دانلود و خرید کتاب خطای نسل ها نانسی هیوستن ترجمه فریبا مجیدی
تصویر جلد کتاب خطای نسل ها

کتاب خطای نسل ها

انتشارات:نشر نیماژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خطای نسل ها

«خطای نسل‌ها» رمانی اثر نانسی هوستون، نویسنده کانادایی است که برنده جایزه فمینا و فرانتس تلویزیون در سال ۲۰۰۶ شده است. نانسی هوستون تحصیلکرده مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی فرانسه است. او اولین رمانش با نام «واریاسیون‌های گلدنبرگ» را در ۱۹۸۱ نوشت که برنده جایزه کنترپوان شد. هوستون تا کنون بیش از ۲۰ رمان منتشر کرده است و جوایز معتبری چون گنکور، فمینا و لیور انتر را در کارنامه دارد. هویت، کودکی، مادی، موسیقی، جنگ، مذهب و مسایل زنان از درونمایه‌های عمده رمان‌های هوستون به شمار می‌روند. در رمان «خطای نسل‌ها» چهار کودک از چهار نسل و هویت متفاوت قصه یک خانواده را روایت می‌کنند. سل، راندال، سادی و کریستینا. سادی مادربزرگ سل و راندال پدر او است و کریستینا مادر مادربزرگ سل است. ما با سل در سال ۲۰۰۴، با راندال در ۱۹۸۲، با سادی در ۱۹۶۲ و با پیرترین فرد قصه یعنی کریستینا در سال‌های ۱۹۴۴ و ۱۹۴۵ همراه می‌شویم تا داستان زندگی این خانواده را در طول سال‌ها، از زبان‌ها و اندیشه‌ها و هویت‌های متفاوتی در بسترهای متفاوت اجتماعی بخوانیم: «پدربزرگ می‌گفت: «گاهی چاره‌ای نداریم، یا باید کشت یا کشته شد، نکته همین‌ست.» در دعای فیض و برکت، پدربزرگ از خدا می‌خواست تا از پدر و لوتار در برابر دشمن محافظت کند و این حرف عذابم می‌داد. چون قطعاً خانواده‌های روسی هم از خدا می‌خواستند که مردان‌شان را در برابر دشمن حفظ کند، فقط وقتی آن‌ها می‌گفتند دشمن، در مورد ما صحبت می‌کردند و در کلیسا، وقتی کشیش می‌گفت که باید برای هیتلر دعا کنید، به مردم در کلیساهای روسیه فکر می‌کردم که برای پیشوای خودشان دعا می‌کردند.» هوستون در مصاحبه‌ای گفته است هر چهار بچه رمان «خطای نسل‌ها» به نوعی نمایانگر بخشی از شخصیت خود اویند: «من هر چهار بچهٔ رمان خطای نسل‌ها بودم: منحرف و بی‌رحم مثل سُل، آشفته و عصبی مثل راندال، بی‌نهایت ناراحت و پرخاشگر مثل سادی، شاد و سرزنده مثل کریستینا. همهٔ این‌ها را تجربه کردم. در حقیقت، ما خیلی پیچیده‌تر از آن چیزی هستیم که در مورد زندگی خودمان برای خود و دیگران تعریف می‌کنیم. به توصیف برخی از جنبه‌های وجودی خویش عادت کردیم و نه بقیهٔ جنبه‌ها. داستانی از زندگی خود می‌سازیم و به‌نحوی خود را قربانی، سازگار و خوب جلوه می‌دهیم.»
AS4438
۱۴۰۳/۰۲/۱۸

بیشترازنصفشو نتونستم بخونم، آنقدر مامان،مامان ماما، مامان مادربزرگ داشت که گیج کننده بود ازمحتوایش فقط رفتاربا بچه ها را میتوان مثبت انگاشت.

بیشتر و بیشتر، تندتر و تندتر کتاب می‌خواندم. طوری کتاب می‌خواندم که انگار زندگی‌ام به آن بستگی داشت. کتاب خواندن تنها استعدادم بود، اگر به من می‌گفتند حق ندارم کتاب بخوانم، حتماً سکته می‌کردم و می‌مردم.
M
مدت طولانی منتظر ماندیم و مسافران پرواز شیکاگو را تماشا می‌کردیم که از درهای فرودگاه رد می‌شدند. عجیب است که به چهرهٔ آدم‌ها یکی پس از دیگری نگاه کنی و به‌محض این‌که ببینی مادرت نیستند، آن‌ها را کنار بزنی انگار که آن‌ها هیچ‌کس نیستند. در صورتی که برای کسانی که انتظارشان را می‌کشند، مرکز دنیا هستند و مادر توست که برای آن‌ها هیچ‌کس است.
M
زمان حال، لحظه‌ای واقعی از زندگی واقعی توئه! کاملاً مزه‌مزه‌اش کن و ازش لذت ببر! این
AS4438

حجم

۲۹۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۵ صفحه

حجم

۲۹۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۵ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۷۰%
تومان