کتاب مرگ ایوان ایلیچ لئو تولستوی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب مرگ ایوان ایلیچ

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

معرفی کتاب مرگ ایوان ایلیچ

کتاب الکترونیکی مرگ ایوان ایلیچ با عنوان انگلیسی The death of Ivan Ilyich نوشتهٔ «لف تالستوی» با ترجمهٔ «حمیدرضا آتش‌برآب»، اثری از بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه است که در دستهٔ رمان‌های کلاسیک و ادبیات روسیه جای می‌گیرد. این کتاب داستان زندگی و مرگ یک قاضی معمولی روس را روایت می‌کند و با نگاهی موشکافانه به مفاهیم مرگ، معنا و پوچی زندگی می‌پردازد. «تالستوی» در این رمان کوتاه، با زبانی دقیق و توصیفاتی ملموس، تجربهٔ انسانی مواجهه با مرگ را به تصویر می‌کشد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لف تالستوی

کتاب «مرگ ایوان ایلیچ» از آثار شاخص «لف تالستوی» است که در قالب رمان کوتاه نوشته شده و به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمونه‌های ادبیات رئالیستی روسیه شناخته می‌شود. این کتاب در اواخر قرن نوزدهم نوشته شده و به دوره‌ای از زندگی تالستوی تعلق دارد که او پس از وقفه‌ای در نویسندگی، دوباره به خلق آثار ادبی بازگشت. داستانْ زندگی یک قاضی به نام «ایوان ایلیچ» را دنبال می‌کند که پس از ابتلا به بیماری لاعلاج، با واقعیت مرگ و معنای زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود. ساختار کتاب خطی و روایت آن از زاویهٔ سوم‌شخص است و با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی و اجتماعی و واکنش‌های روانی شخصیت اصلی، تصویری عمیق از اضطراب وجودی و ترس از مرگ ارائه می‌دهد.

لف تالستوی در این اثر، با بهره‌گیری از عناصر رئالیسم، به نقد ارزش‌های بورژوایی و سطحی‌نگری جامعهٔ معاصر خود پرداخته است. کتاب «مرگ ایوان ایلیچ» نه‌تنها داستانی دربارهٔ مرگ است، بلکه تأملی بر زندگی، انتخاب‌ها و مواجههٔ انسان با حقیقت نهایی نیز هست.

خلاصه داستان مرگ ایوان ایلیچ

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان با خبر مرگ «ایوان ایلیچ» آغاز می‌شود؛ همکارانش در دادگستری، هنگام شنیدن خبر، بیشتر به فکر منافع و ارتقای شغلی خود هستند تا فقدان دوستشان. روایت سپس به گذشته بازمی‌گردد و زندگی «ایوان ایلیچ» را از دوران جوانی تا زمان مرگ مرور می‌کند. او فردی است که همواره تلاش می‌کند مطابق انتظارات جامعه و خانواده رفتار کند و زندگی‌اش را بر اساس معیارهای پذیرفته‌شدهٔ اجتماعی پیش ببرد. ازدواج، پیشرفت شغلی و ساختن خانه‌ای مطابق سلیقهٔ طبقهٔ متوسط بخش‌هایی از مسیر زندگی اوست، اما پس از حادثه‌ای ساده و ابتلا به بیماری، «ایوان ایلیچ» به‌تدریج با رنج جسمی و روانی روبه‌رو می‌شود. بیماری او، که ابتدا جدی گرفته نمی‌شود، به‌مرور شدت می‌گیرد و «ایوان ایلیچ» را به‌سوی مواجهه‌ای بی‌واسطه با مرگ سوق می‌دهد.

در این مسیر، او با بی‌توجهی و خودخواهی اطرافیان، به‌ویژه همسرش، روبه‌رو می‌شود و تنهایی و بی‌معنایی زندگی‌اش را عمیق‌تر حس می‌کند. تنها خدمتکار ساده‌دل خانه، «گراسیم»، با همدلی و شفقت واقعی کنار او می‌ماند. «ایوان ایلیچ» در واپسین روزهای زندگی، به بازنگری گذشته و انتخاب‌هایش می‌پردازد و درمی‌یابد که زندگی‌اش، آن‌گونه که باید، اصیل و معنادار نبوده است. این مواجهه با مرگْ او را به نوعی بیداری و پذیرش حقیقت می‌رساند، هرچند رنج و اضطراب تا لحظهٔ آخر با او باقی می‌ماند.

چرا باید کتاب مرگ ایوان ایلیچ را بخوانیم؟

این کتاب با پرداختن به موضوع مرگ و معنای زندگی، فرصتی برای تأمل عمیق دربارهٔ ارزش‌ها و انتخاب‌های فردی فراهم می‌کند. کتاب «مرگ ایوان ایلیچ» با روایت صادقانه و بی‌پرده از تجربهٔ بیماری و مواجهه با مرگ، خواننده را به بازنگری در سبک زندگی و روابط انسانی دعوت می‌کند. این اثر تالستوی، با نمایش تضاد میان ظاهر و باطن زندگی اجتماعی و نقد سطحی‌نگری و خودخواهی، به پرسش‌هایی بنیادین دربارهٔ اصالت، همدلی و حقیقت وجودی انسان می‌پردازد. مطالعهٔ این رمان نه‌تنها شناختی از ادبیات کلاسیک روسیه ارائه می‌دهد، بلکه فرصتی برای درک بهتر وضعیت انسانی و مواجهه با اضطراب‌های وجودی است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک، دوستداران رمان‌های فلسفی و کسانی که دغدغهٔ معنای زندگی، مرگ و اصالت وجود را دارند مناسب است. همچنین برای دانشجویان رشته‌های ادبیات، فلسفه و روان‌شناسی که به تحلیل آثار رئالیستی و مسائل وجودی علاقه‌مندند، گزینهٔ مناسبی به‌شمار می‌آید.

درباره لف تالستوی

«لِف نیکولایویچ تالستوی»، یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان تاریخ، در ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در «یاسنایا پولیانا»، حدود ۲۰۰ کیلومتری جنوب مسکو، به دنیا آمد. او چندین سال نامزد جایزۀ نوبل ادبیات (۱۹۰۲ تا ۱۹۰۶) و همچنین جایزۀ صلح نوبل (۱۹۰۱، ۱۹۰۲، ۱۹۰۹) بود، اما هرگز این جوایز را دریافت نکرد. از مشهورترین آثارش می‌توان به «جنگ و صلح»، «آنا کارنینا»، «مرگ ایوان ایلیچ» و «رستاخیز» اشاره کرد.

تالستوی در کودکی پدر و مادر خود را از دست داد؛ مادرش در ۲سالگی و پدرش در ۹سالگی درگذشت. ابتدا سرپرستی‌اش را یکی از بستگان دور برعهده داشت و پس از مرگ پدر، عمه‌اش «کنتس الکساندرا ایلینیچنا» عهده‌دار او شد. تا سال ۱۸۴۱ نزد او زندگی کرد و پس از مرگ عمه، به «کازان» نزد عمهٔ دیگرش رفت. آموزش ابتدایی‌اش توسط معلمی فرانسوی انجام شد و در ۱۶سالگی، تحصیل در رشتۀ ادبیات شرقی (عربی ـ ترکی) را در دانشگاه سلطنتی کازان آغاز کرد، اما در سال اول مردود شد. سپس وارد دانشکدۀ حقوق شد و با وجود دشواری در برخی دروس، موفق به گذر از سال اول شد.

در بازگشت به مسکو، بیشتر وقتش را صرف قمار کرد که وضعیت مالی او را وخیم ساخت. در این دوره به موسیقی علاقه‌مند شد و پیانو را به‌خوبی آموخت. آهنگسازان محبوبش «باخ»، «هندل» و «شوپن» بودند. در زمستان ۱۸۵۰ـ۱۸۵۱ نوشتنِ کتاب «دوران کودکی» را آغاز کرد و سپس به دعوت برادرش به ارتش پیوست و داستان «قزاق‌ها» را نوشت. چاپ چند اثر نخستین، او را در ردیف نویسندگان جوان برجسته قرار داد.

تجربه‌های سفر، حضور در ارتش و آشنایی با انسان‌های گوناگون الهام‌بخش آثار دیگری چون «بریدن جنگل»، مجموعه داستان‌های «سواستوپل»، «لوسرن» و «آلبرت» شد. در سال ۱۸۶۲ با «سوفیا» ازدواج کرد که حاصل آن ۱۳ فرزند بود. «جنگ و صلح» را در ۱۸۶۹ منتشر کرد و طی ۱۲ سال، این اثر و «آنا کارنینا» را نوشت.

در سال ۱۹۰۱، انتشار «رستاخیز» که به آیین‌های کلیسای ارتودکس انتقاد داشت، موجب تکفیرش توسط شورای مقدس شد. تالستوی به‌تدریج دچار بحران معنوی گردید و برای یافتن پاسخ پرسش‌هایش به مطالعهٔ الهیات روی آورد. او از تجملات زندگی چشم پوشید، ساده‌پوش شد، گیاه‌خواری پیشه کرد، ثروتش را به خانواده بخشید و حتی از حقوق مالکیت ادبی صرف‌نظر کرد.

سه سال پس از درگذشت دوستش «ایوان تورگنیف»، «مرگ ایوان ایلیچ» را نوشت؛ اثری که ابتدا ممنوع شد، اما پس از دستور مستقیم تزار الکساندر سوم منتشر گردید. تالستوی معتقد بود ادبیات باید وسیله‌ای برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی باشد، نه صرفاً سرگرمی. هدف او کاهش قضاوت‌های بی‌رحمانه و ترویج مهربانی بود.

او در ۷ نوامبر ۱۹۱۰، پس از بیماری‌ای طولانی، در ۸۳سالگی درگذشت. دو روز بعد، هزاران نفر در «یاسنایا پولیانا» در مراسم تشییع او شرکت کردند.

چه نسخه‌های دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟

انتشارات نیلوفر با ترجمهٔ «ص‍ال‍ح‌ ح‍س‍ی‍ن‍ی‌»، نشر چشمه با ترجمهٔ «سروش حبیبی»، نشر روزگار با ترجمهٔ «رض‍ی‌ خ‍دادادی‌»، نشر قطره با ترجمهٔ «یوسف قنبر»، انتشارات باران خرد با ترجمهٔ «مهرداد یوسفی»، انتشارات خودمونی با ترجمهٔ «مریم ظفری»، انتشارات اکباتان با ترجمهٔ «س‍ال‍وم‍ه‌ م‍ه‍وش‍ان‌» و... در سال‌های مختلف این کتاب را منتشر کرده‌اند.

بخشی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ

«جلو سرسرای خانهٔ ایوان ایلیچ یک‌کالسکه و دو درشکه متوقف بودند. پایین، در راهرو، کنار رختکن، دَرِ تابوت را، که با روکشی از زری، منگوله و یراق جلاداری تزئین شده‌بود، به دیوار تکیه داده‌بودند. دوخانم سیاهپوش داشتند پالتوهاشان را درمی‌آوردند. یکی از آنها خواهر ایوان ایلیچ بود با چهره‌ای آشنا و دیگری خانمی ناشناس. شوارتْس همکار و دوست پیوتْر ایواناویچ ــ موقع پایین‌آمدن از پله‌ها تازه‌وارد را دید؛ ایستاد و چشمکی زد که یعنی مثلاً ... خوب، حالا ایوان ایلیچ یک حماقتی کرد؛ ولی من و شما که دُم به تله نمی‌دهیم.

سرووضع شوارتْس با آن خط‌ریش انگلیسی و فراک، که در عین لاغری تن کرده بود، مثل همیشه خیلی جدی و رسمی بود و، این جدیت، که همیشه هم با شخصیت بازیگوشش در تضادی غریب قرار می‌گرفت، اینجا بانمکی خاصی داشت. اینها البته صرفاً تصوراتی بود که داشت از سر پیوتْر ایواناویچ می‌گذشت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۵۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۸۵۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان