کتاب اگر بمیری...
معرفی کتاب اگر بمیری...
کتاب اگر بمیری... نمایشنامهای نوشتهٔ فلوریان زلر و ترجمهٔ گلناز برومندی و تینوش نظم جو است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب اگر بمیری...
فلوریان زلر، نویسندهٔ جوان که این روزها بیشتر از هر نمایشنامهنویس معاصر فرانسوی دیگری کارهایش روی صحنههای تئاتری فرانسه و جهان به اجرا میرود. نمایشنامهٔ پدر یکی از آثار معروف اوست. او الهامش را از نوشتههای هارولد پینتر انگلیسی میگیرد و دغدغهاش فقدان، دروغ، حقیقت و هویت در روابط زناشویی و خانوادگی است. پدر، مادر، پسر، دختر، زن و شوهر و دوست. همان دیگری که برایمان همیشه آشنا و همزمان بیگانه است. همان دیگری که فراموش کردهایم و در آخرین تحلیل درمییابیم که خود ماست. شناخت دیگری که سرانجام به شناخت خودمان منتهی میشود. خودِ خودمان. همان کاری که هنر یا ادبیات با ما میکند.
گرچه سبک فلوریان زلر در پرداخت دراماتیکش، در انتخاب موقعیتها و در کنار هم قراردادن شخصیتها و ساختار دیالوگها به اریک امانوئل اشمیت فرانسویبلژیکی نزدیکتر است تا به هارولد پینتر انگلیسی، اما همچون مهمان ناخوانده (جلد ۱۳ از دورتادور دنیا نمایشنامه) برخی از نمایشنامههای این نویسنده هم میتوانند در این مجموعه خواندنی باشند.
فلوریان زلر تا به امروز پنج رمان و ده نمایشنامه نوشته است.
فلوریان زلر دربارهٔ نمایشنامهٔ اگر بمیری... چنین گفته است: «اسم نمایشنامه برای من سخت جا افتاد. چون ترسناک بود و چون این عنوان با موقعیت ابتدایی نمایش که مرگ شخصیت اول مرد است تناقض دارد. واژه «اگر»، در اگر بمیری یادآور اتفاقاتی است که میتوانست در این موقعیت بیفتد. نوعی سنجش میزان عشقی است که میتوان نسبت به کسی داشت. من سعی کردم تمام پروژه نمایش را حول این احساس بچینم. با انفجار این احساس است که موقعیتهای نمایشی زاییده میشوند... در اگر بمیری... مرگ موقعیتی خاص است که بهانهٔ مریضگونهای برای جستوجوی حقیقت دربارهٔ دیگری میدهد. به همین شکل، همه چیز را گفتن و همه چیز را اعتراف کردن، یعنی تخلیه عذاب درونی خود روی دیگری. من خودم چنین چیزی را با اطرافیان نزدیکم تجربه کردهام، و خوب میدانم تا چه حدی اعترافاتی که به نام حقیقت میکنیم میتوانند باعث ناراحتی و تخریب جبرانناپذیر در طرف مقابل شود. صداقت نابودکننده است. من خودم این را دیدهام. و فکر میکنم همین باعث شده که با حقیقت مشکل داشته باشم.»
خواندن کتاب اگر بمیری... را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اگر بمیری...
«آن: ممنون که اومدی.
دانیل:خواهش میکنم.
آن:بیا تو...
دانیل:مرسی.
آن:چیزی میل داری؟
دانیل:نه، نه مرسی. لطف داری. پیغامت رو گرفتم... حالت چطوره؟
آن:یه جوری ازم میپرسی انگار که مریضم.
دانیل:مریض که نیستی؟
آن:نه، نه. خوبم.
دانیل:چه خوب...
آن:راستش نه، خوب نیستم.
دانیل:چی شده؟
آن:یه کم پیچیده است... میخواستم باهات حرف بزنم.
واسه همین بهت زنگ زدم... من... چه جوری بگم؟... تو مطمئنی چیزی نمیخوری؟
دانیل:نه، نه. تازه بیدار شدم.
آن:اِ؟ خوش به حالت. من که اصلا نخوابیدم.
دانیل: دیشب؟
آن:یه دقیقه هم نتونستم بخوابم. خیلی معلومه؟
دانیل:هان؟ نه. برعکس... خیلی هم قیافهات خوبه. آن، چی شده؟
آن:خیلی چیز مهمی نیست، فقط...
دانیل:فقط چی؟
آن:میدونی، نمیخواستم تو رو... یعنی، احساس حماقت میکنم... تو هم حتماً کلی کار و زندگی داری...»
حجم
۴۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۴۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
نظرات کاربران
سبک نوشتاری و شکستن خطوط زمانیش رو دوست داشتم.یجور رئالیسم جادویی ساده وبی تکلف.بازم ازین نویسنده جوان متن میخونم.پسندیدم.