کتاب عروسک گردان
معرفی کتاب عروسک گردان
کتاب عروسک گردان نوشتهٔ اونسو کیم با ترجمهٔ محمد غفوری در نشر نیماژ چاپ شده است. این رمان کرهای متفاوت در قالب داستانی جنایی و رمزآلود، به زندگی یک آدمکش حرفهای به نام ریسنگ میپردازد. این کتاب از آن دسته آثاری است که مرزهای بین خوب و بد را با ظرافت به چالش میکشد و خواننده را در دنیایی پر از تناقضات غرق میکند.
درباره کتاب عروسک گردان
عروسک گردان داستانی است دربارهٔ پشتپردههای دنیای آدمکشها و افرادی که در سایه کار میکنند. ریسنگ، قهرمان داستان، توسط یک فرد مرموز به نام پیرمرد راکون و در کتابخانهای پر از قاتلین و شکارچیان بزرگ شد. او که از کودکی در این محیط پرورش یافته خودش هم تبدیل به یک آدمکش حرفهای شد. اما ریسنگ قوانین را زیر پا میگذارد و با ۳ زن جوان که نقشهای عجیب دارند، ملاقات میکند. این دیدار، سرنوشت او را بهکلی تغییر میدهد.
عروسک گردان با ترکیبی از طنز تاریک، توصیفات شاعرانه و لحظاتی از تأمل فلسفی، مخاطب را با خود همراه میکند. این کتاب، به واسطه پیچیدگیهای شخصیتی و جهانبینیهای متناقضی که ارائه میدهد، مخاطب را با خود همراه میکند و او را به دنیایی از داستانهای آدمکشی وارد میکند که با هیچ کلیشهای سازگار نیست.
کتاب عروسک گردان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به خوانندگانی پیشنهاد میکنیم که به داستانهای جنایی با نگاهی عمیق به پیچیدگیهای انسانی علاقهمندند. همچنین علاقهمندان به ادبیات کرهای و خوانندگانی که از طنز تاریک و تفکر فلسفی لذت میبرند، مخاطب این کتاب هستند.
بخشی از کتاب عروسک گردان
«پیرمرد کار آبدادنش را تمام کرد و درحالیکه کشوقوسی به بدنش میداد و لبخندی از رضایت میزد، شَقورَق ایستاد. بعد چرخید و طوری که انگار از حضور ریسنگ مطلع باشد، نگاهی نصفهنیمه به کوهستان انداخت. چهرهٔ خندان پیرمرد درست افتاد وسط نشانهٔ دوربین اسلحهاش. آیا پیرمرد خبر داشت که خورشید حالا تنها یک وجب از خط افق بالاتر است؟ آیا میدانست پیش از اینکه خورشید پشت کوهها پنهان شود جانش را از دست میدهد؟ دلیل لبخندش همین بود؟ شاید هم اصلاً لبخند نمیزد. صورت پیرمرد طوری بود که انگار همچون ماسکی چوبی، نیشخندی دائمی را بر آن حک کردهاند. بعضی آدمها چنین صورتی دارند دیگر؛ آدمهایی که هرگز نمیتوانی احساسات درونیشان را حدس بزنی، آدمهایی که دائماً لبخند میزنند، حتی وقتی محزون و خشمگیناند.
الان وقت کشیدن ماشه است؟ اگر همین حالا ماشه را بکشد میتواند تا پیش از نیمهشب به شهر برگردد. میتواند دوش آب داغی بگیرد، تا وقتی که حالش جا بیاید و مست شود لبی تر کند، یا با گرامافونش به یکی از آهنگهای قدیمی بیتلز گوش کند و در فکر عیشونوش بهدستآمده از پولی که بهزودی به حسابش واریز خواهد شد غرق شود. شاید بعد از این مأموریتِ آخر بتواند شکل زندگیاش را عوض کند. میتواند روبهروی یک دبیرستانْ پیتزافروشی باز کند یا توی پارک پشمک بفروشد. خودش را تصور کرد که یک بغل بادکنک و پشمک را به بچهها میفروشد و بعد زیر نور خورشید چُرت میزند. واقعاً نمیتوانست چنین زندگیای را برای خودش متصور شود؟ ناگهان حتی تصورش هم شگفتانگیز به نظر میرسید. اما هر فکری شبیه به این را باید بهبعد از کشیدن ماشه موکول میکرد. پیرمرد هنوز زنده بود و پولی هم به حسابش نیامده بود.»
حجم
۳۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
نظرات کاربران
اگر به کتابها و نویسندههای کرهای علاقه دارید حتما این کتاب بخونید. ژانر جنائی و معمایی و همچنین روان بودن متن لذت خوندن این کتاب دوچندان میکنه.👌👌
ادبیات و سینمای جنایی کرهجنوبی فوقالعاده هستن. داستان های خلاقانه پر از خشونت در عین جامعه شناسی. این کتاب هم جزو بهترینهای جنایی هست. ارزش خوندن داشت واقعا.