دانلود و خرید کتاب سقوط سیاه مارکوس سدویک ترجمه آرزو احمی

معرفی کتاب سقوط سیاه

«صبحگاه باید فکر کنی شاید تا شب زنده نباشی، شبانگاه باید فکر کنی شاید تا صبح زنده نباشی.» «سقوط سیاه» نوشته مارکوس سدویک(-۱۹۶۸) نویسنده، موسیقی‌دان و تصویرگر بریتانیایی است. این کتاب دنباله کتاب پیشین او «روزهای مرده» است که داستانی فانتزی برای کودکان و نوجوانان است. «سقوط سیاه» داستان پسری پانزده ساله و همراهش، ویلو و ارباب جدیدش کپلر است که در دوران بعد از مرگ ارباب پیشین پسرک، والریان رخ می‌دهد. پسر که خطرات والرین را پشت سرگذاشته، هنوز به آرامش نرسیده است. همزمان که شهر یخ‌زده است، پسر دستگیر می‌شود و به کاخ فردیک فرستاده می‌شود. پسر در آنجا دنیایی از ثروت و جلال می‌بیند اما طولی نمی‌کشد که در می‌یابد در زیر آن‌همه زیبایی، دنیایی از دیوانگی و خشونت خوابیده است که سرشار از رازهای هولناک است... در بخشی از کتاب می‌خوانیم: امپراتور که ظاهراً تنهاست، روی تختش نشسته و در فکر فرو رفته است. دست سفیدش را آرام و با تنبلی بالا می‌آورد. با صدای تیز و مسخره‌ای می‌گوید:«ماکسیم. لعنتی، ماکسیم، کجایی؟» از میان سایه‌های پشت تخت موجودی بلندقد و سنگین‌وزن بیرون می‌آید، پوشیده در ردای سرخ تیره‌ای که روی گرد و غبار کف مرمری دربار کشیده می‌شود. ماکسیم می‌گوید: «اعلی‌حضرت.» خسته است، اما مراقب است فردریک اثری از این خستگی در وجودش نبیند. دستش را روی سر تراشیده‌اش می‌کشد. فردریک می‌گوید: «اومدی.» اما احساسی در صدایش نیست. «اومدی.» ماکسیم می‌گوید: «اعلی‌حضرت.» آماده است تا دستور امپراتور را اجرا کند. ـ ماکسیم، چند سال از عمر من مونده؟ ماکسیم پیش از جواب دادن مکث کوتاهی می‌کند تا ببیند چند بار این مکالمه را با امپراتور کرده است و بعد، مأیوسانه فکر می‌کند که چند بار دیگر باید این مکالمه را بکند. ـ اعلی‌حضرت، ما می‌دونیم که شما بدون شک عمر طولانی و باعزتی خواهید داشت.
ساکت
۱۳۹۹/۰۲/۱۷

این کتاب دنباله «کتاب روزهای مرده» هست. کوتاه‌تر و منسجم تر از جلد اول هم هست. در کل دوستش داشتم

کتاب باز
۱۳۹۹/۰۱/۲۵

مارکوس سدویک عزیز.... تا موقعی که ما رو دیوونه خودت کنی، دست بر نمیداری نه؟ کتاب خوبی بود....

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۱/۲۷

کتاب «سقوط سیاه» رمانی نوشته ی «مارکوس سجویک» است که نخستین بار در سال 2004 به انتشار رسید. در این دنباله ی هیجان انگیز و تشویش آور بر رمان «کتاب روزهای مرده»، «پسر» از زندگی سابق خود به عنوان خدمتکار

- بیشتر
ز.م
۱۳۹۹/۰۲/۲۹

جالب بود از جلد اول قشنگ تر ، منسجم تر ، و در انتها پایانی زیبا تر و مشخص تر و امید بخش تر داشت.

Zeynab Babaei
۱۴۰۰/۰۷/۱۹

واقعآ که لذت بردم بسیار زیبا و جذاب بود😄

Parimah_zarabadi
۱۴۰۲/۱۱/۰۸

قشنگ بود، ولی بی سر و ته تموم شد

ارمین عبدلی
۱۳۹۹/۰۷/۲۳

خوب بود

کاربر 8698783
۱۴۰۳/۰۵/۲۶

داستان قشنگی داره ، تا آخرشو نخوندم و در حال خوندنش هستم ولی تا اینجاش خیلی بد نبوده ، داستانش جذابیت های خاص خودشو داره و ترسناک نیست . این کتاب ادامه ی کتاب روز های مرده هست ،

مائده🍃
۱۴۰۲/۱۱/۲۲

❤️🤌🏻😍خیلی دوست داشتنی و قشنگ

sobhan
۱۴۰۱/۰۵/۰۴

من میخوام خود کتاب رو سفارش بدم باید چی کار کنم

می‌خوام بدونی که دوستت دارم.
سَمَر
با خودش می‌خواند: فرار نمی‌کنی؟ آن گاه که قایقت آماده‌ی بادبان کشیدن است. می‌ایستی و با باران مواجه می‌شوی؟ صبح باید فکر کنی شاید تا شب زنده نباشی، شب باید فکر کنی شاید تا صبح زنده نباشی. پس پیش از آنکه وقت سقوط در سیاهی برسد، بچرخ، عزیزم، بچرخ.
بابونه:)

حجم

۱۶۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۱۶۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان