کتاب یک ساعت آرامش
معرفی کتاب یک ساعت آرامش
کتاب یک ساعت آرامش نوشتهٔ فلوریان زلر و ترجمهٔ ساناز فلاح فرد است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب نمایشنامهای درام و معاصر از ادبیات فرانسه است.
درباره کتاب یک ساعت آرامش
کتاب یک ساعت آرامش نمایشنامهای معاصر و فرانسوی است. شخصیتهای این متن نمایشی درام عبارت است از «میشل»،«ناتالی»، «لِئو»، «سِباستین»، «پاوِل»، «اِلسا» و «پییر».
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب یک ساعت آرامش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر فرانسه و علاقهمندان به نمایشنامههای درام پیشنهاد میکنیم.
درباره فلوریان زلر
فلوریان زلر در ۲۸ ژوئن ۱۹۷۹ میلادی به دنیا آمد. او رماننویس و نمایشنامهنویسی فرانسوی است. او برندهٔ جایزهٔ پریکس اینترالیه در سال ۲۰۰۴ برای رمانش «شیفتگی شیطان» شد و تعدادی جایزهٔ مولیر برای نمایشنامههایش دریافت کرده است. نمایشنامههای «او منتظرت است»، «پدر»، «دروغ»، «آن سوی آینه»، «دیگری»، «یک ساعت آرامش» و «قبل از پرواز» از آثار اوست.
بخشی از کتاب یک ساعت آرامش
«ناتالی: شما دوتا چهتون شده؟
میشل: (هیستریکتر از قبل) میدونی که گفتن واقعیت چه عواقبی داره! تو هیستریکی! تو هیستریکی! ده دقیقه پیش داشتیم آروم حرف میزدیم حالا ببین چی شد... دارم واقعیت عینی پسرت رو میگم السا. بعد ببین برخورد تو چطوریه. انگار دلت میخواد من رو خفه کنی. بنابراین من ترجیح میدم از گفتن موضوعاتِ عصبانیکننده خودداری کنم. موافق نیستی ناتالی؟
ناتالی: من...
میشل: میبینی، حتی ناتالی هم موافقه. پس لطفاً دیگه در مورد مسائلی که عصبانیمون میکنه حرف نزنیم. تو هم آروم شو! باشه؟ آروم شو! من فهمیدم که پسرت از نظر تو الگوی رستگاریه. خیلی خوب فهمیدم. آفرین. ولی شاید این نظر همه نباشه. و من از تو میخوام که به نظر دیگران هم احترام بذاری. همین. ما با دموکراسی زندگی میکنیم. بله. خب دیگه بحث تمومه.
ناتالی: چرا انقدر هیجانزده شدی میشل؟ حالت خوب نیست؟
میشل: من؟
ناتالی: آره. آمپرت رفته بالا. چرت و پرت میگی... چت شده؟
میشل: دارم از تربیت حرف میزنم ناتالی. تربیت چرت و پرته؟ چرت و پرته؟ باید یادآوری کنم که موضوعِ حرف من آیندهٔ فرانسه است. دوست داری از غذا حرف بزنیم؟ باشه بیاید از غذا حرف بزنیم. ولی اجازه بده در مورد تربیت جوانان هم حرف بزنم!
لئو باز وارد میشود. دستپاچه است. ظاهراً شرایط آنطرف خوب نیست.
لئو: آقا. ببخشید. ببخشید. من به شما نیاز.»
حجم
۶۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
حجم
۶۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه