کتاب فلسفه علمی (جلد اول)
معرفی کتاب فلسفه علمی (جلد اول)
کتاب فلسفه علمی (جلد اول) نوشتهٔ لوکرسیوس و کوپرنیک و فرانسیس بیکن و رنه دکارت و اوگوست کنت و چارلز داروین و ترجمهٔ منوچهر تسلیمی و سیدحسن تقی زاده و صادق رضازاده شفق و محمدعلی فروغی و ابوطالب صارمی و محمود بهزاد است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب فلسفه علمی (جلد اول)
کتاب فلسفه علمی (جلد اول) که ویراستهٔ سکس کامینز و رابرت لینزکات است، با مقدمهای به قلم «محمود صناعی» آغاز شده است. او گفته است که این کتاب برای افرادی نیست که مطبوعات روزانه و هفتگی آنها را به تنبلی فکری عادت داده است؛ برای کسانی است که بخواهند صرف نیروی فکری کنند و از تصویر جدیدی که علم از عالم به دست آورده است، آگاه شوند و تمدن عقلی و معنوی بشر امروز را بشناسند. این اثر پیرامون تاریخ علم و فلسفه و در باب این موضوعات نوشته شده است. کتاب «سیر حکمت در اروپا» به قلم محمدعلی فروغی میتواند بهمثابهٔ مقدمۀ مختصر ولی مفیدی بر تاریخ فلسفۀ مغربزمین باشد؛ کتابی که میتوان پیش از کتاب حاضر آن را خواند. کتاب «تاریخ فلسفه» اثر «برتراند راسل» هم چنین کارکردی دارد.
خواندن کتاب فلسفه علمی (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ فلسفۀ مغربزمین پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فلسفه علمی (جلد اول)
«بیان کلی هر منظومۀ فلسفی ممکن است مجملی باشد از اصلی که باید استوار شود یا خلاصهای از اصلی که قبلاً تأسیس شده است. اگر ارزش بیشتری به این تعلق میگیرد، آن نیز همچنان حائز اهمیت است، زیرا کیفیت موضوع مورد امعان و استقرا را از منشأ خود مشخص میسازد. در موردی مانند موضوع حاضر که در آن مطالعات مورد نظر وسیع است و تا کنون نیز مبهم و نامحدود بوده، مخصوصاً مهم است که میدان تحقیق با منتهای دقت تعیین شود؛ بدین منظور نگارنده به داعیههایی توجه خواهد کرد که موجب انشای این مقال شدهاند و طی آن کاملاً مورد تدقیق قرار خواهند گرفت.
به منظور درک ارزش و خصیصۀ حقیقی فلسفۀ تحققی باید کلاً و اجمالاً بر سیر تطوری فکر انسان به منزلۀ یک مجموعه نظر افکنیم، زیرا درک هیچ مفهومی بدون مرور سابقۀ تاریخی آن میسر نیست.
از بررسی تحول قوۀ ذکاییۀ انسان در تمام جهات و جمیع ادوار یک قانون اساسی بزرگ کشف میشود که قوۀ مزبور لزوماً تابع آن است. این قانون چه در حقایق نظام ما و چه در تجارب تاریخی ما اساس برهانی محکمی دارد. قانون مورد بحث این است که هر یک از مفهومات مهم ما و هر رشته از معرفتهای ما متوالیاً از سه مرحلۀ نظری مختلف میگذرد که عبارتند از ربانی یا تخیلی، فلسفی یا تعقلی و علمی یا تحققی. به عبارت دیگر، فکر انسان در پیشرفت خود بالطبیعه سه روش تفلسف اتخاذ میکند که کیفیت آنها اساساً متفاوت و حتی جداً متضاد است. این سه روش عبارتند از تخیلی، تعقلی و تحققی. بنابراین، روی هم رفته سه فلسفه یا سه منظومۀ کلی از مفهومات در مورد مجموعۀ نمودها به وجود میآید که هر یک آن دوی دیگر را از صحنه خارج میسازد. منظومۀ اول مرحلۀ آغاز و عزیمت فهم انسان و منظومۀ ثالث منزل ثابت و قطعی آن است. منظومۀ ثانی فقط یک مرحلۀ انتقالی است.
در شیوۀ تخیلی، فکر انسان که در جستوجوی طبیعت جوهری موجودات و علت فاعلی و غایی (منشأ و مقصد) تمام معلولات است و خلاصه طالب معرفت مطلق است، تمام نمودها را مولود عمل مستقیم موجودات فوقالطبیعه میداند.
در مرحلۀ تعقلی که فقط صورت معقولتری از مرحلۀ اول است، فکر به جای موجودات فوقالطبیعه به نیروهای نهانی یا مجردات حقیقی (جواهر مادی یا متمثل) که ذاتی یا فطری تمام موجودات و قادر به ایجاد کلیۀ نمودها هستند، معتقد میشود. آنچه در این مرحله ایضاح نمودها خوانده میشود، صرفاً نسبتی است از هر یک آنها به مجرد مخصوص خودش.
در مرحلۀ نهایی، یعنی تحققی، فکر تجسس بیهودۀ مجردات و مبدأ و مقصد عالم و علل نمودها را ترک گفته به مطالعۀ قوانین آنها، یعنی نسبتهای پایدار توالی و تشابه، همت میگمارد. در این مرحله، ترکیب صحیح تعقل و مشاهده وسیلۀ معرفت را تشکیل میدهد و مراد از ایضاح حقایق فقط برقراری ارتباط بین نمودهای واحد و بعضی حقایق کلی است که عدۀ آنها با پیشرفت علم مرتباً تقلیل مییابد.
منظومۀ تخیلی وقتی به غایت کمال مقدور و شایستۀ خود رسید که انسان صنع لاهوتی یک موجود واحد را جانشین ارادات ارباب انواع متعددی ساخت که قبلاً در ذهنش متصور گشته بود. به همین ترتیب، در آخرین منزل منظومۀ تعقلی، انسان یک جوهر عظیم (طبیعت) را به منزلۀ علت کلیۀ نمودها جایگزین جواهر کثیری میسازد که قبلاً تصور کرده بود. همینگونه نیز غایت کمال فلسفۀ تحققی (اگر بتوان به چنین کمالی امیدوار بود) نمایاندن کلیۀ نمودها به منزلۀ صور مخصوصی از یک حقیقت کلی واحد است، مثلاً قوۀ جاذبه.
اهمیت قابلیت اعمال و اطلاق این قانون کلی از این پس اثبات خواهد شد و عجالتاً اشاره به بعضی از حجج آن کافی است.»
حجم
۲۸۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۲ صفحه
حجم
۲۸۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۲ صفحه