دانلود و خرید کتاب توصیه‌های بسیار جذاب برای سرطان کریس کار ترجمه مهتاب زارع‌زاده
تصویر جلد کتاب توصیه‌های بسیار جذاب برای سرطان

کتاب توصیه‌های بسیار جذاب برای سرطان

نویسنده:کریس کار
امتیاز:
۲.۰از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب توصیه‌های بسیار جذاب برای سرطان

کتاب توصیه‌های بسیار جذاب برای سرطان نوشته کریس کار با ترجمه مهتاب زارع‌زاده منتشر شده است. سرطان در همه‌جای دنیا یکی است. فرقی نمی‌کند که شما چقدر درآمد دارید، پوستتان چه رنگی است، اعتقاد و باورتان چیست یا اینکه چه فرهنگی دارید. این بیماری روی همه ما به یک اندازه تأثیر می‌گذارد ولی دارای این قدرت عظیم نیز هست که ما را دور هم جمع کند تا انسانیت را در یکدیگر مشاهده کنیم. این کتاب یک پیام دوستی جهانی است.

درباره کتاب توصیه‌های بسیار جذاب برای سرطان

همه کسانی که مبتلا به بیماری شده‌اند می‌گویند لحظه‌ای که از این موضوع مطلع شده‌اند زمان برایشان متوقف شده. درحقیقت در آن لحظه گویی زمان به عقب برمی‌گردد و تمام خاطرات گذشته مرور می‌شود. لحظه‌ای که جملهٔ «شما سرطان دارید» شنیده می‌شود همه چیز برای فرد مبتلا تغییر می‌کند. این کتاب خاطرات مبارزه نویسنده با سرطان است. چیزهایی که او حس کرده است و حالا می‌خواهد به دیگران کمک کند آن حس را به چیز بهتری تغییر دهند.

خواندن کتاب توصیه‌های بسیار جذاب برای سرطان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کسانی که می‌خواهند مدیریت بحران در زمان اتفاقات ناخوشایند را یاد بگیرند پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب توصیه‌های بسیار جذاب برای سرطان

پنیر سوئیسی

اول از همه، با دوستم دیوید تماس گرفتم و از او خواستم بیاید تا باهم منتظر جواب آزمایش باشیم. سپس با پدرم، کن۷ تماس گرفتم. او هم فوراً به‌سمت من حرکت کرد ولی مادرم در خانه ماند تا از مادربزرگ ۹۲ سالهٔ بیمارم مراقبت کند. بالاخره، بعداز چند ساعت، خبر را از زبان دکتر شنیدیم. تومور سرطانی تمام سطح کبدم را پوشانده و تصویر آن، چیزی مانند پنیر سوئیسی شده بود. قلبم از تپش ایستاد. مگر می‌شود؟ سپس دکتر از من خواست تا فردا صبح برای اسکن بیشتر و آزمایش خون مراجعه کنم و از متخصص گوارش وقت بگیرم.

همراه با دیوید، پیاده به خانه رفتیم. تمام راه را گریه می‌کردم. وقتی به آپارتمانم رسیدیم، پدرم هم رسید. او همیشه در زمان سختی‌ها کنارم بود و نسبت به مادرم آئورا، فرد منطقی‌تری بود. مثلاً زمانی که مادرم دید از مغازه‌ای جنس بلند می‌کنم، می‌خواست من را پیش پلیس ببرد تا درس عبرت بگیرم ولی پدرم دستم را گرفت و دوباره من را به آن مغازه برد و از من خواست تا از مدیر فروشگاه عذرخواهی کنم و قول بدهم دیگر این کار را تکرار نمی‌کنم. خیلی خجالت کشیدم و این باعث شد که دیگر از این کارها نکنم. بعد، پدرم گفت: «من واقعاً بهت افتخار می‌کنم؛ چطوره بریم یک هات‌چاکلت بخوریم».

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۰۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۳۰۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۹۰۰
۳۴,۹۳۰
۳۰%
تومان