کتاب پسر
معرفی کتاب پسر
کتاب پسر نوشتهٔ فلوریان زلر و ترجمهٔ ساناز فلاح فرد است. نشر قطره این نمایشنامهٔ فرانسوی را منتشر کرده است.
درباره کتاب پسر
کتاب پسر آخرین نمایشنامه از سهگانهٔ خانوادگی فلوریان زلر است و پس از نمایشنامههای «مادر» و «پدر» منتشر شده است. «نیکلا»، شخصیت اصلی این نمایشنامه و پسری ۱۷ساله است. او مدرسه را رها کرده و دیگر آن کودکی که همیشه میخندید، نیست. چه بر سرش آمده است؟ بخوانید تا بدانید. این نمایشنامه در فوریهٔ سال ۲۰۱۸ میلادی در پاریس برای اولینبار روی صحنه رفت. «پییر»، «آن»، «سوفیا»، نیکلا، دکتر و پرستار مرد شخصیتهای این نمایش هستند. فلوریان زلر در تمامی آثارش خواننده را با خود همراه میکند و پیچیدگیهای خطی، ذهنی و دنیای درونی شخصیتها را نشان میدهد. آثار او ابعاد روانشناسی و جامعهشناسی دارد و مضامینی مثل خیانت، دروغ و فراموشی در آثارش دیده میشود.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب پسر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای فرانسوی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پسر
«نیکلا: حالم رو به هم میزنی.
پییر: چی؟ (درنگ.) چی گفتی؟
نیکلا: تو واسه من در مورد زندگی و کار سخنرانی میکنی، درحالیکه ما رو مثل گه ول کردی و حتی پشت سرت رو هم نگاه نکردی...
پییر: چی؟
نیکلا: ادای آدمهای برتر رو درمیآری، ولی عملاً مثل آشغالی.
پییر سعی دارد آرامشش را حفظ کند.
پییر: حرفت رو پس بگیر نیکلا! نیکلا... میشنوی؟ همین الان حرفت رو پس بگیر!
نیکلا: آشغال!
پییر: من آشغالم؟ من؟ (نیکلا سعی دارد از خود دفاع کند، ولی پییر او را میگیرد.) چند سال مواظبت بودم! چیزی کم داشتی؟ من همیشه واسه تو همه کار نکردم؟ جواب بده! (نیکلا جواب نمیدهد. صدا بالا میرود و پییر تقریباً در حال گریه کردن است. ناامیدانه پسرش را بیش از پیش تکان میدهد.) تو رو خدا جواب بده! (پییر همچنان ناامیدانه او را تکان میدهد و این حرکت تقریباً به جنگ فیزیکی تبدیل میشود.) چند سال... میشنوی؟ من مواظبت بودم. با مادرت موندم... پس چرا این رو میگی؟ چرا؟!
نیکلا: ولم کن!
پییر: چون عاشق یه زن دیگه شدم؟ آره؟ جرم من اینه؟ چه ربطی به تو داره؟ هان؟ من حق دارم زندگیم رو دوباره بسازم. گندت بزنن! زندگی منه! میشنوی؟ (پییر تقریباً فریاد میزند.) زندگی منه! (هر دو روی زمین میافتند. درنگ. نیکلا ترسیده است. فکر نمیکرده پدرش انقدر خشن رفتار کند. پییر هم به سختی نفس میکشد و به خود میآید. درنگ. پییر به نشانهٔ آرام کردن نیکلا دست روی شانهٔ او میگذارد، ولی دور میشود تا تنش بخوابد. به سختی نفس میکشد. اشکهایش را پاک کرده و سعی میکند آرام شود. نیکلا هنوز تکان نمیخورد. مانند بچهٔ ۶ سالهای است که ترسیده است. پییر به سوی نیکلا برمیگردد.) متأسفم نیکلا. نمیدونم چهم شد. (میخواهد کمکش کند که بلند شود، ولی نیکلا او را پس میزند و بیکمک او بلند میشود و با خشم او را نگاه میکند. سپس به سوی در ورودی آپارتمان میرود.) نیکلا، لطفاً...»
حجم
۵۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۵۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
نظرات کاربران
خودکشی همیشه بوده و خواهد بود به نظرم مثل خیلی از مشکلات روانیه دیگه س. ولی اینکه آیا با خوندن این کتاب بشه جلوی این جور اتفاقات رو گرفت واقعا نمی دونم.