کتاب جنایت و مکافات (داستان مصور)

کتاب جنایت و مکافات (داستان مصور) نوشتۀ فئودور داستایوفسکی با ترجمۀ مجتبی حیرت در انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است. این کتاب مناسب برای نوجوانان و جزو کتاب‌های پرنده آبی در گروه کودک و نوجوان نشر است.

درباره کتاب جنایت و مکافات (داستان مصور)

کتاب جنایت و مکافات (داستان مصور) اقتباسی از رمان معروف فئودور داستایوفسکی، نویسندۀ مشهور روسی است. این کتاب به‌شکل کمیک یا فکاهی طراحی و نوشته شده است. داستان آن دربارۀ جوانی دانشجو به نام راسکولینکوف است. او مردی مستأصل و بی‌چیز است که تنهایی در زاغه‌های شهر سن پترزبورگ می‌چرخد و در ذهنش، خود را ورای قوانین جامعه تصور می‌کند. همین موضوع باعث می‌شود نقشۀ قتلی بکشد و آن را اجرا کند. او پیرزنی رباخوار را می‌کشد؛ اما زمانی که مرتکب قتل می‌شود، فقط رنج و عذاب برایش باقی می‌ماند. او بعد از قتل، وارد بازی تعقیب‌وگریز خطرناکی با یک بازپرس پلیس می‌شود که به او مشکوک است. راسکولنیکوف در این گریزهای پی‌در‌پی، گرفتار رنج روحی و روانی زیادی است با این حال قصد ندارد خود را تسلیم پلیس کند، در حالی که مجازات کارش را بیش از هر وقت دیگری به خود نزدیک احساس می‌کند. او در طی داستان، با دختری به نام سونیا آشنا می‌شود و راسکونیکوف با کمک و همراهی او از این عذاب نجات پیدا می‌کند.

رمان جنایت و مکافات، یکی از رمان‌های معروف و جذاب قرن نوزدهم است که هرکسی هم آن را نخوانده باشد قطعاً اسمش را شنیده است. این نسخۀ اقتباسی و خلاصه‌شده به سبک کمیک، کمک می‌کند که نوجوانان با این شاهکار ادبیات جهان آشنا شوند.

خواندن کتاب جنایت و مکافات (داستان مصور) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به نوجوانان دوستدار کتاب‌های کمیک پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فیودور داستایفسکی

«فیودور میخایلوویچ داستایفسکی»، نویسندهٔ بزرگ روس، در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ چشم به جهان گشود و در ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱ درگذشت. او یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های ادبیات جهان به‌شمار می‌رود و بسیاری او را مهم‌ترین نویسندهٔ روان‌شناختی تاریخ ادبیات می‌دانند. آثار او با تمرکز بر لایه‌های عمیق روان انسان، تصویری پرتنش و درعین‌حال انسانی از شخصیت‌هایی پیچیده، عصیان‌گر و گاه روان‌پریش ارائه می‌دهند.

«داستایفسکی» فعالیت ادبی‌اش را با ترجمه آغاز کرد. او آثاری از نویسندگان بزرگی چون «انوره دو بالزاک» و «فریدریش شیلر» را به زبان روسی برگرداند، اما خیلی زود به خلق آثار داستانی روی آورد و رمان‌هایی نوشت که امروزه در شمار شاهکارهای ادبیات جهان قرار دارند.

درون‌مایهٔ بسیاری از آثار او بر محور کشمکش‌های درونی، تضادهای اخلاقی، بحران‌های ایمانی و روابط پیچیدهٔ عاطفی شکل گرفته است. در داستان‌هایش اغلب نوعی مثلث عشقی دیده می‌شود که بستری برای تحلیل‌های عمیق روان‌شناسانه فراهم می‌آورد؛ مسائلی که دهه‌ها بعد در حوزهٔ روان‌کاوی به‌طور رسمی مطرح شدند.

«بیچارگان» (۱۸۴۶)، «همزاد» (۱۸۴۶)، «بانوی میزبان» (۱۸۴۷)، «نیه‌توچکا» (ناتمام، ۱۸۴۹)، «رؤیای عمو» (۱۸۵۹)، «توهین‌شدگان» (۱۸۶۱)، «خانهٔ اموات» (۱۸۶۲)، «یادداشت‌های زیرزمینی» (۱۸۶۴)، «جنایت و مکافات» (۱۸۶۶)، «قمارباز» (۱۸۶۷), «ابله» (۱۸۶۹)، «جن‌زدگان» (۱۸۷۲)، «جوان خام» (۱۸۷۵) و سرانجام شاهکار ماندگار «برادران کارامازوف» (۱۸۸۰) از آثار مهم «فیودور داستایفسکی» هستند.

او همچنین در زمینٔ داستان کوتاه و بلند آثاری چون «شب‌های روشن»، «دزد شرافتمند»، «قهرمان کوچولو»، «بوبوک»، «رؤیای آدم مضحک» و «دل‌آور خردسال» را نوشت که هرکدام تصویری زنده و ماندگار از شخصیت‌های انسانی و تنش‌های درونی آن‌ها ترسیم می‌کنند. مقاله‌هایی چون «یادداشت‌های زمستانی دربارهٔ برداشت‌های تابستانی» (۱۸۶۳) و «مجموعه چندسالهٔ یادداشت‌های روزانهٔ یک نویسنده» (۱۸۷۳–۱۸۸۱) ابعادی دیگر از ذهن تحلیلی و تأمل‌گر «داستایفسکی» را نشان می‌دهند.

«داستایفسکی» نه‌فقط به‌عنوان یک نویسنده، بلکه به‌عنوان کاوشگری ژرف‌نگر در روح انسان جایگاهی بی‌همتا در تاریخ ادبیات دارد. آثار او همواره محل رجوع روان‌شناسان، فیلسوفان و نویسندگان بوده‌ و همچنان تأثیر خود را بر فرهنگ و اندیشه‌ٔ جهانی حفظ کرده‌ است.

بخشی از کتاب جنایت و مکافات (داستان مصور)

«واقعاً می‌توانم این کار را بکنم؟ می‌توانم جمجمه‌اش را با یک تبر خرد کنم و بیرون پاشیدن خون را از تنش ببینم و پولش را بدزدم؟» این سؤالات ذهن دانشجوی بی نوا رودیون رومانویچ راسکولنیکوف را از همان ابتدای جنایت و مکافات پر کرده است. روز بعد قتلی که ذهنش را تسخیر کرده مرتکب می‌شود: اگر پیرزنی حریص را بکشد، خدمتی به جامعه کرده است. فکر می‌کند با چنین عملی به انسانی رها از قید و بند اخلاقیات متداول تبدیل می‌شود؛ اخلاقیاتی که توده‌ی مردم را برده‌ی زجرهای خویش می‌سازد.»