کتاب بازی عروس و داماد
۳٫۲
(۶۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بازی عروس و داماد
بلقیس سلیمانی، نویسندهای است که داستاننویسیاش را دیر شروع کرد، اما تبدیل شد به یکی از چهرههای ادبی مهم همین سالهای پراتفاق و حاشیهای که در آنها نفس میکشیم. خانم سلیمانی در چهارمین دههی عمرش آنقدر به مرگ و شوخیهای آن فکر میکند که گاهی آدم را به این گمان میاندازد، در زندگیاش چهقدر با ابعاد آن برخورد داشته است. خانم نویسنده در داستانهای کوتاه این کتاب برای فاصلهی میان «جدی بودن» و «جدی نبودن» زندگیهای امروزی شهری آدمهایی را پیدا کرده که هر روز، شاید، از کنارشان رد میشویم و سعی میکنیم شانهمان به آنها برخورد نکند. بلقیس سلیمانی از این آدمها نوشته، از همانهایی که قرار است روزی برای مُردنشان آگهیهای کوچک تسلیت به روزنامه بدهیم و فکر کنیم.، «خب، این هم از وظیفهی اخلاقیمان!» نویسندهی این داستانها زنی است میانسال، منتقدی کهنه کار و نویسندهای جدی که سعی دارد، برای دنیای تلخ دوربرمان خط و نشان بکشد... خانم داستاننویس با این نگاه نه قرار است و نه میخواهد دنیا را عوض کند، سلیمانی با ما شوخی دارد.
تجریش
زکریا قائمی
خدا مادر زیبایت را بیامرزدحافظ خیاوی
پاهای آویزان آن زنالهه علیخانی
به دیگر سخنجومپا لاهیری
جایی به نام تاماساکوفلامک جنیدی
مردن به روایت مردادمرجان صادقی
آخرین رویای فروغسیامک گلشیری
آدم هااحمد غلامی
روز خرگوشبلقیس سلیمانی
شب طاهرهبلقیس سلیمانی
روژییارفریده خرَمی
وضعیت بنفشامیررضا مافی
اعترافات هولناک لاک پشت مرده...مرتضی برزگر
نمیتوانم به تو فکر نکنم سیمامحمد حسینی
کافه مهاجرنغمه دهقانی
پسری که مرا دوست داشتبلقیس سلیمانی
کنار نیا مینامحمد حسینی
یک کاسه گل سرخمرجان عالیشاهی
پنجشنبههای سالنملیحه صباغیان
پیاده روی در ماهمصطفی مستور
حجم
۷۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۷۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
دو ستاره اون هم فقط برای یکی دوتا از داستاناش. بقیش یه سری مزخرفات ذهنی بود فقط خانم سلیمانی شجاعت روی کاغد اوردنش و داره ماها نداریم.
تعداد زیادی داستانک شسته و رفته. تقریبا همه در مورد مرگ. گاهی هولناکند.وقتی کتاب تمام میشود هیچ چیز در ذهن به یاد نمی ماند جز یک حس نه چندان خوشایند.
قلم و نگارش خوبی بود اما محتواش رو دوست نداشتم خیلییی سیاه بود و مرگ و کشتن و کشته شدن تو بیشتر داستان ها وجود داشت
مرگ در تمام صفحاتش جاری بود..
نثر خوب، داستان های آزاردهنده!!!
به جای بهشتزهرا رفتن مصرف شود ؛ روزی سه داستان 😉
کتابی است با داستانهای کوتاه، خسته کننده و مسخره ،بطوریکه از خواندن آن لذت نبردم و تقریبا یک سوم آنرا مطالعه کردم. بنظر من ارزش وقت گذاشتن و مطالعه ندارد.
داستان های کتاب بیشتر شبیه اخبار حوادثن . همشون درباره مرگ و خودکشی و قتل و این جور چیزان فقط دو سه تاش واقعا داستان هست و ارزش خوندن داره
اصلاً خوشم نیومد. زبان نویسنده خیلی جنسیتزده است.
همراه با بوی مرگ .