کتاب تیاتر کمدی و عروس ایرانی
معرفی کتاب تیاتر کمدی و عروس ایرانی
کتاب تئاتر کمدی و عروس ایرانی نوشتهٔ کارلو گولدونی و ترجمهٔ علی شمس است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک نمایشنامهٔ سهپردهای و یک نمایشنامهٔ پنجپردهای.
درباره کتاب تئاتر کمدی و عروس ایرانی
کتاب تئاتر کمدی و عروس ایرانی شامل دو نمایشنامه از کارلو گولدونی است. بسیاری از منتقدان نمایشنامهٔ «تئاتر کمدی» را مهمترین نمایشنامهٔ قرن ۱۷ میلادی ایتالیا میدانند. این اثر اولین نمایشنامهٔ جهان است که جغرافیای اصلی آن تئاتر و قهرمانانش فعالان حوزهٔ تئاتر هستند. تأثیر این نمایشنامهٔ سهپردهای تا دو قرن بعد از انتشار و در آثار بزرگی همچون «امشب از خود میسازیم» دیده میشود. گولدونی در نمایشنامهٔ پنجپردهای «عروس ایرانی»، ماجرایی در اصفهان دورهٔ صفوی را روایت میکند. شخصیتهای این اثر نمایشی، ایرانی هستند. این نمایشنامه هرگز در میان آثار مطرح گولدونی قرار نگرفته است، اما از جهت فهمی که این نویسندهٔ ایتالیایی از ایران و ایرانیها در قرن ۱۷ میلادی به خواننده ارائه میدهد، میتواند اثری جالبتوجه باشد.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب تئاتر کمدی و عروس ایرانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای خارجی پیشنهاد میکنیم.
درباره کارلو گولدونی
کارلو گولدونی زادهٔ ۱۷۰۷ و نمایشنامهنویسی ایتالیایی بود. او در ونیز به دنیا آمد و از کودکی به تئاتر علاقهمند شد. پدرش او را در سال ۱۷۲۳ در مدرسهای در پاویا ثبتنام کرد که با مقررات سختگیرانهٔ مذهبی و رهبانی اداره میشد. گولدونی که در این سالها نوشتن را آغاز کرده بود، دو سال بعد از واردشدن به این مدرسه، هجویهای نوشت که در آن به استهزای دختران پاویا پرداخته بود. او بهدلیل نوشتن این هجویه از مدرسه اخراج شد و شهر را ترک کرد. گولدونی به اودینه رفت و در آنجا به تحصیل در رشتهٔ حقوق پرداخت و سرانجام در مودنا فارغالتحصیل شد. سرانجام به ونیز بازگشت و برخلاف انتظار همه، بهجای اینکه در رشتهٔ تحصیلیاش، یعنی حقوق کار کند، به تئاتر روی آورد و به نوشتن نمایشنامه پرداخت. گولدونی که بسیار پرکار بود، با آثارش خشم سنتگرایان را برانگیخت و انتقادهای تندوتیز آنان را متوجه خود کرد. مباحثههای تئوریک و مخالفت شدید «کارلو گوتزی» با اصلاحات گولدونی موجب رنجش خاطر او شد و آزرده از قدرنشناسی مردم ونیز، این شهر را ترک کرد. گولدونی به پاریس رفت و در سال ۱۷۹۳ در فقر و تنگدستی درگذشت. «یک نوکر و دو ارباب»، «دروغگو»، «قهوهخانه»، «مهمانخانهچی»، «رسم زنداری» و «بیمار قلابی» از جمله نمایشنامههای این نویسندهٔ ایتالیایی هستند.
درباره علی شمس
علی شمس نویسنده، مترجم، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر است و اغلب مخاطبان او را با آثارش در حوزهٔ تئاتر میشناسند. او با اجرای نمایشهای «مخاطب خاص»، «قلعهٔ انسانات»، «داستانهای میانرودان»، «شب دشنههای بلند» و «وقتی خروس غلط میخواند»، زبان و شیوهٔ خاص خودش را به نمایش گذاشته است. علی شمس آثار بسیاری از نمایشنامهنویسان ایتالیایی را هم ترجمه کرده است؛ همچنین آثار مهمی در حوزهٔ تئوری تئاتر را ترجمه و منتشر کرده و یا بهعنوان دبیر بخش تئاتر آنها را به مترجمان نامآشنا سپرده است.
بخشی از کتاب تئاتر کمدی و عروس ایرانی
«فاطیما: ریحانه!؟
ریحانه: خانوم کی باشن همینطوری اسم منو جار میزنن؟
فاطیما: من زن شوهرمم. شوهرمم تهماسبه.
ریحانه: چی خیال کردی؟ خیال میکنی منم مثل اون پاچه کشیدههای دیگه باید خم بشم و تا بخورم و مجیز تو رو بگم؟
فاطیما: پس تویی اون کلفتی که نشستی زیر پای شوهرم. دلشو دزدیدی. چشماشو کور کردی. بیخ گوشش داری چرچر میکنی.
ریحانه: خانوم خانوما بیخود شوهرم شوهرم راه ننداز. بذا پات به حجله برسه بعد شروع کن افاده ریز کردن. این از این. دویومن شوهر شما به زور حرف و دگنک ارباب محمود شده شوهر شما، والا که شما، رو چه به اون. اون دلش با کس دیگهس.
فاطیما: ماشاا... چه زبونی هم داری. لابد انتظار داری من پاچهمو بالا بزنم و جلوت دولا راست بشم. میخوای کنیزیتو کنم؟
ریحانه: نه خانوم. شکر خدا خودم واسه خودم بسّم. یه وقت به زحمت میافتین، صورت خوش نداره.
فاطیما: همیشه میگن شوهر زنشو با کنیزش قیاس میکنه. چه به قد و بالا. چه به جمال. چه به کمال.
ریحانه: علیالخصوص وقتی که کنیز به اون زن سر باشه، چه خورهای بیفته به جون اون زن.
فاطیما: تا کی بگه اینو. بعدشم خوره به جون همه هست. هر کی یهجور. الان من خورهٔ تواَم، تو خورهٔ من.
ریحانه: البت خورهٔ شما بیشتره. نیست که تا بوده تو پر قو بودین. از اون ور ماجرا میگم.
فاطیما: اینکه من شوهرمو بخوام و دوست داشته باشم، پیش چشم تو احمقانهس؟
ریحانه: تو هیچ حقی نسبت به تهماسب نداری. اون فقط مال منه.
فاطیما: پس لابد ننهش برای تو زاییدهتش. تو رو به خدا کنیزکو ببین چه بل گرفته تو روی من. داره منو محکوم میکنه.
ریحانه: بله که محکوم میکنم. لچکی سر کردی. کمری بستی، از را نرسیده شوهرم شوهرمت خونه رو برداشته. عشق به دله. باقیش گله. دل تهماسب با منه. ختم کلوم. تو هم اگه زندگیتو دوست داری اینجا نمون. برو خونهٔ پدرت. روزیت جای دیگهس.
فاطیما: ببین، بذار یه چیزی بگم مخلص کلوم. من نمیخوام با تو اره بدم تیشه بگیرم. جرکشی کنم. اگه تهماسب تو رو دوست داره، من حرفی ندارم.
ریحانه: تو گفتی و من باورم شد. خانوم جون ببخشیدا، روم به دیوار، خر خودتی. خدا میدونه چی تو کلهت میگذره. تا همین حالا هفت بار لحدم رو تاب دادی، کردیم تو گور. تو به کمتر از نیست و نافور شدنم رضا نیستی خانوم. میخوای منو خرم کنی، سر صبر چیزخورم کنی، بفرستیم زیر خاک؟ من خودم زنم. لب بجنبونی تا آخر منظورتو میفهمم. من فریب این ادا اصولتو نمیخورم.
فاطیما: که حالا خر خودمم؟!»
حجم
۳۲۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۳۲۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه