دانلود و خرید کتاب بانوی بهشتی نویسندگان لهستانی ترجمه روشن وزیری
تصویر جلد کتاب بانوی بهشتی

کتاب بانوی بهشتی

انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بانوی بهشتی

کتاب بانوی بهشتی نوشتهٔ گروهی از نویسنده‌های لهستانی و ترجمهٔ روشن وزیری است. نشر ماهی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. در این اثر، به‌ترتیب، داستان‌هایی را از «هنریک شنکه‌ویچ»، «کساوری پروشینسکی»، «تادئوش بوروفسکی»، «گوستاو هرلینگ گروجینسکی» و «ویتولد زالفسکی» می‌خوانید.

درباره کتاب بانوی بهشتی

کتاب بانوی بهشتی ۶ داستان کوتاه را از نویسندگان مختلف کشور لهستان دربر دارد.

روشن وزیری، مترجم این کتا، در پیشگفتار می‌گوید:

«....این رمان‌نویسان لهستانی بودند که نخستین جوایز ادبی نوبل را برای ملتشان به ارمغان آوردند: هنریک شنکه‌ویچ در ۱۹۰۵ و ولادیسلاو ریمونت در ۱۹۲۴. و در پی آن، نوبل‌های دیگری هم برای شاعران به دست آمدند: چسلاو میلوش در ۱۹۸۰ و ویسلاوا شیمبورسکا در ۱۹۹۶.».

نخستین نویسندهٔ کتاب حاضر، هنریک شنکه‌ویچ، برنده نوبل ادبی سال ۱۹۰۵ است؛ درستْ زمانی که روی نقشهٔ اروپا کشوری به نام لهستان دیده نمی‌شد و جای آن را سه بخش اشغالی گرفته بود که از حدود ۱۰۰ سال پیش، زیر سلطهٔ سه قدرت اروپایی (روسیهٔ تزاری، اتریش و پروس) اداره می‌شد. داستان «فانوس‌بان» را از او در این کتاب می‌خوانیم.

دومین نویسنده، کساوری پروشینسکی است که پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، برای مطبوعات محافظه‌کار مطلب می‌نوشت. وی روزنامه‌نگاری خوش‌ذوق و بااستعداد بود که با سری پرشور و دلی پرجرئت برای نوشتن گزارش از حوادث جنگ داخلی به اسپانیا رفت و سپس گزارش‌هایش را در کتابی با عنوان «در اسپانیای سرخ» منتشر کرد. در این کتاب، داستان «شیپورچی سمرقند» را از او می خوانیم.

سومین نویسنده، تادئوش بوروفسکی است که در دانشگاه زیرزمینی ورشو، در رشتهٔ زبان و ادبیات لهستان نام‌نویسی کرد و درس خواند. او یکی از نخستین دانشجویان دانشگاه مخفی ورشو بود. وی روایتی نیز از زندگی روزمرهٔ اردوگاه آشوویتس نوشته است. داستان «خانم‌ها و آقایان، بفرمایید به اتاق گاز» را از او در این مجموعه می‌خوانیم.

چهارمین نویسنده، گوستاو هرلینگ گروجینسکی، از برجسته‌ترین و نامدارترین نثرنویسان و منتقدان ادبی معاصر لهستان است. داستان «بانوی بهشتی»ِ او را در این کتاب می‌خوانیم.

پنجمین نویسنده، ویتولد زالفسکی، رمان‌نویس صاحب‌نام لهستانی است که کتابی به نام «یابندگان روشنایی» را نوشته است. از وی، در کتاب حاضر، مطلبی را با عنوان «حذر کنیم از فردای روز عید...» می‌خوانیم؛ که تأمل نویسنده در تجسم عالم افسردگی و جنونِ واپسین روزهای ونسان وان‌گوگ، نقاش بلندآوازهٔ هلندی، است.

خواندن کتاب بانوی بهشتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب بانوی بهشتی

«همهٔ ما لخت می‌گشتیم، گرچه شپش‌زدایی تمام شده بود و لباس‌هامان را از حوضچه‌هایی لبریز از محلول سیکلون پس گرفته بودیم؛ محلولی کارا و مؤثر که هم کار شپش‌ها را در لباس‌ها می‌ساخت و هم کار آدم‌ها را در اتاق‌های گاز. ساکنان بلوک‌هایی که با میله‌های نوک‌تیز از ما جدا شده بودند هنوز «جیرهٔ لباسشان را نگرفته بودند، با این حال فرقی نمی‌کرد و همه‌مان لخت بودیم ــ هوا وحشتناک داغ بود. اردوگاه را کاملا بسته بودند. زندانی که چه عرض کنم، هیچ شپشی جرئت عبور از دروازه‌ها را نداشت. کار جوخه‌ها متوقف شده بود. تمام روز هزاران آدم لخت وپتی توی راه‌ها و میدان‌های حاضرباش ازدحام کرده یا زیر دیوارها و روی پشت‌بام‌ها دراز کشیده بودند. داخل محوطهٔ باراک‌ها فقط می‌شد روی تخته‌ها خوابید، چون تشک‌های کاهی و پتوها را برای ضدعفونی‌کردن برده بودند. به آخرین باراک‌ها که می‌رسیدی، F. K. L. (اردوگاه ویژهٔ زنان) به چشم می‌آمد؛ آن‌جا هم در حال شپش‌زدایی بود. بیست وهشت هزار زن را لخت کرده و از باراک بیرون رانده بودند و حالا داشتند توی راه‌ها و میدان‌ها درهم می‌لولیدند.

از صبح، همه منتظر ناهار هستیم. از بسته‌های دریافتی چیزی می‌خوریم و سری به دوستان می‌زنیم. ساعت‌ها به‌کندی می‌گذرند، مثل اوقاتی که هوا داغ است. امروز حتی از تفریح همیشگی‌مان هم خبری نیست، چرا که راه‌های منتهی به کوره‌ها خالی‌اند. چند روزی است که ترانسپورتی نیامده. چندین نفر را از گروه کانادا حذف کردند و به کماندوی کار ملحق کردند ــ گروهی که سخت‌ترین کارها را انجام می‌داد ــ چون زیادی چاق وچله بودند و خوب استراحت کرده بودند. خب، توی اردوگاه عدالتی بخیلانه حکمفرماست: وقتی قدرتمندی سقوط می‌کند، دوستانش تلاش می‌کنند هرچه بیش‌تر فرورود. کانادا ــ کانادای ما گرچه مثل کانادای سفرنامه‌ها بوی برگ افرا نمی‌دهد، اما بوی عطرهای فرانسوی که می‌دهد، و احتما لا این‌قدر که در این‌جا برلیان‌های پنهانی و ارزهای مختلفی که از سرتاسر اروپا جمع‌آوری شده‌اند پیدا می‌شود، در آن کانادا خبری از درختان بلند کاج نیست.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
این قانون اردوگاه است که آدم‌های روانهٔ مرگ را باید تا آخرین لحظه فریب داد. این تنها شکل جایز ترحم است.
Mostafa F

حجم

۱۵۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۸۹ صفحه

حجم

۱۵۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۸۹ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان