کتاب طاقت زندگی و مرگم نیست
معرفی کتاب طاقت زندگی و مرگم نیست
کتاب طاقت زندگی و مرگم نیست نوشته مو یان با ترجمه مهدی غبرایی و سحر قدیمی منتشر شده است. مو یان از نویسندگانی است که بعد از دوران فشار مائو ظهور کردند و توانستند جایگاه خودشان را در بین نویسندگان چینی پیدا کنند.
درباره کتاب طاقت زندگی و مرگم نیست
مو یان متولد روستا است و تاریخ کشورش را از دیدگاه روستایی خودش میبیند و در همان فضا داستان را تعریف میکند. او زبان و قواعد نوشتن چینی میداند. مویان ضمن دفاع از فردیت انسان حقیقت را با طنز و شوخی مخلوط میکند. او با زبان کنایه و استعاره به حاکمان وقت و فساد و دورویی و ریا و جلافت و رذالت و حرص و آز و جاهطلبی حمله میکند و واقعگرایی داستانش را در لایهای از خیال و وهم و افسانه و خرافات مخلوط میکند. داستانش ظاهری شبیه به هزار و یک شب دارد و میگذارد خیال و توهم در واقعیت مخلوط شود و دنیای خاص و عجیب خودش را بسازد. اثر او ترکیبی از فاکنر و مارکز را در درون خودش حل کرده است.
خواندن کتاب طاقت زندگی و مرگم نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد میکنیم
بخشهایی از کتاب طاقت زندگی و مرگم نیست
برادرم به سان تولهببر گفت شیپور فراخوان را بزند: شیپور شورای عمومی را بزن! راستش شیپور لازم نبود، چون هرکس که در ده قادر به راه رفتن بود، تا به حال خودش را رسانده و دور تراکتور جمع شده بود. فقط تماشای این غول قدرتمند بس نبود؛ همهمه جمعی تند و سرسامآور بود. یکی از دهاتیها که لاف میزد خبره کار است، اظهارنظر کرد: بالا یک برجک جوش بده و توپی بهش اضافه کن، آنوقت میشود تانک! آسمان رو به تاریکی بود؛ خورشید در غرب به خون نشسته بود، دستهای ابر سرخ از برف فردا خبر میداد. برادرم دستور فوری صادر کرد که چراغهای گاز را روشن کنند و آتش برافروزند. معلوم نبود میخواهد خبر خوشی بدهد. دستور که داد، خم شد تا با گارد سرخی قدیمی صحبت کند. هوان هوجو به طرف خانه دوید تا به مادر بگوید چندتا تخممرغ برای برادرم و مردی که با او حرف میزد و راننده تراکتور که هنوز تویش نشسته بود، نیمرو کند. آن دوتا مرد مؤدبانه دعوت رفتن به خانه را رد کردند و حتی نپذیرفتند بروند تو دفتر و خودشان را گرم کنند. اما وو چیوشیینگ که بهتر میدانست، با کاسهای تخممرغ نیمرو که بخار از آن بلند میشد از خانه درآمد و هوان هوجو پشت سرش بود. عین خونآشامهای تو فیلمها قل میخورد میآمد. آن گارد سرخ با انزجار پیشنهاد را رد کرد. جینلُن زیر لب غر زد: چه کار میکنید؟ برش گردانید تو خانه!
حجم
۶۳۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۸۵ صفحه
حجم
۶۳۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۸۵ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب هیچ نظری براش ثبت نشده ولی دومین کتاب توی رده بندی محبوب ترین ها در طاقچه س😑 اینطوری کتاب معرفی میکنین؟😶
طنز تلخ. فضای آشنای جامعه تنگ نظری ها آدم های رنگ عوض کرده آدم های بد رنگ
خطر اسپویل . . هنوز کتاب رو نخوندم ستاره ها رو برحسب همین اطلاعات و موقتی دادم و طبق گفته های مهدی غبرایی که درباره کتاب گفته دادم و توجه شما رو هم به اون جلب میکنم . . رمان «طاقت زندگی
طنز های تلخ ی دارع ولی قشنگه ولی نظر زیادی ازش نیست چه جوری محبوبه اخع؟:(
بنظر من اگه به موضوع تناسخ و در کل زندگی دوباره اعتقاد دارید این کتاب رو بخونید، نویسنده کتاب خیلی خوب مسائل مربوط به آن دوران کشورش رو در قالب داستان و طنز بیان کرده . ترجمه کتاب هم دقیق و
اگر از ادمها کینه داشته باشی اینقدر به غالب حیوان به دنیا میای تا نفرتت از بین بره اونوقت میتونه دوباره به شکل انسان زاده بشی