دانلود کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر با صدای علی لرستانی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر

دانلود و خرید کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر

نویسنده:رومن گاری
انتشارات:واوخوان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر

کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر نوشتهٔ رومن گاری و ترجمهٔ سمیه نوروزی و با صدای علی لرستانی است و واوخوان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر

ایرانی‌ها رومن گاری را بیشتر با رُمان‌های خداحافظ گری کوپر با ترجمهٔ سروش حبیبی و همچنین زندگی در پیش رو با ترجمهٔ لیلی گلستان می‌شناسند. بنابراین او به‌درستی در ایران به عنوان رُمان‌نویس شناخته شده؛ اما یک مجموعه داستان درخشان نیز دارد که ترجمهٔ چند داستان آن با نام پرندگان می‌روند در پرو می‌میرند در ایران معرفی شده و دلیل این شهرت علاوه‌بر داستان‌های فوق‌العاده، ترجمهٔ استاد ابوالحسن نجفی از این داستان‌هاست. اما در مجموعهٔ دیگری به نام قلابی و چند داستان، سمیه نوروزی پنج داستان دیگر از این کتاب را ترجمه و آن را کامل کرد. قلابی، شرافت و قدرت، برگی از تاریخ، زمینی‌ها و عود نام پنج داستان دیگر این مجموعه هستند.

در کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر با صدای علی لرستانی شش داستان کوتاه را که از کتاب پرندگان می‌روند در پرو می‌میرند گلچین شده‌اند، گوش خواهید داد که از این قرار هستند:

مرگ

موضوع سخنرانی: شجاعت

به افتخار پیشتازان سرافرازمان

تشنهٔ سادگی‌ام

بازی سرنوشت

دیوار

شنیدن کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رومن گاری

رومن گاری تنها نویسنده فرانسوی است که دو بار جایزهٔ گنکور را دریافت کرده است.

رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف ۱۱ساله بود که پدرش، او و مادرش را ترک کرد. ۳ سال بعد با مادرش به شهر نیس در فرانسه مهاجرت کرد. او سرگذشت سه دههٔ نخست زندگی‌اش را در کتاب «وعده سپیده‌دم» نوشته‌ است. گاری در فرانسه به تحصیل حقوق پرداخت و خلبانی در نیروی هوایی فرانسه را آموخت. پس از اشغال فرانسه از سوی نازی‌ها در جنگ جهانی دوم، به انگلستان گریخت و تحت رهبری شارل دوگل به «نیروهای آزاد فرانسه» پیوست و در اروپا و آفریقای شمالی جنگید.

با نوشتن نخستین رمانش، «تحصیلات اروپایی»، جایزهٔ منتقدان فرانسه را دریافت کرد. رومن پس از جنگ با مدرک حقوقِ دانشگاه پاریس و دیپلم زبان‌های اسلاو، به عنوان دیپلمات در شهرهای مختلف کار کرد. با نوشتن رمان «ریشه‌های بهشتی» برنده جایزه گنکور شد.

گاری در دوران زندگی سیاسی‌اش ۱۲ رمان نوشت، به همین دلیل بسیاری از آثارش را با نام مستعار نوشت. مادامی که با نام مستعار امیل آژار به نویسندگی می‌پرداخت با نام رومن گاری نیز داستان می‌نوشت. وی دومین جایزهٔ گنکور را با نام امیل آژار به دلیل نوشتن رمان «زندگی در پیش رو» به دست آورد.

رومن گاری تنها نویسنده‌ای است که دو بار موفق به اخذ این جایزه شده است. این جایزه فقط یک بار به هر نویسنده تعلق می‌گیرد. به دلیل اینکه وی این رمان را با نام مستعار نوشته بود برای دومین بار توانست این جایزه را دریافت کند و پسرعمویش پائول پالویچ، به جای وی این جایزه را دریافت کرد. رومن بعدها در کتابی به نام «زندگی و مرگ امیل آژار» حقیقت را فاش کرد.

رومن گاری در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ پس از مرگ همسرش در ۱۹۷۹ با شلیک گلوله‌ای به زندگی خود خاتمه داد.

بخشی از کتاب صوتی مرگ و چند داستان دیگر

«پنج‌ساعتی می‌شد که بالای آتلانتیک بودیم و تمام این مدت کارلوس عملاً دست از حرف زدن برنداشته بود. هواپیما، بوئینگ ای بود که از طرف اتحادیه به طور اختصاصی کرایه‌اش کرده بودند برای ما تا برساندمان رُم و جز ما مسافر دیگری نداشت. احتمال این‌که توی هواپیما میکروفن جاساز کرده باشند خیلی کم بود، اما آن‌طور که کارلوس داشت با نهایتِ صداقت، بی‌آن‌که لحظه‌ای شک به دلش راه دهد بابتِ فاش کردنِ مواردِ مشکوکی از تاریخِ جنبش کارگری امریکا، چهل سال مبارزات صنفی را برامان دوره می‌کرد، گاه پشتم می‌لرزید از سرما؛ مثلاً خودِ من نمی‌دانستم قتلِ آناستازیا روی صندلی آرایشگاهِ هتل شرایتون و ناپدید شدن سوپی فیرِک ربطِ مستقیم داشت به سعی و تلاش مقاماتِ اتحادیه برای سرکوب اتحاد کارگران جبهه‌ی دریایی. به‌هرحال شرط احتیاط این است که بعضی وقت‌ها آدم یک چیزهایی را نداند. کارلوس زیادی نوشیده بود. ولی خب، نمی‌شد برای هیچ‌وپوچ از خیرِ الکل و پُرحرفی‌یی گذشت که می‌انداختش به فاش کردن اسرار. یک‌جورهایی مطمئن هم نیستم مخاطبش ما بودیم: هرازگاه این حس بهم دست می‌داد که انگار دارد بلندبلند فکر می‌کند، آن هم تحت‌تأثیر اضطراب یا هیجانی که با نزدیک‌تر شدنِ هواپیما به رُم، به صورتی کاملاً ملموس بیشتر می‌شد. قطعاً نزدیک شدن به زمانِ ملاقاتی که منتظرش بودیم، فکر هیچ‌کدام‌مان را راحت نمی‌گذاشت، اما انگار هیجانِ کارلوس بیشتر شبیهِ ترس بود و ما که خوب می‌شناختیمش، توی صدا و لحنش نوعی عظمت حس می‌کردیم؛ نوعی تواضع و حتا پرستش که در آهنگِ حرف زدنش آشکار می‌شد وقتی از شخصیت افسانه‌ای مایک سارفاتی تعریف می‌کرد؛ قهرمانِ هوبوکن که روزگاری در جبهه‌ی دریایی نیویورک قیام کرده بود تا کاری را تمام کند که هیچ‌یک از سربازانِ مشهور جنبش کارگری امریکا تا آن زمان هرگز خوابش را هم ندیده بودند. باید لحن کارلوس را می‌شنیدید وقتی داشت این اسم را به زبان می‌آورد: صداش را بالا می‌برد و بگویی‌نگویی لبخندی کم‌رنگ خوشایند می‌کرد این چهره‌ی زمخت و بی‌ظرافت را که چهل سال سر کردن در بطن درگیری‌های اجتماعی مُهرِ خشونت بهش زده بود.

«دوره‌ی سرنوشت‌سازی بود: سرنوشت‌ساز به معنای واقعی کلمه. مسیر اتحادیه داشت منحرف می‌شد. عالم‌وآدم رو علیه ما شورونده بودن. مطبوعات ما رو به لجن کشیده بود، سیاستمدارها همه کار می‌کردن حکم جلب واسه‌مون بگیرن، اف‌بی‌آی تو کارمون سرک می‌کشید و بین کارگرای کشتی‌سازی تفرقه افتاده بود: بیست درصد دستمزدها رو تعیین کرده بودن برای سهم اتحادیه و هر کی واسه خودش سعی می‌کرد به موجودی صندوق رسیدگی کنه و به نفع خودش انجمن تشکیل بده.»

انوشه
۱۴۰۳/۰۴/۰۸

خوانش کتاب جالب بود. روون و مسلط. من همیشه حسم به داستان‌های رومن گاری اینه که هنگام ترجمه به فارسی بخشی از هویت و معنای خودشو از دست می‌ده و با فرهنگ ما کاملا سازگار نیست. اما همیشه از خوندنشون

- بیشتر

زمان

۲ ساعت و ۲۰ دقیقه

حجم

۱۲۸٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۲ ساعت و ۲۰ دقیقه

حجم

۱۲۸٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۵۲,۵۰۰
۳۶,۷۵۰
۳۰%
تومان