دانلود و خرید کتاب دریا؛ دریا آیریس مرداک ترجمه زهره مهرنیا
تصویر جلد کتاب دریا؛ دریا

کتاب دریا؛ دریا

نویسنده:آیریس مرداک
انتشارات:نشر نیماژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دریا؛ دریا

جین آیریس مرداک نویسنده ایرلندی متولد دوبلین، در دانشگاه آکسفورد تاریخ باستان و فلسفه خواند. او که شاگرد ویتگنشتاین بود، سال‌ها در همان دانشگاه به تدریس فلسفه پرداخت. اثار اول او رساله‌های اگزیستانسیالیستی و سارترگونه بودند اما رمان‌نویسی را از دهه ۵۰ آغاز کرد و تا پایان عمرش ۲۶ رمان نوشت که محتوای اصلی‌شان رویارویی خیر و شر، روابط بین زن و مرد، ضمیر ناخودآگاه و رسالت هنرمند در جامعه بود. رمان «دریا؛ دریا» مهم‌ترین اثر ادبی مرداک است که در سال ۱۹۷۸ جایزه بوکر را از آن خود کرد. مرداک در این اثر در کمال هنرمندی، هم‌آغوشی ادبیات و فلسفه را به نمایش گذاشته است. او در «دریا؛ دریا» ادبیات و فلسفه را آنچنان با هم درآمیخته که مشکل بتوان آنها را از یکدیرگ تمیز داد. یک مدیر شصت‌ساله و خودرای تئاتر برای نوشتن زندگی‌نامه‌اش به ساحلی خلوت می‌رود و آنجا عشق دوران جوانی‌اش را بازمی‌یابد و مفاهیمی همچون عشق، رابطه و زندگی را از نو برای خود معنا می‌کند. مرداک در این اثر تابلویی از ادبیات، فلسفه و امیال انسانی خلق کرده است. «راجع به خاطرات حرف زدم. آیا خاطرات وجود سرنوشت و قسمت را اثبات نمی‌کند؟ زمان این موضوع را نشان خواهد داد. در حال حاضر، بعد از نوشتن یک صفحه، نوشته‌ام بیشتر به دفتر روزانه شبیه شده تا زندگی‌نامه. خب، پس بگذاریم همان دفتر خاطرات باشد. چقدر حسرت می‌خورم که زودتر دفتر خاطرات درست نکردم؛ چه چیزها که در آن ثبت نمی‌شد! اما حالا اتفاق‌های مهم و اصلی زندگی‌ام تمام شده و چیزی جز «تفکر در آرامش» باقی نمانده است؛ تفکر دربارهٔ پشیمانی از یک زندگی خودخواهانه؟ نه دقیقاً؛ ولی چیزی شبیه به این.»
rain_88
۱۴۰۰/۰۲/۲۶

خیلی بی ربط طولانی بود ، داستان جذابی نداشت ، حرفی برای گفتن نداشت ، جمله های فلسفی ناقص، داستان خسته کننده و به شدت طولانی ، من هیچ لذتی ازش نبردم

مریم
۱۴۰۰/۱۰/۱۵

کاملا لب مرز هست این رمان. هم جالبه هم خسته کننده

Sharareh Haghgooei
۱۴۰۳/۰۴/۲۹

منطبق با این نظر از گودریدز: ...داستان شبیه یه تئاتر بزرگ می‌مونه که صحنه‌ی به وقوع پیوستن اتفاقاتش دریاست. ... مرداک در توصیف رفتارهای روان‌شناختی آدما به‌شدت موفقه. بیشترین ویژگی انسان که به‌ویژه در عشق بسیار پررنگه، یعنی حسادت، به خوبی در

- بیشتر
به گمانم حسادت قوی‌ترین حس غیر ارادی انسان است. هشیاری را از بین می‌برد و در جایی عمیق‌تر از افکار خانه می‌کند. همیشه آن‌جا است و مانند تاریکی چشم جهان را بی‌رنگ می‌کند.
zahra
عشق زیاد با خودش ترس به همراه می‌آورد و ترس زیاد، مانند نوعی عبادت که بر شناختن قادر مطلق تکیه دارد، دایره‌ای نامحدود و همه‌جانبه دارد.
عطایا
آدم از پذیرفته نشدن عشقش، از ته قلب می‌میرد
rain_88
چقدر حسرت می‌خورم که زودتر دفتر خاطرات درست نکردم؛ چه چیزها که در آن ثبت نمی‌شد! اما حالا اتفاق‌های مهم و اصلی زندگی‌ام تمام شده
n re
به‌راستی احساسات در عمق شخصیت قرار دارند یا در سطح آن؟ حال آن‌که مرکز عملکرد هستند. به همین دلیل است که کل دنیا صحنهٔ بازی است و تئاتر همیشه محبوب است؛ و اصلاً به همین خاطر است که تئاتر وجود دارد: چرا که شبیه زندگی است؛ با وجود این‌که عجیب‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین نوع هنر است، شبیه زندگی است.
مهیار
بیا ای روح مقدس، روح ما را الهام ببخش، و حریق سماوی را روشن فرما... ما با یکدیگر برای شهادت عروج کردیم تا نعمت الهی را با عشق دریافت کنیم.
عطایا
سپس حس کردم همهٔ زن‌های زندگی‌ام آن‌جا هستند؛ همه به‌جز هارتلی. او دریایی از عدم حضور بود، وجودی تجزیه‌شده، جزئی و کمرنگ، صورتش همیشه مانند ماه گریزانی جلوی چشمانم بود.
Hrays
«ازدواج یعنی شست‌وشوی مغزی. همیشه هم چیز بدی نیست. مغزت می‌تواند با شسته شدن هم به کارش ادامه دهد
Hrays
(غذا را باید سریع پخت و آهسته خورد.) و بدون هیچ مزاحمت و وقفه‌ای مثل گفت‌وگو یا خواندن مطلبی (شکر کردن خدا) غذا را خوردم. بنابراین خوردن غذا آن‌قدر مطبوع است که باید حتی افکارت را هم سرکوب کنی. البته که خواندن و فکر کردن مهم هستند؛ اما محض رضای خدا، غذا هم مهم است. چقدر خوش‌بخت‌ایم که جزو حیوانات مصرف‌کنندهٔ غذا هستیم. هر وعدهٔ غذایی باید درمانگر باشد و هرکس باید از موهبت هضم خوب و هدیهٔ گرسنگی که هر روز و هر طلوع با خود به همراه می‌آورد شکرگزار باشد.
n re
تئاتر جای وسوسه‌انگیزی است؛ فضای رؤیایی و سرزمین رؤیاها نیست. بیکاری، فقر، ناامیدی، دودلی‌های متناوب (الان چیزی را به دست می‌آوری که فردا از دستش می‌دهی.)، واقعیت را در صورت افراد گفتن است و در زندگی خانوادگی، انسان خیلی زود با محدودیت‌های ظریف روح انسانی آشنا می‌شود. با همهٔ این‌ها، همه‌چیز به وسواس برمی‌گردد. تمام نمایشنامه‌نویسان و کارگردان‌ها و بیشتر بازیگران خوب (نه همهٔ آن‌ها) وسواسی هستند. تمام نوابغ مانند شکسپیر حقیقت را پنهان می‌کنند یا حداقل حقیقت را به چیزی روحی تبدیل می‌کنند. و وسواس باعث سخت کار کردن می‌شود. من خودم (و دیگران) همیشه مانند اهریمن کار می‌کردم.
مهیار

حجم

۵۸۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۵۸۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۷۰%
تومان