دانلود و خرید کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟ مگی مامن ترجمه شایسته شکوفه فرد
تصویر جلد کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟

کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟

معرفی کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟

کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟ نوشتهٔ مگی مامن و ترجمهٔ شایسته شکوفه فرد و ریحانه اناری است و انتشارات نسل یاسان آن را منتشر کرده است. این کتاب راهنمای عملی ویژه والدین و درمانگران است.

درباره کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟

آیا واقعاً ممکن است ما فرزندانمان را بیش از اندازه دوست داشته باشیم؟ آیا عشق واقعاً کورکننده است؟ آیا ممکن است به‌قدری شیفتهٔ فرزندان خود شویم که بدون هیچ ملاحظه‌ای، برای تقاضاهای فزاینده و غیرمعقول آن‌ها زمان و انرژی صرف کنیم، تمام آن‌چه با بی‌رحمی، هر روز بیش‌تر از دیروز، از ما طلب می‌کنند فراهم کنیم و رفتارهای نامقبول آن‌ها را در خانه و خارج از خانه بپذیریم؟ آیا آن‌قدر آن‌ها را دوست داریم که از نشانه‌های اولیهٔ اختلالات روان‌شناختی و مشکلات رفتاری که می‌تواند آن‌ها را از جامعه، مدرسه یا حتی یک رابطهٔ سالم دور نگه دارد غافل شویم؟

کافی است به اطراف خود بنگریم (در فروشگاه، مطب دکتر، مکان‌های عمومی و کلاس درس) تا بپذیریم که این امر نه‌تنها ممکن، بلکه حقیقت فراگیر زندگی است. گویی این شاخصهٔ زمان ماست: انتقال سریع جامعه از فرزندپروریِ والدمحور در ابتدای قرن بیستم به رویکردهای فرزندپروریِ کودک‌محور در حال حاضر. انتقالی که با پایه‌ریزی بنایی لرزان، اکنون فرزندان ما را در معرض خطر سقوط قرار داده است.

ما در جامعهٔ کودک‌محوری زندگی می‌کنیم که نیازها و خواسته‌های کودکان بر هماهنگی خانوادگی و زناشویی، ملاحظات مالی، صلاحدید والدین، ادب و تواضع، آرامش، احترام و عقل سلیم اولویت دارد. قدرت کودکان که به لطف تشویق بسیاری از متخصصان، از جمله روان‌شناسان، فعالان اجتماعی، روان‌پزشکان، پزشکان کودک و مشاوران، در کنار حمایت مشتاقانهٔ رسانه، تولیدکنندگان و بازاریابان، هرروز در حال افزایش است و نتیجه‌ای جز ایجاد احساس استیصال و بیهودگی در والدین به همراه نداشته است. بسیاری از آن‌ها حتی نمی‌توانند آن‌طور که باید پایه‌های اساسی سلامت جسمانی و روان‌شناختی کودک، یعنی خواب، تغذیه، ورزش و هوای سالم را فراهم کنند. نه به‌خاطر اینکه اهمیت آن را درک نمی‌کنند یا توانایی تأمین آن را ندارند، بلکه به این‌خاطر که فرزندشان تمایلی ندارد یا آن‌که می‌ترسند به عزت‌نفس کودک آسیب برسانند. بسیاری از والدین «نه» گفتن را بی‌رحمی، سخت‌گیری و نشانهٔ استبداد قلمداد می‌کنند و باور دارند که وادار کردن کودک به انجام کاری که دوست ندارد یا سبب ناراحتی او می‌شود، برابر با آزار و سوء رفتار است.

این والدین با نیت خوب و عشق، تمام نیازهای کودکان را برآورده می‌سازند و آگاهانه از مسئولیت خود برای نه گفتن، وضع محدودیت‌ها، پرورش حس مسئولیت‌پذیری و آموزش اخلاقیات، ارزش‌ها و اهمیت خانواده و جامعه، اجتناب می‌ورزند. کودکان آن‌ها از راهبردهای خلاق و فعال حل مسئله بی‌بهره‌اند، نمی‌دانند چطور تاب‌آور و مسئولیت‌پذیر باشند و راه‌های پرورش منابع درونی خود برای مدیریت اضطراب، فقدان، شکست یا ناکامی را نمی‌آموزند و در یک کلام، آن‌ها لوس و نازپروده بار می‌آیند.

کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟ فقط در مورد والدینی که فرزندانشان را عمیقاً دوست دارند، به مصلحت آن‌ها می‌اندیشند و سخت برای تأمین خانوادهٔ خود تلاش می‌کنند نیست، بلکه در مورد تمام افراد، گروه‌ها و جنبش‌های جهانیِ حال حاضر است که از فرزندپروری کودک‌محور حمایت می‌کنند و راه‌حل‌های تشخیص‌محور را برای حل مشکلات والدین توصیه می‌کنند. همچنین، بیش از هرچیز در مورد کودکانی است که نه‌فقط از ارزش‌هایی که با آن‌ها بزرگ می‌شوند تأثیر می‌پذیرند، بلکه به واسطهٔ آن ارزش‌ها در معرض خطر هستند.

خواندن کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ مادران و پدران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چرا کودکان ما نازپرورده و لوس می شوند؟

«با بدخلقی کفش‌هایش را تا روی میز بالا می‌آورد و پاهایش را روی هم می‌اندازد. گستاخانه من را برانداز می‌کند، چشمانش مثل آب زلالی در میان سیاهی آرایش چشمانش برق می‌زند. پیرس نقره‌ای‌رنگ روی زبانش با سیم‌کشی‌های فلزی دندانش، برخورد می‌کند. مثل یک کودک نوپای لجباز دست‌به‌سینه نشسته است و با بی‌اعتنایی می‌گوید: «همهٔ بزرگ‌ترها مثل عقب‌مانده‌ها رفتار می‌کنند، چرا من باید بزرگ شوم تا یکی مثل آن‌ها شوم؟ ترجیح می‌دهم بمیرم اما شبیه آن‌ها نشوم.»

واقعاً چرا؟ او انواع مواد مخدر را تجربه کرده است؛ هرچند با افتخار اعلام می‌کند که مواد صنعتی مصرف نمی‌کند. نمی‌خواهد همیشه مست باشد، چون از این‌که یادش نیاید کجا یا با چه کسی بوده است متنفر است. از مسافرت خود به شهرهای دور می‌گوید، اما در مورد این‌که کجاست و چه می‌کند، به پدر و مادرش دروغ می‌گوید. روزهای متمادی در آن شهرها می‌ماند، درحالی‌که پدر و مادرِ آشفته‌اش از نگرانی هزار بار می‌میرند و زنده می‌شوند. او به نگرانی‌های والدینش بی‌توجهی می‌کند و به آن‌ها می‌گوید خانوادهٔ واقعی‌اش، یعنی دوستانی که در خیابان یافته است، از او به‌خوبی مراقبت می‌کنند، پس جایی برای نگرانی نیست. درحالی‌که اشک‌های بی‌صدای مادرش و بغض فروخوردهٔ پدرش را نادیده می‌گیرد، می‌افزاید که اگر شش ماه قبل به‌خاطر مصرف قرص استامینوفن کدئین مُرده بود، پدر و مادرش تا حالا ماجرا را فراموش کرده بودند. همان‌طور که مادربزرگش دو سال پیش فوت کرده است و آن‌ها به‌ندرت او را به یاد می‌آورند.

وقتی از او می‌پرسم آیا چیزی وجود دارد که تو را به آینده پیوند بزند، بینی‌اش را بالا می‌کشد و می‌گوید نمی‌تواند به هیچ‌چیزی فکر کند؛ شاید فقط آموختن رانندگی باشد. هرچند قبل‌ترها در سفر به کلبهٔ جنگلی‌شان پدرش به او اجازه داده است رانندگی کند. در نتیجه، آموختن رانندگی هم چیز خاصی نخواهد بود.

از من خواسته شده است تا تشخیصی که بزرگسالان تأثیرگذار زندگی این دختر (پدر و مادرش، بستگانش، معلمانش و پزشک خانوادگی او) به آن رسیده بودند، یعنی افسردگی بالینی حادِ نیازمند درمان فوری را تأیید کنم. همانند بسیاری از نوجوانانِ با تشخیص افسردگی، تعدادی داروی ضدافسردگی نیز برایش تجویز شده است. انتظاری که از من می‌رود این است که چوب جادویی درمان را تکان بدهم و همه‌چیز روبه‌راه شود... این دختر فقط سیزده سال دارد.

شاید فکر کنیم او قربانی سوءاستفاده بوده یا مورد بی‌توجهی واقع شده است، پدر و مادرش او را رها کرده‌اند، در فقر و محرومیت زندگی کرده و سال‌های کودکی خوبی را پشت سر نگذاشته است. شاید شاهد خشونت خانوادگی بوده است یا والدینی معتاد به مواد و الکل داشته یا در خانواده‌ای ازهم‌پاشیده زندگی می‌کرده است. شاید پدر و مادرش سرد و مستبد بوده‌اند یا شاید تولدش از اساس اشتباه بوده است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۲۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۰۷ صفحه

حجم

۷۲۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۰۷ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان