کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
معرفی کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی، داستانی متفاوت از عطیه عطارزاده است که شما را به درکی بدون حس بینایی وا میدارد؛ از زبان دختری که نابینا است و زندگی را با استفاده از قوای حسی دیگرش درک میکند. اما اتفاقاتی رخ میدهد که مسیر زندگی او را متفاوت میکند.
دربارهی کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
عطیه عطارزاده در کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی، داستان زندگی دختر هفدهسالهی نابینایی را روایت میکند. او در خانه با مادرش، گیاهان دارویی را خشک و ترکیب میکند و تا بفروشند. این دختر در تاریکی جهانش با استفاده از قوای حسی دیگر به درک جذابی از اشیای پیرامون خود رسیده است. همه چیز برای او در ساختار و وجوه گیاهانی خلاصه شده که با آنها کار میکند و رابطهای که با مادرش دارد. تا اینکه روزی برای شرکت در مراسمی خانوادگی از خانه خارج میشود و وقتی بازمیگردد، خیلی چیزها درونش عوض شده است.
عطیه عطارزاده برای نوشتن کتابش، راهنمای مردن با گیاهان دارویی، سبک سورئالیسم را انتخاب کرده است. داستان کتاب با توصیفات قوی و شخصیتپردازیهای محکم جلو میرود و خواننده را همراه خود میکشاند. راهنمای مردن با گیاهان دارویی، موقعیتی خاص دارد که به لایههای پرآشوب ذهنی پر از سوال میپردازد. ذهنی تنها که میل به خشونت و عشق در آن توامان جریان دارد و این دوگانگی محوری، داستان را پیشبینیناشدنی کرده است.
کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
راهنمای مردن با گیاهان دارویی برای افرادی که دوست دارند کتابی با سبک جدید از نویسندگان ایرانی بخوانند، جذاب است. اگر به نوشتههای سبک سورئالیسم یا فراواقعگرایی علاقهمند هستید، خواندن کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی، برایتان دلچسب خواهد بود.
گفتنی است انتشارات رادیو گوشه کتاب صوتی راهنمای مردن با گیاهان دارویی را با صدای نگا جواهریان منتشر کرده است. اگر شنیدن کتابها را به خواندنشان ترجیح میدهید میتوانید این نسخه را نیز در طاقچه بشنوید.
دربارهی عطیه عطارزاده
عطیه عطارزاده شاعر، نویسنده و دانشآموختهی سینماست. او با نوشتن کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی مشهور شد. و اثرش توانست نظر مثبت منتقدان را نیز به خود جلب کند. عطارزاده همچنین اشعاری سروده است. اسب را در نیمه دیگرت برمان و زخمی که از زمین به ارث می برید مجموعه اشعار عطیه عطارزاده هستند.
او در نقاشی هم تجربههای گستردهای دارد و آثارش در نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی حضور داشته است. در کنار نوشتن به کار مستندسازی هم میپردازد. در یکی از مستندهایی که میساخت با نابینایان کار میکرد و همین مساله سبب شد تا به مشاهده، بیش از پیش دقت کند. همین هم ایدهی نوشتن کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی را به او داد. در حقیقت دغدغهی او این بود که آیا میتوان دنیا را جور دیگری دید و حس کرد؟ حتی بدون قوای بینایی؟
جملاتی از کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
«در طول هفده سال زندگیام در خانهٔ دروازهدولت دوبار از آن خارج میشوم. اولینبار ششسالهام. برف سبکی باریده و زمین لغزنده است. بهمحض شنیدن جیرجیر در آهنی، ترس و سوزشی خفیف به گلویم حمله میکند. دست مادر را محکم فشار میدهم و بهآرامی در وهمی تاریک و ناشناس قدم میگذارم که مجموعهای است از بوها و صداها. باید در تاریکی مراقب جلوِ پاهایم باشم. بعد از هر قدم چند ثانیهای مکث میکنم، به صداهای دوروبر گوش میدهم و از اتصالم با مادر و زمین که مطمئن میشوم قدم بعدی را برمیدارم. قرنها طول میکشد تا از کوچه خارج شویم و به خیابان اصلی برسیم که صدای کشیده شدن چرخ اتومبیل میدهد. کمی آنجا میایستیم و بعد میپیچیم چپ. میرویم تا به پل چوبی میرسیم و صدای اره و بوی چوب. همان جاست که معلق شدن اتفاق میافتد. در لحظهای که تا ابد روی ذهنم حک میشود، عبور چیزی حجیم را سمت چپم حس میکنم که بوی تند بنزین و صدایی مهیب میدهد. ناگهان در تاریکی معلق میشوم. معلق شدن احساس مدوری است پُر از تیغ تیز و همیشه با سکوتی عمیق همراه است. آن روز زمین برای اولینبار زیر پایم میلغزد و من با صورت زمین میخورم.»
حجم
۵۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
حجم
۵۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
نظرات کاربران
• ژانر: ادبی • چه تجربهی عجیبی بود! • تو این کتاب دنبال پِلات نگردین؛ نیست! • از اون کتابایی که یا خیلی خوشت میاد یا خیلی بدت میاد. • به عنوان اولین اثر یک نویسنده خیلی درخشانه. • اولین چیزی که جذبم کرد عنوان
…………خطر اسپویل……….. کتاب دربارهی دختری است که اسمش را به گمانم تا آخر داستان نمیفهمیم. دختری نابینا که به همراه مادرش روزها را به خشک کردن گیاهان دارویی و ساخت پماد و ترکیبات این چنینی از گیاهان سر میکند. وقتی راوی
من جز کتابهای مالیخولیایی دستهبندیش میکنم. از همون اولین خط کتاب غافلگیری خواننده شروع میشه تا آخرین جمله. دنیای کتاب تاریک و وهم آلود و بین خیال و واقعیت سیر میکنه. شخصیتها تقریبا افسرده و سرد هستند. باید بگم شخصیت
داستان سراسر توصیف جزئیات هست که این برای من خیلی خوشایند بود. ولی باید ببینید از خوندن این کتاب دنبال چی هستید یک داستان پردازی و روایت؟ چیزی که جذبتون کنه به طوری که تا تموم شدن کتاب نتونید کنارش بزارید؟
در یک کلمه، فوق العاده. مگه من چند تا کتاب می شناسم که نویسنده تونسته باشه خواننده رو ناظر به اعمال شخصیت های قصه ش بکنه ؟؟ کتاب از صفحات اول برای شما ترسناک شروع میشه، نه به خاطر موضوع روایت
-بوعلی میگوید فکر نکردن به هیچ قدرتی است که هر کس ندارد...
این کتاب یکی از عجیب ترین کتابهای ایرانی بود که خوندم و با این حال به دلم نشست.جزئیات زیاد و حالت های روحی متفاوتی در کتاب ذکر شده بود که قابل تامل بود. موضوعی خاص داشت که کمتر بهش پرداخته
با اینکه خیلی زیاد ازین کتاب خوشم اومد و دوست دارم دوباره بخونمش ولی شاید ب کمتر کسی پیشنهادش کنم ... سبک بسیار خاصی داره ... اصلا دنبال ماجرای خاصی تو کتاب نگردین ... این کتاب از زبان دختری نابینا
کتاب عجیبی بود !! والا آخراش دیگه می ترسیدم ادامه بدم 😕😕
کتاب خوبی بود ولی آخراش مو به تنم سیخ کرد...توصیفات هم جالب و ملموس بود