کتاب درآمدی بر متافیزیک
معرفی کتاب درآمدی بر متافیزیک
کتاب درآمدی بر متافیزیک (از پارمنیدس تا لویناس) نوشتهٔ ژان گروندن و ترجمهٔ سعید تقوایی ابریشمی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر به امید شناساندن شاخهٔ علمیِ موسوم به «متافیزیک» نوشته شده است.
درباره کتاب درآمدی بر متافیزیک
کتاب درآمدی بر متافیزیک (Introduction à la métaphysique) متافیزیک را در حکم رشتهٔ راهنمای سراسر سنت غرب دانسته است. نویسنده گفته که مسئله بر سر این است که آیا بهواقع باید از بند متافیزیک گریخت؟ و در کل چه نیازی به هست؟ او معتقد است که در بدایت امر، متافیزیکهای پرشماری در کارند. متافیزیکی که منتقد متافیزیک رد یا انکار میکند، تنها یک متافیزیک در میان شمار فراوان متافیزیکهای ممکن است و این مهم نیز همواره به نام متافیزیک از گونهٔ دیگر انجام میشود، اما این تنوع بیپایان اندیشههای متافیزیکی بیبهره از هستهای مشترک نیست؛ هستهٔ مشترکی که بدون آن سخنگفتن از متافیزیک معنایی ندارد. ژان گروندن این کتاب را نوشته است تا نشان دهد متافیزیک در ذاتش، کوشش خود ـ انتقادگرانهٔ ذهن انسان است برای فهمیدن کل واقعیت و اسباب عقلانی آن. او گفته است که سنت اندیشهٔ غربی بر عهده گرفته که این کوشش را پاسداری کند. در این باره بیشتر بدانید. کتاب حاضر بخشهای گوناگونی دارد؛ همچون «پارمنیدس: بداهت هستی»، «ارسطو: آفاق فلسفهٔ اولی»، «متافیزیک پس از هایدگر»، «هایدگر: رستاخیز پرسش هستی، اما به نام گذار از متافیزیک» و «کانت: متافیزیک نقادی میشود».
خواندن کتاب درآمدی بر متافیزیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب متافیزیک پیشنهاد میکنیم.
درباره ژان گروندن
ژان گروندن (Jean Grondin) نویسندهای کانادایی است که آثار فلسفی متعددی به زبانهای آلمانی، فرانسوی و انگلیسی دارد. او کتاب «درآمدی به هرمنوتیک فلسفی» را در سال ۱۹۹۱ میلادی و در آلمان منتشر کرد. این اثر در زمان کوتاهی با استقبال شایانی در محافل آکادمیک روبهرو شد؛ چراکه با پرداختن به «پیشتاریخِ» هرمنوتیک و طرحِ عمدهترین مباحثِ هرمنوتیک از گادامر به بعد، زمینهٔ خوبی را برای معرفی هرمنوتیک به علاقهمندان این رویکرد مهمِ فلسفی فراهم کرد. ژان گروندن علاوهبر تسلط به چند زبان و داشتن قلمی رسا، بهدلیل آشنایی عمیق با این رویکرد به ابعاد و زوایایی از هرمنوتیک و پیشینهٔ تاریخی آن توجه کرده بود که تا آن روزها در نوشتهای منسجم، کمتر دیده شده بود. آشنایی گروندن با این رویکرد بهدلیل مراودهٔ طولانی او با هانس گئورگ گادامر (۲۰۰۲ - ۱۹۰۰) بود که میتوان او را پایهگذار هرمنوتیک فلسفی دانست. گروندن در سال ۱۹۸۲ رسالهٔ دکتری خود را در دانشگاه توبینگن به راهنمایی گادامر در باب مفهومِ حقیقت در هرمنوتیک نوشت. از دیگر آثار مکتوب او میتوان به «درآمدی بر متافیزیک» و «از هایدگر تا گادامر در مسیر هرمنویتیک» اشاره کرد.
بخشی از کتاب درآمدی بر متافیزیک
«اسپینوزا، که در زمان حیاتش شهرتی گسترده به هم زده بود، پیشنهاد کرسی دانشگاه هایدلبرگ (از کهنترین دانشگاههای اروپایی) را رد کرد زیرا نگران بود این کار مخل آزادی اندیشهٔ او (در امور مذهبی و سیاسی) باشد. به همین سبب بود که رضایت داد کل حیات فروتنانهاش به ساخت عدسی و آموزش خصوصی در جمع دوستان و شاگردان بگذرد، دوستانی که تنها ششماه پس از مرگ او در سال ۱۶۷۷، بیدرنگ مجموعهٔ آثارش (Opera posthuma) را، که مشهورترینشان کتاب اخلاق بود، منتشر کردند. اسپینوزا که به هیچ کلیسا یا مکتبی وابستگی نداشت، اندیشمندی با آزادی مطلق بود که نظیر او را کمتر در تاریخ متافیزیک میتوان سراغ گرفت. انتظار او از اندیشهٔ فلسفی صرفاً آزادگی راستین و بیشترین خیری است که انسان میتواند از آن سهم ببرد. همچنان که دکارت در تأملات خواهان آن بود «که یک بار برای کل زندگی [[اش]] کلیهٔ پندارها را فسخ کند» تا «همه چیز را باز از بنیادها آغاز کند»، اسپینوزا نیز در رسالهٔ اصلاح فاهمهاش، که ناتمام ماند، وعدهٔ عزلنظر از امور غیرذاتی برای عطفنظر به سوی یگانه خیر راستین را میدهد:
تجربه به من آموخت که تمام وقایع شایع حیات عادیْ تهی و بیهودهاند ... درنهایت بر آن شدم تا ببینم آیا موضوعی وجود دارد که خیر راستین باشد و بتوان با آن تخاطب داشت، موضوعی که نفسْ با کنارهگیری از هر موضوع دیگری بتواند تنها از آن متأثر شود ــ خیری که کشف و تصاحب آن پیوسته منجر به لذتی جاودانه و برین گردد.
به این ترتیب پیشنهاد او همچون تصمیم اگزیستانسیلی مینماید که دایر مدارِ آزادسازی انسان است. تصادفی نیست که عنوان اثر اصلی او اخلاق است، هرچند که این اثر به مثابهٔ نوعی «متافیزیک» نیز مطرح میشود. این متافیزیک در زمرهٔ متافیزیکهای ناظر بر «خیر برین» است: اگر هر خیری در نسبت با خیرهای دیگر است، خیر مطلق خیری است که برای خودش جستوجو میشود و برای بهرهمندی از آن باید پرورش «طبیعت والای» انسان را بر عهده گرفت. اسپینوزا مدعی است که این طبیعت والا به ما نشان خواهد داد «که خودْ عبارت است از شناخت اتحادی که نفس اندیشنده با تمام طبیعت دارد».»
حجم
۶۳۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۶۳ صفحه
حجم
۶۳۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۶۳ صفحه