
کتاب نظام سلطانی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه (دوره صفویه و قاجاریه)
معرفی کتاب نظام سلطانی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه (دوره صفویه و قاجاریه)
کتاب نظام سلطانی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه (دوره صفویه و قاجاریه) نوشتهٔ سیدمحسن طباطبایی فر است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ علوم سیاسی و دین قرار گرفته، در باب شیعه و سیاست و جنبههای مذهبی پادشاهی در اسلام است. این کتاب در اصل پایاننامهٔ کارشناسیارشد علوم سیاسیِ نویسنده در مؤسسهٔ آموزش عالی باقرالعلوم بهراهنمایی «داوود فیرحی» بوده است. در این کتاب شاخصههای سلطنت صفوی و قجری و میزان همخوانی آن با نوع انسانشناسی و جهانبینی علمای آن عصر و تأثیرات این همآوایی (از دیدگاه اندیشهٔ سیاسی شیعه) بررسی شده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نظام سلطانی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه (دوره صفویه و قاجاریه) اثر سیدمحسن طباطبایی فر
کتاب «نظام سلطانی از دیدگاه اندیشهٔ سیاسی شیعه» (دورهٔ صفویه و قاجاریه) که در سال ۱۳۸۴ منتشر شده، در اصل پایاننامهٔ «سید محسن طباطباییفر» بوده که با اندکی تغییر توسط نشر نی منتشر شده است. این کتاب به بررسی ویژگیهای گفتمان «سلطنت شیعی» پرداخته است. نویسنده برای رسیدن به این هدف به آرای علمای شیعه در دوران صفویه و قاجاریه از جمله علامه مجلسی، میرزای قمی، ملا احمد نراقی و سید جعفر کشفی استناد کرده و روش تحلیل خود را تحلیل گفتمان معرفی میکند. درحالیکه شیعیان نظام خلافت را غاصبانه میدانستند، با فروپاشی خلافت و شکلگیری حکومت صفوی، شرایط سیاسی و اجتماعی برای همزیستی سلطنت و تشیع فراهم شد. حکومت صفوی هم ویژگیهای سلطنت را دارا بود و هم بر هویت شیعی خود تأکید میکرد. در چنین بستری برخی فقهای شیعه تلاش کردند میان این دو مفهوم سازگاری ایجاد کنند و نویسنده آن را گفتمان «سلطنت شیعی» مینامد.
نویسنده انگیزههای خود را برای انجام این پژوهش در چند مورد خلاصه کرده است. نخست اینکه مطالعهٔ تاریخ اندیشهٔ سیاسی شیعه، مسیر طیشده برای رسیدن به وضعیت کنونی را روشن و شیوهٔ تفکر و رفتار کنونی را تبیین میکند و با گسترش دامنهٔ مطالعه به دیگر مناطق جهان، راههای هوشمندانهتری برای حل مسائل سیاسی معاصر پیشنهاد میدهد. دوم اینکه بازخوانی میراث شیعی و ایرانی تلاشی برای یافتن هویت ازدسترفته و آرامشبخشیدن به وجدان معذب و فراهمآوردن تفسیری منسجم از جهان پیرامون است که در این بازخوانی، بیطرفی و دغدغههای هویتی دخیل هستند. سوم اینکه مطالعهٔ مبانی و تاریخ اندیشه میتواند به دستیابی انسان به آزادی مؤثر کمک کند؛ زیرا تا زمانی که تصور کنیم اندیشههای رایج، مطلق و جهانشمول هستند و از تجربهٔ فکری بشر جدا افتادهایم، آزاد نخواهیم بود. برای رسیدن به آزادی، مواجهه با نسبیت تاریخی اندیشهها و بازشناسی جهانبینی نسلهای گذشته ضروری است؛ زیرا اندیشههای آنان نیز محصول زمانهٔ خود بوده و باتوجهبه محدودیتها و مسائل متفاوت عصر خود، بینشها و نگرشهای خاصی دربارهٔ عالم و آدم داشتهاند که درک آنها برای فهم اندیشههایشان ضروری است؛ ازاینرو میتوان از نمایندگان شریعت در دورهٔ صفویه و قاجاریه درسهای بسیاری آموخت. چهارم اینکه بررسی دانش سیاسی مسلمانان و بهویژه شیعیان و شرایط، کارکردها و نتایج آن هنوز در مراحل ابتدایی است و بازنگری انتقادی و تدوین این اندیشهها از ضروریات فرهنگ اسلامی است. بررسی روشمند مبانی سلطنت شیعی ضمن روشنکردن جنبهای از تحولات اندیشهٔ سیاسی شیعه، راه را برای نظریهپردازیهای معاصر شیعی دربارهٔ حکومت هموار میکند؛ بهویژه باتوجهبه کمبود مطالعات موردی و چارچوبهای دستهبندی منظم در این زمینه. گفتوگو دربارهٔ چارچوبهای اندیشهٔ سیاسی شیعه و نسبت آن با آموزههای عمومی مذهب و احیای آثار شیعی ضرورتی انکارناپذیر است؛ بهویژه توجه به آثار کمتر مورد توجه قرارگرفته در چند قرن اخیر؛ یعنی از زمان صفویه به این سو.
خلاصه کتاب نظام سلطانی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه (دوره صفویه و قاجاریه)
استقرار حکومت صفوی با شعار تشیع پیامدهای دینی و اجتماعی مهمی به همراه داشت. شیعیان که سالها تحت فشار بودند، از فضای جدید آزادی مذهبی استقبال کردند و خود را مدیون شاهان صفوی دانستند. حکومت صفوی بر پایهٔ تصوف، تشیع و سلطنت، نهادهای جدیدی تأسیس و برخی نهادهای پیشین را تضعیف کرد. نیاز به علما در سراسر ایران موجب تقویت حوزههای علمیه و مهاجرت علمای دیگر کشورها به ایران شد. حمایت حکومت از آموزش دینی و گماردن فارغالتحصیلان در مناصب مهم، مشابه تأسیس نظامیهها در دورهٔ سلجوقیان بود. بااینحال الگوی سلطنت شیعی با دیگر مدلهای سلطنت تفاوتهایی داشت. مهمترین تغییر، کاهش قدرت نهاد وزارت و افزایش استقلال و قدرت نهاد دینی (مرجعیت) بود که در نهایت سلطنت را به چالش کشید.
نهاد وزارت که در تاریخ ایران همواره مهم بود، در دورهٔ صفوی اهمیت خود را از دست داد و تشریفاتی شد. ظهور مقام «وکیل» و دخالت «امیرالامرا» و ایجاد منصب «صدر»، نقش وزیر را کمرنگ کرد. نظریهٔ سلطنت صفوی، شاه را در رأس قدرت سیاسی و مرجعیت معنوی قرار میداد و ارادهٔ شاه، منبع اصلی قانون بود. ضعف نهاد وزارت در کنار ضعف احتمالی شاه موجب شد اهل شریعت جای خالی وزیران متنفذ را پر کرده و در سیاست مداخله کنند؛ هرچند بیشتر در حد ارشاد شاهان باقی ماندند؛ بااینحال نظریهٔ سلطنت صفویان و سازوکارهای آن، راه را برای قدرتگرفتن اهل شریعت هموار کرد. اعلام تشیع اثنیعشری بهعنوان مذهب رسمی ایران از سوی شاه اسماعیل، بهنظر برخی محققان، اقدامی سیاسی برای تحکیم قدرت بود. صفویان از پتانسیل تشیع و تصوف برای حفظ حکومت خود بهره بردند و شاه را تجلی الوهیت و سایهٔ خدا بر زمین معرفی کردند که نافرمانی از او گناه محسوب میشد، اما شکست چالدران، این باورها را متزلزل کرد و زمینهای برای جدایی تدریجی نهاد دین از سیاست فراهم آورد. نسخ نهاد «وکیل نفس نفیس همایونی» و استفاده از اصطلاحات مرتبط با وزارت برای وکالت در اواخر حکومت شاه اسماعیل، گواه این جدایی است؛ بدینترتیب نهاد دین فرصت یافت تا فارغ از دغدغههای سلطنت به امور خود بپردازد. با افول سلطنت و ناتوانی در یافتن حاکم عادل، «نهاد مرجعیت اعلم» شکل گرفت. در دورهٔ قاجار بیشتر جامعهٔ ایران شیعه بودند و فقها از نفوذ فوقالعادهای برخوردار بودند. در این مرحله نهتنها امور شرعیه بر عهدهٔ فقها بود، بلکه تدبیر امور عرفیه نیز باید با اذن و نظارت آنان صورت میگرفت. طرح بحث اعلمیت و قدرت فقیه اعلم از سوی شیخ مرتضی انصاری، آخرین مرحلهٔ آشکارسازی پتانسیل اجتهاد و جدایی کامل شریعت از سلطنت بود. مرجعیت بلامنازع شیخ انصاری موجب اجتماع و تمرکز شیعیان بر «مرجع واحد» شد و ایده «وجوب تقلید اعلم» استمرار مرجعیت متمرکز را در اندیشهٔ شیعیان بهدنبال داشت.
تحولات فقه سیاسی شیعه، شکل حکومت را تغییر داد، اما اصل سلطنت همچنان خدشهناپذیر بود و تلاش علما عمدتاً معطوف به یافتن «سلطانی بهتر» بود و نه نفی اصل سلطنت. دریافت نوین در فقه، اگرچه نقدی بر سلطنت ظاهر داشت اما این نقد باتوجهبه ولایت فقها صورت میگرفت که حتی اگر متغلّبانه نبود، لاجرم مطلق بود و این نشاندهندهٔ عدم تغییر مبانی حکومت در منظومهٔ فکری علمای شیعه است. چنانچه در مادهٔ ۳۵ متمم قانون اساسی مشروطه نیز بر این امر تأکید شده است.
چرا باید کتاب نظام سلطانی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه (دوره صفویه و قاجاریه) را بخوانیم؟
خواندن کتاب «نظام سلطانی از دیدگاه اندیشهٔ سیاسی شیعه» برای درک چگونگی مواجههٔ اندیشهٔ سیاسی شیعه با مفهوم سلطنت در دورههای مهم صفویه و قاجاریه اهمیت دارد. آشنایی با مفهوم «سلطنت شیعی» و تلاش فقهای شیعه برای همسازی مذهب و حکومت، بررسی نقش و جایگاه علما در این حکومتها و تعامل بین نهاد دین و سلطنت، دیدگاههای اندیشمندان برجستهٔ شیعه در این دوران دربارهٔ حکومت و قدرت، بسترهای تاریخی و اجتماعی شکلگیری این اندیشهها و... موضوع کتاب حاضر است.
کتاب نظام سلطانی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه (دوره صفویه و قاجاریه) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و حوزهٔ دین و افرادی که به مطالعهٔ تاریخ دوران صفویه و قاجاریه علاقه دارند، پیشنهاد میکنیم.
درباره سیدمحسن طباطبایی فر
«سید محسن طباطباییفر» کتابهایی مانند «وجوه فقهی نقش مردم در حکومت»، «جریانهای فکری در حوزهٔ معاصر قم» و «نظام سلطانی از دیدگاه اندیشهٔ سیاسی شیعه» (دورهٔ صفویه و قاجاریه) را به رشتهٔ تحریر درآورده است.
بخشی از کتاب نظام سلطانی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه (دوره صفویه و قاجاریه)
«کشفی، سلاطین را در مرتبه نخست از خلافت قرار میدهد و وی را همان کسی میداند که پیش از ورود به سیاست مدن، قوای درونی خویش را به اعتدال رسانده و هم اینک با تصدی حوزه عرفیات، مظهر صفت عدلالهی بر زمین شده است. کشفی ضمن توصیه سلطان به حفاظت از این منصب، میکوشد تا چنین سلطانی را به اجرای عدالت فرا خواند. در اینجا عدالت با حفظ همان درونمایههای قبلیاش (یعنی اعتدال و میانهروی) از مقوله دولت (حکومت) به حساب میآید و تا حدی از حوزه صفات شخص حاکم خارج میشود. به نظر او سلطانی عادل است که اولاً در ارج نهادن به طبقات مختلف اجتماعی، اعتدال را رعایت کند. ثانیآ در تعیین رتبه، شأن و مقام هر یک از آنها به استعدادها، تواناییها و خلاقیت آدمیان توجه کند، و ثالثآ در توزیع درآمد و دادن خدمات اجتماعی، تفاوتی میان افراد جامعه نگذارد. اما کشفی در عملیاتی کردن این سخنان، به دام جامعه طبقاتی و برابری میان برابرها میافتد. حفظ سلطنت تابع حفظ اعتدال و اعتدال به مفهوم قرار گرفتن هر کس در رتبه خویش، حفظ مساوات در میان افراد یک طبقه و در مجموع نگه داشتن سلسلهمراتب اجتماعی است و خداوند سلاطین را تأیید میکند تا بهوسیله «تأبید» و «تأیید» خود، طریقه تعدیل و مساوات را در بین مردم تعیین کنند.»
حجم
۴۳۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۴۳۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه