دانلود و خرید کتاب شش لول مارکوس سدویک ترجمه آرزو احمی

معرفی کتاب شش لول

«برای مردی حرفه‌ای، هر آنچه در حرفه‌اش از خود مهارت و کارایی نشان دهد زیباست؛ به همین ترتیب، سلاحی مرگبار نیز از حیث جنایتی که از آن برمی‌آید، برای سرباز زیباست.»

«شش لول: غریبه‌ای خطرناک، طلای دزدی و اسلحه‌ای پر» نوشته مارکوس سدویک(-۱۹۶۸) نویسنده، موسیقی‌دان و تصویرگر بریتانیایی است.

در آلاسکا، در کلبه‌ای دور افتاده، زیگ چهارده‌ساله با یک جنازه تنهاست: پدرش، که ساعتی پیش داخل یخ افتاد و از سرما یخ زد. غریبه‌ای از راه می‌رسد که ادعا می‌کند پدرش به او سهمی از طلاهایی که به سرقت برده بودند بدهکار است. تنها راه نجات زیگ شش لول پر شده‌ای است که در زیر اتاق کلبه مخفی شده است. آیا زیگ از شش لول استفاده می‌کند...؟

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

زیگ طرف دیگر کلبه را نگاه کرد، جایی که پدرش افتاده بود و منتظر ماند تا حرف بزند، اما پدرش هیچ‌چیز نگفت، چون مرده بود. اِینار اندرسن روی میز افتاده بود، دست‌هایش بالای سرش بود، زانوهایش کمی خم شده بود و در همان وضعیتی خشکش زده بود که پیدایش کرده بودند، یعنی آن بیرون توی دریاچه، روی سطح یخ و در حالی که سگ‌ها، افسار بسته منتظرش بودند.

پوست اینار خاکستری شده بود و با وجود گرمای کلبه، تکه‌هایی یخ و برفک هنوز به ریش و ابروهایش چسبیده بودند. مسئله فقط اختلاف اندک دمای هوا بود. بیرون، با نزدیک شدن شب، دمای هوا به‌سرعت پایین می‌رفت و به همین زودی به بیست درجه زیر صفر رسیده بود. توی کلبه هوا چند درجه‌ای بالای صفر بود، اما باز هم انقباض مرگ جسد اینار را رها نمی‌کرد.

زیگ خیره ماند و خیره ماند. او هم روی صندلی یخ زده بود و منتظر بود پدرش از جا بلند شود، باز لبخند بزند و شروع کند به حرف زدن، اما این‌طور نشد.

می‌گویند مرده‌ها قصه‌ای ندارند، ولی اشتباه می‌کنند.

حتی مرده‌ها هم قصه‌ای دارند.

کتاب باز
۱۳۹۹/۰۱/۲۶

یک رمان زیبا با ادبیات هولناک مرگ و شیوه های اختصاصی مارکوس سدویک. این کتاب نشون میده که مرگ یکنفر به معنای پایانش نیست. تاثیری که بعضی از آدمها میگذارند حتی بعد از مرگشون باقی میمونه...

ز.م
۱۳۹۹/۰۱/۱۴

زیبا و روان در عین اینکه فصای تاریکی داشت ولی از امید و زندگی خالی نبود. قلم جذابی داشت. تا پایان همراهت میکرد. یک نفس خوندم. و یک پایان فوق العاده

zeinab.ghl
۱۴۰۰/۰۶/۰۴

از این کتاب خیلی خوشم اومد، نوع روایت داستان برای من جذابیت خاصی داشت، از ترجمه اش خوشم اومد، داستانش رو واقعا دوست داشتم، داستان کتاب توی یه جای سردسیر اتفاق می افتاد و قضیه ی جالب برای من اینه

- بیشتر
بلاتریکس لسترنج
۱۳۹۷/۰۶/۲۶

معمولیه

ME
۱۴۰۰/۱۲/۲۸

قیمت نسخه چاپی ۲۰ تومن قیمت الکترونیکی ۲۹ تومن؟ من عاشق کتابای مارکوس سدویکم اما به کسایی که میخوان باهاش آشنا بشن پیشنهاد میکنم روز های مرده و جلد دومش سقوط سیاه و بعد سرخی خون و سفید برف رو بخونن اونقدر

- بیشتر
....
۱۴۰۳/۰۳/۲۷

خیلی عالی بود

بهار
۱۳۹۷/۰۶/۲۷

برای مطالعه درمورد آمریکا و آمریکایی ها کتاب خوبی است.

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۹/۰۱

مطالعه نسخه چاپی با عنوان تپانچه : کتاب «تپانچه» رمانی نوشته ی «مارکوس سجویک» است که اولین بار در سال 2009 انتشار یافت. در سال 1910 و در کلبه ای واقع در منطقه ی بسیار سرد و دورافتاده ی «مدار شمالگان»،

- بیشتر
بدان از زندگی چه می‌خواهی. بدان چه‌کار می‌توانی بکنی، بدان آدم‌ها چطوری‌اند و چه‌کار می‌کنند. ببین خدا برایت چه معنایی دارد و ببین که برای عزیزانت که هستی. دوست داشته باش، آواز بخوان، گریه کن و بجنگ، اما همیشه، تا روز مرگت، دنبال این باش که بدانی برای سرزمینی که رویش ایستاده‌ای چه‌کار می‌توانی بکنی.
مائده🍃
«آنا، فقط ظاهر بیرونی چیزا نیست که قشنگشون می‌کنه، یعنی مثل قشنگی تو. بعضی چیزها می‌تونن از درون قشنگ باشن، به خاطر کاری که می‌کنن.»
شلاله
بدان از زندگی چه می‌خواهی. بدان چه‌کار می‌توانی بکنی، بدان آدم‌ها چطوری‌اند و چه‌کار می‌کنند. ببین خدا برایت چه معنایی دارد و ببین که برای عزیزانت که هستی. دوست داشته باش، آواز بخوان، گریه کن و بجنگ، اما همیشه، تا روز مرگت، دنبال این باش که بدانی برای سرزمینی که رویش ایستاده‌ای چه‌کار می‌توانی بکنی.
Neda^^
آدم از آینده خبر ندارد. آدم نمی‌تواند چیزی را بشنود که هنوز گفته نشده، یا روزهایی را زندگی کند که از راه نرسیده‌اند، روزهایی که هنوز وقتش نشده به توده‌ی خاطراتی بپیوندند که برای جلب توجه آدم در رقابتند.
._.
خانه جایی نبود که آدم بیرون از خودش پیدایش کند، خانه جایی در وجودِ خود آدم بود و از خاطرات کسانی ساخته شده که دوستشان داشتی و کسانی که دوستت داشتند.
._.
توی زندگی همیشه یه گزینه‌ی سوم هست. حتی اگه فکر کنی بین دو تا گزینه‌ی غیرممکن گیر کردی، همیشه راه سومی هست. فقط باید دنبالش بگردی.
._.
حتی مرده‌ها هم قصه‌ای دارند.
کتاب باز
و اینجا بود که فهمید چی اذیتش می‌کرد. درست مثل هر جای عادی دیگر بود، آن هم حالا که زندگی هر چیزی بود غیر از عادی.
S3084
«شش‌لول اسلحه نیست. جوابه. جوابی برای سؤال‌هایی که زندگی جلوی پات می‌ذاره و کس دیگه‌ای هم نیست که کمکت کنه.» زیگ نفهمید منظورش از این حرف چه بود. آن موقع نفهمید.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
خانه جایی نبود که آدم بیرون از خودش پیدایش کند، خانه جایی در وجودِ خود آدم بود و از خاطرات کسانی ساخته شده که دوستشان داشتی و کسانی که دوستت داشتند.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸

حجم

۱۲۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

حجم

۱۲۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان