کتاب عشق در سینما؛ در حال و هوای عشق
معرفی کتاب عشق در سینما؛ در حال و هوای عشق
کتاب عشق در سینما؛ در حال و هوای عشق نوشتهٔ صالح نجفی است و نشر لگا آن را منتشر کرده است. صالح نجفی در مجموعهٔ عشق در سینما این بار به سراغ فیلم در حال و هوای عشق رفته است.
درباره کتاب عشق در سینما؛ در حال و هوای عشق
مجموعهٔ عشق در سینما تأملی است دربارهٔ نسبت سینما و فانتزی... تأمل دراینباره که سینما با عشق چه کرده یا عشق با سینما.
شاید این مهمترین چالش سینما باشد: عشق را چگونه باید، اگر اصلاً بتوان، روی پرده نشان داد/بازنمایی کرد؟ و یادمان باشد، اگر سینما نبود بهاحتمال زیاد آدمها بهشیوهٔ دیگری معاشقه میکردند یا شاید آدمها میبایست به فکر راههای دیگری برای آموزاندن شیوههای عشقورزی میافتادند. و مثل همیشه سؤال، آنوقت، این میبود که خود آموزگاران میبایست شیوههای «درست» عشقورزی را از کجا یا از که بیاموزند؟
صالح نجفی در این کتاب فیلم در حال و هوای عشق را بررسی کرده است.
دو شخصیت اصلی فیلم در حال و هوای عشق زن و مردی متأهل و مهاجرند که بهتصادف همسایه میشوند و فیلم از همان ابتدا به ما نشانههای دقیق تاریخی میدهد: در هنگکنگِ سال ۱۹۶۲ آغاز میشود و در کامبوج سال ۱۹۶۶ بهپایان میرسد. گویی فیلمساز بهدنبال بازساختن یا پیداکردنِ حالوهوایی در دههٔ ۶۰ است و علاوه بر تاریخهای دقیق و میاننویسهایی که حکایتی شبهاسطورهای از این دهه تعریف میکنند، ارجاع تاریخی مشخصتری هم میدهد به سفر ژنرال دو گل به کامبوج، با بریدهمستندی که یکجور مداخلهٔ تاریخ است و انگار نوار فیلم را پاره میکند و حالوهوایش را تغییر میدهد. در فیلمِ بیش از ۹۰ دقیقهایِ کاروای در شهری بهسر میبریم که هرگز آسمانش را نمیبینیم و بهاستثنای دو سه پلان، تقریباً همهچیز بههنگام شب، در فضاهای بسته، راهروها و اتاقهای تنگ میگذرد و یکباره، بعد از مداخلهٔ تاریخ در متن، فضا باز میشود و فیلم معبدی کامبوجی را، که بزرگترین بنای مذهبی جهان است، نشان میدهد و شخصیت اصلیِ مرد بهنجوا رازی در سوراخ یکی از دیوارهایش میگوید.
خواندن کتاب عشق در سینما؛ در حال و هوای عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران، منتقدان و دوستداران سینما پیشنهاد میکنیم. پژوهشگران فلسفه نیز از این کتاب بهره خواهند بر
بخشی از کتاب عشق در سینما؛ در حال و هوای عشق
«کاروای علاوه بر استفادهٔ مکرر از اسلوموشن و تکرار نقش بازیکردنها، از جامپکاتهایی که امضای گدار است هم استفاده میکند. وقتی قهرمان زن فیلم میخواهد برای اولین بار وارد اتاق ۲۰۴۶ شود، فیلم با ریتم سریع کات میخورد و این با حالوهوای کل فیلم فرق دارد، چراکه در اینجا ممکن است رابطهٔ زن و مرد شکل دیگری بگیرد اما این اتفاق نمیافتد و فیلم به حالت اولش برمیگردد. کاروای همچنین مبدع تکنیک دیگری در سینمای دههٔ ۹۰ است که آن را در فیلم فرشتگان سقوطکرده (۱۹۹۵)، شاید بهترین فیلمش، ابداع کرد و خاص او و بازیگرهای اوست. «عالیترین سکانس فیلم فرشتگان سقوطکرده ـــــ و امضای وونگ کاروای ـــــ صحنهای "محال" است که در آن پسر و دختر خیانتدیده در کافهای کنار هم نشستهاند. تصویر سیاهوسفید با تهمایهای از آبی سرد میشود، قرینهٔ سکانس ابتدایی فیلم. دختر دست زیر چانه گذاشته و به نقطهای نامعلوم بیرون از کادر مینگرد. پسر در کنارش با حرکاتی ایمایی با خودش و دختر حرف میزند و آنچنان سرودستها را حرکت میدهد که بیننده خیال میکند "اسلوموشن" (حرکت آهسته با دور کند) میبیند. پشت سر آن دو، آدمهایی میبینیم که همچون اشباحی رفتوآمد میکنند که پیداست با دور تند (فست موشن) است. این ترکیب محال را بازی عالی و میزانسن درخشان بازیگر و کارگردان رقم زده است و این بیگمان از عالیترین لحظههای عاشقانه در سینمای معاصر است.» در فیلم فرشتگان سقوطکرده دو قهرمان اصلی، زن و مردی که جلو صحنه نشستهاند، باید متناسب با دور ضبط تصاویر تندشده کند بازی کنند. این تعریف دیگر کاروای از عشق است: عشق همواره به معنای زندگیکردنِ ریتمی گمشده یا ازدسترفته در فضایی تابع منطق میل است. در جهانی که ریتم آن بر اساس منطق میل تند شده باید به همان میزان با ریتمی کند حرکت کرد.»
حجم
۱۴۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۱۴۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه