
کتاب پادشاه اندوه
معرفی کتاب پادشاه اندوه
کتاب پادشاه اندوه نوشته جابر زارع توسط نشر چشمه منتشر شده است. این اثر در قالب نوولا (داستان بلند) نوشته شده است. نویسنده که از نوجوانی با نوشتن پیوندی عمیق داشته، شخصیتهایی خلق کرده که اغلب درگیر موقعیتهای اخلاقی پیچیده و وسواسهای فکری هستند. کتاب حاضر با روایتی تودرتو، به زندگی شخصیتهایی میپردازد که در میانهی جهانی بیاعتماد و بیرحم زیستنِ اجباری را تجربه میکنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پادشاه اندوه اثر جابر زارع
کتاب پادشاه اندوه به قلم جابر زارع، داستان بلندی است که در مجموعهی هزاردستان نشر چشمه منتشر شده و با ساختاری میان داستان کوتاه و رمان، به روایت زندگی شخصیتهایی میپردازد که در دل روابط خانوادگی و اجتماعی با بحرانهای هویتی و اخلاقی دستوپنجه نرم میکنند. این نوولا با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، روابط میان نسلها و تأثیر گذشته بر اکنون، فضایی تیره و پر از تردید را ترسیم کرده است. روایت از زاویهی دید اولشخص و با نگاهی موشکافانه به درون شخصیتها، خواننده را به دنیای ذهنی و عاطفی آنها نزدیک میکند. داستان بلندِ پادشاه اندوه با بهرهگیری از عناصر واقعگرایانه و پرداختن به دغدغههای وجودی، تصویری از انسان معاصر ارائه میدهد که در جستوجوی معنا با خاطرات، فقدانها و امیدهای کوچک روزمره روبهرو است. جابر زارع در این کتاب با نگاه انتقادی به مناسبات قدرت، روابط کاری و اجتماعی و تأثیرات آنها بر فرد، داستانی چندلایه و تأملبرانگیز خلق کرده است.
خلاصه داستان پادشاه اندوه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
کتاب روایت زندگی مردی است که در هتل کار میکند. او درگیر روابط پیچیده با خانواده، همکاران و گذشتهاش است. داستان با مرگ اسب محبوبش (تارما) که یادگار پدر و مادرش است، آغاز میشود. این فقدان، نقطهی عطفی در زندگی راوی به شمار میآید. رابطهی او با پدربزرگ که مردی سرد و بیاحساس است و نیز با همکارانش (بهویژه سوفیا) لایههای مختلفی از تنهایی، بیگانگی و جستوجوی معنا را آشکار میکند. راوی با وسواس به جزئیات زندگی روزمره، خاطرات و یادداشتهایش میپردازد و در دل مناسبات قدرت و روابط کاری، احساس بیقدرتی و بیارزشی را تجربه میکند. اثر با تکرار روزمرگیها، مواجهه با مرگ، عشقهای ناکام و تلاش برای یافتن جایگاه خود در جهانی بیرحم پیش میرود. در این میانْ روابط انسانی، نقش خاطرات و تأثیر گذشته بر اکنون و جستوجوی هویت فردی، محور اصلی اثر را شکل میدهد.
چرا باید کتاب پادشاه اندوه را بخوانیم؟
داستان بلندِ پادشاه اندوه تجربهی زیستن در جهانی پر از تردید، فقدان و جستوجوی معنا را به تصویر کشیده است. این کتاب با پرداختن به روابط میان نسلها، مناسبات قدرت در محیط کار و دغدغههای وجودیْ فرصتی برای تأمل دربارهی هویت، تنهایی و نقش خاطرات در شکلگیری شخصیت را فراهم میکند. زبان این نوولا با وجود سادگی، لایههای عمیقی از احساسات و اندیشهها را منتقل کرده و خواننده را به دنیای ذهنی شخصیتها نزدیک میسازد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان بلند یا نوولا، دوستداران داستانهایی با درونمایهی روانشناختی و کسانی که دغدغهی هویت و تنهایی دارند، پیشنهاد میشود.
درباره جابر زارع
جابر زارع متولد سال ۱۳۸۲ در لاهیجان، از نوجوانی با کلمه و نوشتن پیوند برقرار کرده و لذتی از این رابطه میبرد که هیچ جای دیگری تجربه نکرده است. او تحصیلات ادبی دارد، اما شخصیتها و موقعیتهای داستانهایش با آنچه در دانشگاه آموخته متفاوت است. قهرمانان او اغلب در موقعیتهای اخلاقی پیچیده گرفتارند و برای هر تصمیم بارها آن را مرور میکنند؛ آدمهایی با وسواس فکری خاص، نگاهی کج و بیاعتماد به جهان و اجبار به زیستن در دنیایی که علاقهای به آن ندارند. نوشتن برای جابر زارع از سرگرمی به ضرورتی گریزناپذیر تبدیل شده و او را بر آن داشته تا جدیتر به ساخت داستان و پرداخت شخصیتها بپردازد؛ بیآنکه نگران باشد خواننده در اولین برخورد به تمامیِ توان نهفته در آثارش دست یابد. صبر و پشتکار این نویسنده در نوشتن، به قهرمانان آثار او بهویژه قهرمان اولین کتابش با عنوان پادشاه اندوه نیز سرایت کرده و آنها را شخصیتهایی پیچیده و عمیق ساخته است. پادشاه اندوه در قالب داستان بلند یا نوولا نوشته شده و ۱۳ بخش دارد.
بخشی از کتاب پادشاه اندوه
«صبح برای سروسامان دادن به اوضاع جدید به هتل رفته بودم. وظیفهٔ مشخصی ندارم؛ بهنوعی همهکاره و هیچکارهام. کارکنان هتل به واسطهٔ ارتباطاتم با آن زنک احترام زیادی بهام میگذارند. شاید هم از من میترسند. تشخیص این دو از هم کار سادهای نیست. بههرحال، همهچیز در هتل بر وفق مراد است. خیلی گپوگفتی با کسی ندارم و از این بابت خوشحالم. تنها چیزی که آزارم میدهد جای خالی سوفیاست؛ بیشتر از قبل به حضورش احتیاج دارم، حتی به نادیده گرفتنش. در زندگی همیشه باید کسی را داشته باشیم که تقصیرها را گردن او بیندازیم و بیحوصلگیهایمان را سر او خالی کنیم. شاید این حرف در نگاه اول ظالمانه و بیپایهواساس باشد، اما حقیقت دارد. همه در زندگیشان کسی را دارند که وقتی در نهایت مهربان بودنشان ته میکشد و یکنواختی زندگی گریبانشان را میگیرد، حتی شده در حد یک تشر ساده، خشم خود را سر او خالی کنند. حتی به کارهای متظاهرانهٔ او هم نیاز دارم؛ به اینکه با راه رفتن و برخوردهایش آرامشم را به هم بریزد. بیشتر از همیشه احساس تنهایی میکنم.»
حجم
۹۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
حجم
۹۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه