. حادثه‌ای رخ داده است که از آن بی‌خبرم. حادثه‌ای رخ داده است که از آن بی‌خبرم و همین سبب شده تا این کتاب را بنویسم. و آن حادثه‌ای را که برای نخستین بار در زندگی چشمانم را کور کرد، بازگو کنم که در صفحات کاغذ برای دومین بار، چشمانم را به خود خیره سازد. نمی‌دانم با این کار تا چه اندازه به اهداف خویش خواهم رسید. چرا که نویسندگانی که از پیش می‌دانند به مقاصدشان خواهند رسید یا خیر، نویسنده نیستند. آن‌ها انسان‌هایی هستند که میان معقولات و وظیفه‌ای که باید انجام گیرد، دست و پا می‌زنند. من نباید وظیفه‌ای تعیین کنم بلکه باید کتابی بنویسم. به این نیت که نوری از خود بر من ساطع کند.

همیشه اتفاقاتی که در زندگی روی می‌دهند، بسیار ناچیزتر از آنند که بازگو می‌کنیم. این اتفاق زمانی روی می‌دهد که زندگی جدیدی وارد زندگی‌مان شود. درست مانند رودخانه‌ای که طغیان کند و در روستایی جاری شود. محکم‌ترین خانه‌ها را مانند تکه چوبی بی‌ارزش روی آب شناور سازد. هر اتفاقی که در زندگی رخ می‌دهد مانند خانه‌ای است که سه در مجزا دارد، زایش، دلدادگی و مرگ. و تنها زمانی می توانیم وارد خانه شویم که در یک لحظه از هر سه در عبور کنیم و این اگرچه به ظاهر غیرممکن است، اما همیشه انجام شده است...